آیه 61 «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لآِدَمَ .....»

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

61 «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لآِدَمَ فَسَجَدُوا إِلّا إِبْلِيسَ قالَ ءَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً»
 
ترجمه  :
61. و زمانى كه گفتيم از براى ملائكه كه سجده كنيد از براى آدم پس سجده كردند مگر ابليس گفت: آيا من سجده كنم به كسى كه او را خلق كرده‌اى از گل؟
 
تفسير :
[چند مطلب درباره سجده ملائكه بر آدم و مخالفت شيطان ]
قضاياى سجده ملائكه و مخالفت شيطان را در سوره بقره مفصلاً بيان كرده‌ايم[1]  و در اينجا به طور اشاره چند مطلب را بيان مى‌كنيم :
1. اينكه چون آدم افضل از ملائكه و جن بود، چون مركب از عالم عقل و جسم بود: هم قواى عقليه داشت هم قواى جسميه شهويه و غضبيه كه در خبر دارد كه :
«فَمَنْ غَلَبَ عقلُهُ شَهْوَتَه فَهُوَ خَيْرٌ مِن المَلائِكَةِ وَمَن غَلَبَتْ شَهْوَتُهُ على عَقْلِه فَهُو شرٌّ مِن البَهائِمِ»[2] .
  آدمى زاده طرفه معجونى است         كز فرشته سرشته و از حيوان
گر كند ميل اين شود به از اين         ور كند ميل آن شود پس از آن
2. شيطان نه فقط ترك سجده كرد بلكه منكر عدل الهى و حكمت بارى تعالى شد كه بى‌جا و بر خلاف عدل حكم كردى، و از اين جهت كافر شد.
3. تكبر كرد كه خود را بهتر و بالاتر از آدم دانسته لذا به مجرد امر الهى كه (وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لآِدَمَ) جميع ملائكه به واسطه مقام عصمت و معرفت اطاعت كردند (فَسَجَدُوا) و اما شيطان نظر به اينكه مجرد خاكى بودن آدم را ديده بود و آتش را افضل از خاك مى‌دانست و خبر از مقام نورانيت آدم نداشت ابا كرد (إِلّا إِبْلِيسَ)[3]  و دليل اقامه كرد كه ترجيحِ مرجوح بر راجح قبيح است و خاك مرجوح و آتش راجح است گفت: (قالَ ءَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً) لذا رانده درگاه الهى شد و مشمول لعن، و تعجب اين است كه توبه نكرد و خود را بيشتر در معرض عذاب انداخت.

___________________________________________________________________________________________

[1] .  ر.ك: همين تفسير، ج2، ص312 ـ 319.
[2] .  هر كس عقلش بر هواى نفسش غالب شد، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش برعقلش چيره گرديد، از حيوانات پست‌تر است. علل الشرايع: ج1، ص15، ح1؛ وسائل الشيعة: ج15، ص209، ح2 و بحار الأنوار: ج57، ص299، ح5.
[3] .  كلمه إبليس، در قرآن به معنى موجود خاصّى كه از رحمت خدا رانده شده و گاه معادل باشيطان به معنى عام به كار رفته است، هر چند كه كلمه شيطان نيز در قرآن گاه به معنى ابليس آمده است. كلمه «ابليس» در قرآن كريم 11 بار و داستان سرپيچى او از امر الهى و استكبار اوبارها به صورت‌هاى گوناگونى بازگو شده است. مفصل‌ترين آن‌ها در سوره مباركه اعراف آمده است. داستان ابليس در قرآن از نظر مفسّران و متكلمان و فلاسفه اسلام و عرفا ومتصوفه به انحاء مختلف تأويل و تفسير شده است. درباره اخبار ائمه معصومين(علیهم السلام)  : نيزبرخى به صورت ظاهر و معانى لفظى آن‌ها تمسّك جسته‌اند و برخى به معانى باطنى وتأويل آن‌ها.ظاهر آيات شريفه درباره ابليس مفسّران را در اينكه او از فرشتگان بوده يا نه به اختلاف وا داشته است. ظاهر آيات سوره‌هاى بقره و اعراف و حجر و اسراء آن است كه ابليس از جمله فرشتگان بوده است. در سوره بقره (2): 34، سوره اعراف (7): 11، سوره اسراء (17): 61 و سوره طه (20): 116 آمده است: (قُلنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدوا لاِدَمَ فَسَجَدوااِلّا اِبْليسَ...): «فرشتگان را فرمان داديم كه بر آدم سجده كنند، همه سجده كردند مگرابليس...» استثناء دليل آن است كه ابليس از فرشتگان بوده است، اما در سوره كهف :(وَاِذْقُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدوا لادَمَ فَسَجَدوا اِلّا اِبْليسَ كانَ مِنَ الْجِنَّ فَفَسَقَ عَنْ اَمْرٍ رَبِه) :«وقتى كه به فرشتگان فرمان داديم كه به آدم سجده كنيد، پس سجده كردند، جز ابليس ك هاز جن بود و از فرمان پروردگارش سر پيچيد...» ابليس از جن شمرده شده است. و نيزبنابر آيات متعدد ديگر، خلقت ابليس از آتش بوده است. اگر اين آيات را با آيات ديگرى كه بر طبق آن‌ها خلقت «جانّ» (جنّ) از آتش است مقايسه كنيم، معلوم خواهد شد كه ابليس از جنّ بوده است. بودن ابليس از جن منافاتى با فرشته بودن او ندارد، زيرا چنانكه مفسران گفته‌اند، احتمال دارد كه جن نوعى از فرشته باشد و ظاهر آيه 50 سوره كهف نيزهمين است: (فَسَجَدوا) «فرشتگان سجده كردند»، (اِلّا اِبليس) «جز ابليس» (كانَ مِنَالْجِنّ) «كه از جن بود». خداوند به فرشتگان امر فرمود كه به آدم سجده كند و ابليس امتناع كرد. پس خداوند به ابليس فرمود كه به آدم سجده كنند و ابليس امتناع كرد. پس خداوند به ابليس فرمود كه چرا سجده نكردى و اطاعت ننمودى. اگر ابليس از فرشتگان نبود، مى‌توانست پاسخ بدهد كه چون من در زمره فرشتگان نبودم امر تو شامل حال من نمى‌شد. شيخ طوسى در التبيان فرشته بودن ابليس را ترجيح مى‌دهد و مى‌گويد همين معنى از حضرت صادق(علیه السلام) روايت شده است. ظاهر تفاسير اهل تشيع نيز همين است.علاوه بر اين خداوند در آيه 158 سوره صافات مى‌فرمايد: (وَجَعَلوا بَيْنَهُ وبَيْن الْجِنَّةنَسَباً) «كفار ميان خدا و جن پيوند و خويشى گذاشتند...» و معلوم است كه روى سخن با قريش است كه گفته بودند فرشتگان دختران خدايند، چنانكه در آيه 39 از سوره طور درخطاب به قريش مى‌فرمايد: (أمْ لَهُ الْبَناتُ وَلَكُمْ الْبَنون) «آيا خدا را دختران و شما راپسران است» و در آيه 21 از سوره نجم مى‌فرمايد: (اَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الاُْنثى) «آيا شما رافرزند پسر و او را دختر است» و اين دليل بر اين است كه مقصود از «جِنّة» در سوره صافات فرشتگانند.گفته‌اند خداوند در آيه اول از سوره فاطر فرموده است: (... جاعِلِ المَلائِكَةِ رُسُلاً)«فرشتگان را رسولان گردانيد». و رسل الهى معصيت و نافرمانى خدا نكنند. پاسخ آن است كه از اين آيه بر نمى‌آيد كه همه فرشتگان رُسُل او هستند و تنها چيزى كه به قطع ازآيه مفهوم مى‌گردد. اين است كه خداوند فرشتگان را رسولان خود مى‌سازد، و مؤيد اين مطلب آيه 75 از سوره حج است كه مى‌فرمايد: (اَللهُ يَصطفى مِنَ المَلائِكَةِ رُسُلاً)«خداوند از فرشتگان پيام آوران بر مى‌گزيند». يعنى نه از همه آنان. نيز گفته‌اند: خداوند در سوره كهف براى ابليس «ذُريّه» يعنى فرزندان ذكر كرده است، وچون فرشتگان توالد نمى‌كنند، پس ابليس از جمله فرشتگان نتواند بود. پاسخ آن است كه مقصود از «ذريّه» پيروان و جنود ابليس اند به دليل آيه‌هاى 94 و 95 از سوره شعراء(فَكُبْكِبوا فيها هُمْ وَالغاوُنَ * وَجُنودُ اِبلْيسَ اَجْمَعونَ) «همه آن‌ها با گمراهان و همه جنودابليس در دوزخ افكنده مى‌شوند».اما اينكه ابليس بنابر آيات قرآنى از آتش آفريده شده است و فرشتگان از آتش نيستند و اصلاً مادّى و جسمانى نيستند، نيز دليل آن نيست كه ابليس از فرشتگان نباشد زيرا ابليس نيز مادّى و جسمانى نيست و اين به دليل آيات و احاديث بسيارى است كه درباره اغواء فرزندان آدم به وسيله ابليس در دست است. چنانكه در آيات 16 و 17 ازسوره اعراف ابليس سوگند ياد مى‌كند كه (... لاَقُعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقيمَ. ثُمَّ لاَتِيَنَّهُمْمِنْ بَيْنِ اَيْديهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ اَيْمانِهمْ وَعَنْ شَمائِلِهِمْ) «هرآينه بر سر راه راست تو دركمين ايشان خواهم نشست و از رو به رو به پشت سر و راست و چپشان به ايشان روى خواهم نهاد». پيداست كه در عالم مادى و جسمانى چنين چيزى مشهود نيست. شيطان درآنِ واحد هزاران هزار فرزند انسان را در مواضع و امكنه مختلف از راه به در مى‌برد و اين امر براى شىء مادىِ جسمانى ممكن نيست. پس مقصود قرآن از آتش بودن ابليس، بر ما معلوم نيست همچنانكه مقصود از طين كه آدم از آن خلق شده نيز دانسته نيست و شايد هردو تعبيرى كنايى باشند. از سوى ديگر در قرآن اشاره‌اى به اصل خلقت فرشتگانِ ديگرنشده است تا بدانيم كه ميان مايه آفرينش ايشان با ابليس منافاتى هست يا نه.در اين باب كه چرا خداوند فرشتگان را امر به سجده بر آدم كرد و چرا ابليس از اين امر سرباز زد سخن بسيار است: از مقايسه و تطبيق آيات قرآنى بر مى‌آيد كه علت امرخداوند به فرشتگان در سجده به آدم چند چيز بوده است:
 1. انسان در زيباترين و بهترين صورت آفريده شده است؛
 2. خداوند او را خليفه خود بر روى زمين قرار داده و اين شرف به هيچ موجودى داده نشده است؛
 3. به موجب آيات سوره بقره خداوند همه «اسماء» را به آدم تعليم داده: (و عَلَّمَ آدَمَ الاَْسْماءَ كُلَّها...)
 4. خداوند آدم را با دو دست خود ـ معنى دست و تفسير آن هر چه باشد ـ آفريده است: (ما مَنَعَکَ اَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقتُ بِيَدَىَّ)؛
 5.نيز بنابر مضمون (وَنَفَخْتُ فيهِ مِنْ روحى)، در آدم از روح خود دميده است. البته هيچيك از اين خصوصيات و كرامات به فرشتگان ارزانى نشده است.همه مفسران گفته‌اند كه مقصود از سجده فرشتگان، سجده تعظيم و تكريم است نه سجده عبادت. خداوند هرگز فرمان نمى‌دهد كه در ملك او به كسى جز او سجده كنند و جزاو را بپرستند. پس برخى از عرفا كه از ابليس ستايش كرده‌اند و گفته‌اند: او موحد بوده ونخواسته است كه جز خدا را بپرستد، از اين نكته غافل بوده‌اند. وانگهى امر الهى بالاتر ازفهم و اجتهاد شخصى است. اگر خداوند از كسى خواست سجده كند، ولو سجده عبادت،گريزى از اطاعت نيست؛ و نيز جرأت و گستاخى ابليس در برابر خدا و مباهات و ناز به اصل خلقت خود از هر معصيتى حتى شرك به خدا بالاتر است. از اينجا عظمت استكبار ومعصيت ابليس در برابر خداوند و علت طرد و رجم ابدى او معلوم مى‌شود. ابليس در اثراين استكبار مطرود شدن از مقام قرب به خود نيامد و توبه نكرد، اما آدم از عصيانى كه كرده بود پشيمان گرديد و اين پشيمانى مايه نجات او شد. عصيان آدم تنها اطاعت نكردن بود. اما عصيان ابليس علاوه بر نافرمانى استكبار هم بود. ر. ك : دائرة المعارف بزرگاسلامى: ج2، ص592 مدخل «ابليس».

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page