50 «قُلْ كُونُوا حِجارَةً أَوْ حَدِيداً»
51 «أَوْ خَلْقاً مِمّا يَكْبُرُ فِى صُدُورِكُمْ فَسَيَقُولُونَ مَنْ يُعِيدُنا قُلِ الَّذِى فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْکَ رُءُوسَهُمْ وَ يَقُولُونَ مَتى هُوَ قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ قَرِيباً»
ترجمه :
50. در جواب اين منكرين معاد بفرما: اگر مثل سنگ خارا يا آهن و فولاد باشيد.
51. يا هر چه در نظر شما بزرگ باشد مثل كوه يا اشجار قويه يا فيل و كرگدن يا بالاتر مثل خورشيد و افلاك باشيد البته مبعوث مىشويد پس مىگويند: كيست قدرت داشته باشد؟ بگو: آن كسى كه اول دفعه كه هيچ بوديد خلق فرمود، خداوند قادر متعال. پس سرهاى خود را به زير مىاندازند مقابل تو و مىگويند: اين بعث چه موقعى تحقق پيدا مىكند؟ بگو: اميد است كه نزديك باشد[1] .
تفسير :
[قدرت، به محالات عقلى تعلق نمىگيرد]
در بحث قدرت در كلم الطيب[2] گفتهايم كه قدرت به محالات عقليه تعلق نمىگيرد آن هم نه از جهت نقص در قدرت بلكه از جهت عدم قابليت محل از براى وجود، زيرا اگر ممكن باشد وجودش از فرض محال خارج است و هر چه ممكن الوجود باشد قدرت بر ايجادش دارد ولو محال عادى باشد و البته موافق با حكمت و مصلحت، زيرا بدون آن لغو يا قبيح است و محال است از خداوند صادر شود به واسطه صفت عدل، آن هم نمىكند نه آنكه نمىتواند و نظير آن در حق معصومين كه محال است از آنها معصيت صادر شود نه اينكه قدرت نداشته باشند بلكه به واسطه صفت عصمت محال است از آنها صادر شود.
(قُلْ كُونُوا حِجارَةً أَوْ حَدِيداً) ذكر حجاره و حديد از باب مثال است؛ يعنى هر چه محكم و متقن باشيد.
(أَوْ خَلْقاً مِمّا يَكْبُرُ فِى صُدُورِكُمْ) هر چه تصور كنيد خداوند بزرگتر است از آن و قدرت بر ايجاد و اعدام و تفرقه و تأليف دارد و چون اينها باور نمىكنند چنين قدرتى، مىگويند: (فَسَيَقُولُونَ مَنْ يُعِيدُنا) در جواب آنها بفرما: آن قادر متعالى كه هيچ را، چيز مىكند و نيست را هست مىكند قدرت دارد كه صورت خاكى را صورت لحمى[3] دهد و مرده را زنده كند. (قُلِ الَّذِى فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ) و چون اين بيان دندان شكن است ديگر جايى براى اشكال ندارد سرهاى خود را به زير انداختند و مجاب شدند (فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْکَ رُوُسَهُمْ) و زير لب مىگفتند: چه وقت اين بعث واقع مىشود؟ چنانچه عوام مىگويند: حالا تا قيامت؛ به نظر آنها دور مىآيد: (إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً)[4] .
(وَ يَقُولُونَ مَتى هُوَ) در جواب آنها بفرما: (قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ قَرِيباً) تمام عمر دنيا را از اول خلقت تا قيام قيامت اگر بگوييم مثل قطره است نسبت به درياى عميق، غلط گفتهايم، زيرا درياى عميق هم محدود است و آخرت نامحدود و كلمه (عَسى) نه به معنى «رجا» باشد و احتمال خلاف هم داده شود، بلكه به معنى تحقق و وقوع است البته قريب است.
_____________________________________________________________________________________________
[1] . ترجمه ديگر: بگو: سنگ باشيد يا آهن «50» يا آفريدهاى از آنچه در خاطر شما بزرگ مىنمايد باز هم برانگيخته خواهيد شد. پس خواهند گفت: چه كسى ما را بازمىگرداند؟بگو: همان كس كه نخستين بار شما را پديد آورد. باز سرهاى خود را به طرف تو تكان مىدهند و مىگويند: آن كى خواهد بود؟ بگو: شايد كه نزديك باشد «51».
[2] . الكلم الطيب: ص40.
[3] . يعنى او را زنده كند و بر استخوانهايش گوشت بروياند.
[4] . به درستى كه كفار و مشركين قيامت را دور مىبينند و ما او را نزديك مىبينيم. سورهمعارج: آيات 6 ـ 7.
آیه 50 و 51
- بازدید: 864