ج :فاطمه زهرا(سلام الله عليها) در سوگ پدر

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

238- پيراهنش را مى بوييد
اميرالمؤمنين على (عليه السلام) فرمود: پيكر مقدس پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) را در پيراهنش غسل دادم . فاطمه (سلام الله عليها) همان پيراهن را از من خواست تا آن را ببيند. چون مشاهده كرد، بى هوش ‍ شد، بدين جهت آن را از فاطمه پنهان كردم .
چشمها از اين غم گريان و دلها نالان و قلمها لرزان . سرور زنان بهشت ، رهبر و مقتداى مردم ، اولين كسى كه قدم به بهشت مى گذارد، رضايش ‍ رضاى خدا و قهرش خشم خدا، روح و جان پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) همان كه رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) دستش را مى بوسيد و سينه اش را مى بوييد و در برابرش از جا بر مى خاست و خود را فداى او مى دانست ، اين چنين در گرداب مصايب غرق شد و كسى درد او را درك نمى كرد(276).

239- غم و اندوه وفات پيامبر
پس از وفات رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فاطمه زهرا(سلام الله عليها) در اجتماع زنان مدينه با بيان غم آلودى فرمود: همه از خداييم و به سوى او باز مى گرديم ، آه كه با وفات پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) رشته وحى و اخبار آسمانى قطع گرديد(277).

240- گريه شديد براى پدر
از فضه ، خدمتكار فاطمه زهرا(سلام الله عليها) نقل شده است كه درباره اندوه آن حضرت گفت : در ميان مردم جهان و ياران و نزديكان و دوستان رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) هيچ كس در فراق آن حضرت اندوهگين تر و گريان تر و نالان تر از بانويم فاطمه زهرا(سلام الله عليها) نبود. اندوه او هر لحظه تازه تر و فزون تر مى شد و گريه او شدت مى يافت (278).

241- فاطمه يكى از پنج نفر گريه كنندگان
فاطمه زهرا(سلام الله عليها) با گريه خود بر رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) عبادت مى كرد. چون گريه او ياد رسول را زنده مى داشت ، و اين خود به مكتب و ارزشهاى رسالت پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) جان مى بخشيد. گريه زهرا(سلام الله عليها) بر پدرش به حدى رسيده بود كه وى را در شمار پنج نفر از گريه كنان جهان ، يعنى آدم و يعقوب و يوسف و على ابن الحسين - عليهم السلام - جاى داده اند(279).

242- ديدن پدر در حالت رؤ يا
حضرت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) فرموده است :
پس از رحلت پدرم در حالى كه بين خواب و بيدارى بودم ، مشاهده كردم كه پدر بزرگوارم بر من وارد شده است و من بدون اختيار فرياد كشيدم : اى پدر! خبر آسمان از ما قطع شد. در اين هنگام فرشتگانى آمدند كه دو فرشته در پيش روى آنان بود و پدرم را به سوى آسمان بردند، من سر بلند كردم ، ناگهان قصرهاى محكم و استوارى ديدم ، بعد پدرم فرمود: اين مكان تو و شوهرت و دو فرزند و دوستدارانت مى باشد، خرسند باش كه چند صباح ديگر بر من وارد خواهى شد. در اين موقع از خواب بيدار شده ، و رؤ يايم را براى اميرالمؤمنين على (عليه السلام) نقل كردم (280).

243- فرياد روز هشتم
زمانى كه رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) وفات يافت ، كوچك و بزرگ ضجه زدند و گريه ها كردند و اين مصيبت بر نزديكان و اصحاب و دوستان و ياران و خويشان بس شديد و تاءثر آورد بود و هيچ كس را در آن روز نمى توانستى ببينى ، مگر آن كه گريه مى كرد و يا ندبه مى نمود؛ ولى كسى از اهل زمين نمى تواند گريه كننده اى گريان تر و ندبه زننده اى نالان تر از فاطمه زهرا(سلام الله عليها) بيابد. دخترى كه هر آن حزن تجديد گرديده و زيادتر مى شد و گريه اش شديدتر!
مدت هفت روز از رحلت رسول گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى گذشت كه او در منزل نشسته بود و آنى صداى گريه و ندبه اش آرام نگرفت ، و هر روز گريه اش از روز قبل زيادتر مى گرديد. شب روز هشتم كه شد حزن و اندوه خود را آشكار نمود، چون ديگر صبرى براى او نمانده بود، پس بيرون آمد و فرياد برآورد و ضجه زد و مردم نيز ضجه مى زدند و زنها با شيون بيرون آمده و چراغها را خاموش كردند تا چهره آنان مشخص نباشد. صديقه طاهره (سلام الله عليها) اين گونه پدر را صدا مى زد و ناله مى كرد:
وا ابتاه ! وا صفياه ! وا محمداه ! وا ابا القاسماه ! وا ربيع الاءرامل واليتامى !
چه كسى در قبله و نمازگاه پس از شما حاضر خواهد شد؟ و چه كس به فرياد دختر عزيز مرده ات خواهد رسيد؟
آن گاه حركت كرد، به گونه اى كه دامن پيراهنش به پاى او مى پيچيد؛ به طورى كه بر زمين مى افتاد. از شدت گريه و ريزش اشك راه خود را نمى يافت تا به قبر پدر نزديك شد. وقتى نگاهش به جاى اذان افتاد، بى هوش بر زمين افتاد. زنان به شتاب به سوى او دويدند و آب بر صورت و سينه و پيشانى او افشاندند تا به هوش آمد(281).

244- اذان نگفتن بلال جز براى فاطمه
ابن بابويه روايت كرده است : چون حضرت رسالت (صلى الله عليه و آله و سلم ) از دنيا مفارقت كرد، بلال مؤ ذن آن حضرت امتناع كرد از اذان گفتن و گفت : اذان نمى گويم از براى كسى بعد از رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ).
پس حضرت فاطمه (سلام الله عليها) روزى فرمود: من مى خواهم صداى مؤ ذن پدر خود را بشنوم .
اين خبر به بلال رسيد، شروع كرد به اذان . چون بلال الله اكبر گفت ، فاطمه (سلام الله عليها) پدر خود را و ايام معاشرت آن حضرت را به ياد آورد و خود را از گريه ضبط نتوانست كرد. چون به اشهد ان محمدا رسول الله رسيد، فاطمه زهرا(سلام الله عليها) نعره زد و بر رو در افتاد و غش كرد. مردم گمان كردند آن حضرت از دنيا مفارقت كرد، به بلال گفتند: ترك كن اذان را، كه دختر محمد(صلى الله عليه و آله و سلم ) از دنيا رفت . پس اذان را قطع كرد و تمام نكرد.
پس حضرت فاطمه (سلام الله عليها) به هوش آمد و بلال را فرمود كه اذان را تمام كن . او نكرد و گفت : اى بهترين زنان ! بر تو مى ترسم كه چون صداى مرا بشنوى ، به اذان هلاك شوى . پس حضرت فاطمه (سلام الله عليها) او را معاف داشت (282).

245- مصيبت رحلت پيامبر
محمود بن لبيد گويد: پس از رحلت رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) دختر آن بزرگوار حضرت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) همواره كنار قبر شهداى احد مى رفت و در آن جا به مناجات و راز و نياز و دعا مى پرداخت و از فراق پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) گريه مى كرد.
گويد: من در يكى از روزها براى زيارت قبر حضرت حمزه (عليه السلام) كنار قبر آن حضرت رفتم ، ديدم حضرت زهرا(سلام الله عليها) در آن جا با سوز و گداز مشغول راز و نياز و گريه است . صبر كردم تا ساكت شد، عرض كردم : اى سرور زنان جهان ! به خدا سوگند از گريه شما رگهاى قلبم پاره شد.
فرمود: اى اباعمرو! سزاوار است گريه كنم ، زيرا با مصيبت رحلت بهترين پدرها رو به رو شده ام ، آه ! چقدر مشتاق ديدار رسول خدا هستم !
سپس سؤ الاتى از آن حضرت كردم ، از جمله پرسيدم : آيا رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) بعد از خود كسى را براى خلافت و رهبرى تعيين كرد؟ فرمود: عجبا! آيا روز غدير را فراموش ‍ كرديد؟!
عرض كردم : نه ، فراموش نكردم ، ولى مى خواهم سخن خاصى در اين باره از شما بشنوم . فرمود: خدا را گواه مى گيرم كه پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
على خير من اخلفه فيكم و هو الامام بعدى و سبطاى و تسعة من صلب الحسين ائمة ...؛ على بهترين انسانى است كه من او را در ميان شما جانشين خود كردم . او امام بعد از من است و دو سبط من (حسن و حسين ) و نه نفر از صلب حسين ، امامان به حق هستند. اگر از آنها پيروى كرديد، به راه هدايت رفته ايد، و اگر مخالفت كرديد، تا روز قيامت بين شما اختلاف خواهد افتاد)).
امام صادق (عليه السلام) فرمود: فاطمه زهرا(سلام الله عليها) بعد از پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) در هر هفته ، روزهاى دوشنبه و پنج شنبه ، دوبار كنار قبر شهداى احد مى رفت و آنها را زيارت مى كرد و در آن جا به دعا و راز و نياز مى پرداخت (283).

246- بيت الاحزان ، خانه غم و اندوه فاطمه
على (عليه السلام) در خارج مدينه در بقيع خانه اى براى فاطمه زهرا(سلام الله عليها) ساخت كه ((بيت الاحزان )) ناميده مى شد. صبحگاهان حسنين (عليه السلام) را پيش روى خود حركت داده و با چشم گريان به بقيع رفته و در بين قبرها تا غروب گريه مى كرد، شبانگاه اميرالمؤمنين (عليه السلام) نزد آن حضرت آمده ، ايشان را به منزل مى برد(284).

247- اشعار جگر سوز فاطمه در كنار قبر پدر
فاطمه (سلام الله عليها) همواره بعد از رحلت پدر، دستمال عزا بر سر مى بست . از نظر جسمى روز به روز تحليل مى رفت ، از فراق پدر چشمش ‍ گريان و قلبش سوزان بود، ساعتى بى هوش و ساعتى به هوش مى آمد و به پسرانش حسن و حسين (عليه السلام ) مكرر مى فرمود:
پدر شما (رسول خدا) كه شما را گرامى مى داشت چه شد؟ آن كه ساعت به ساعت شما را به دوش خود سوار مى كرد، و از همه كس به شما مهربان تر بود، كجا رفت ؟
چه شد پدر شما، كه نمى گذاشت بر روى زمين راه برويد؟ (و همواره شما را به آغوش گرم خود مى گرفت ) ديگر نمى بينم كه در اين خانه را باز كند و بيابد و شما را بر دوش خود سوار كند، آن گونه كه همواره شما را بر دوش خود سوار مى كرد.
آن بانوى بزرگوار چنان كه پدرش به او خبر داده بود، همواره غمگين و گريان بود، يك بار به ياد قطع وحى از خانه اش مى افتاد، بار ديگر فراق پدر را به ياد مى آورد. وقتى شب فرا مى رسيد و مى ديد كه صداى دلنشين قرائت قرآن پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) را كه همواره نيمه هاى شب مى شنيد، ديگر نمى شنود و وحشت مى كرد و خود را بسيار پريشان و بينوا مى يافت ، پس از آن كه در زمان رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) از عزت و شكوه بهره مند بود.
كنار قبر پدر مى آمد و در سوگ او اين اشعار را مى خواند:
((آن كس كه بوى خوش تربت (خاك قبر) پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) را مى بويد، اگر در زمان طولانى ، بوى خوش ديگرى نبويد، چه خواهد شد؟ (يعنى تا آخر عمر، همين بوى خوش او را كافى است ، و نيازى به بوى خوش ديگر ندارد).
آن چنان باران غم و اندوه بر جانم ريخته است ، كه اگر در روزهاى روشن مى ريخت ، آن روزها مانند شب ، تيره و تار مى گرديد:
به جانم ريخته چندان غم و درد و مصيبتها           كه گر بر روزها ريزند، گردد تيره چون شبها

و نيز مى فرمود: هر گاه روزى شخصى مرد، ياد او كم مى شود، ولى سوگند به خدا، از آن وقتى كه پدرم رحلت كرده ، ياد او زيادتر شده است .
وقتى مرگ بين من و پيامبر جدايى افكند، خودم را از فراق پيامبر حضرت محمد(صلى الله عليه و آله و سلم ) تسلى مى دهم و به خودم مى گويم ، سرانجام راه ما به سوى مرگ است ، اگر كسى امروز نميرد، فردا خواهد مرد.
و نيز مى فرمود: هر وقت اشتياقم به ديدار تو زياد مى شود، گريان به كنار قبر تو مى آيم ، ناله و زارى مى كنم و شكوه مى نمايم ، ولى جواب مرا نمى دهى . گرچه در دل خاك ، از من پنهان شده اى ، ولى از قلب پراندوه من پنهان نيستى (و در قلبم جا گرفته اى )(285).

248- شكوه از جفاى امت
يا رسول الله ! پدر جان ، دريغ و آه از فراق تو! اى پدر، چه بسيار بزرگ است تاريكى و ظلمتى كه در مجالس پس از تو مشاهده مى گردد، و من دور مانده از جناب تو دريغ و افسوس مى خورم كه هر چه زودتر نزد تو آيم .
پدر جان ! در عزاى تو اباالحسن اميرالمؤمنين سوگوار است ، پدر دو فرزندت حسن و حسين ، برادر و امام برگزيده و دوست بى مانند تو، هم او كه تو او را در كودكى بزرگ و تربيت كردى ، سپس برادرت خواندى و از بزرگ ترين دوستان تو و محبوب ترين اصحاب تو در پيشگاه تو بود، او كه در پذيرش اسلام از همه پيشى گرفته و هجرت كرد.
اى پدر بزرگوار و اى بهترين انسانها! اكنون بيا و بنگر كه امام برگزيده تو را اسير گونه به طرف بيعت تحميلى مى كشند و مى برند.
پدر جان ! غم سوگوارى تو ما را فرا گرفته و در هم كوبيده است و گريه هاى مداوم ، قصد جان ما را دارد، و بد روزگارى دامنگيرمان شده است .
آن گاه فرياد سختى برآورد و فرمود: فرياد يا محمد! فرياد اى دوست ، فرياد اى پدر، فرياد اى اباالقاسم ، فرياد اى احمد، فرياد از كمى ياران و ياوران ، فرياد از ناله بسيار، فرياد از مشكلات فراوان ، فرياد از مصيبت و اندوه زياد، فرياد از مصيبت جانكاه (286).
پس از آن سخنان دردآلود و غمبار صيحه اى زد و بى هوش بر زمين افتاد(287).

249- مرثيه سرايى فاطمه پس از وفات پدر
از معاذ بن جبل نقل شده است كه فاطمه زهرا(سلام الله عليها) پس از وفات رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) فراوان مى گريست و مى فرمود: آه اى پدر! پس از تو بايد شكوه هاى دل را به حضرت جبرئيل گفت ... آه ! كه با وفات تو خبرهاى آسمانى قطع شد و ديگر براى هميشه از طرف خدا وحى فرو فرستاده نخواهد شد(288).
از انس بن مالك روايت شده است كه حضرت زهرا(سلام الله عليها) پس ‍ از وفات پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) با غم و اندوه مى گريست و مى فرمود:
آه اى پدر!... پدرم دعوت پروردگار را لبيك گفت و در فردوس برين منزل كرد.
اى پدر! پس از تو با جبرئيل بايد درد دل نمود.
پس از مراسم تدفين خطاب به انس فرمود: اى انس ! آيا دلتان آمد كه خاك بر روى رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) بريزند(289)؟

250- زبان حال فاطمه
صبت على مصائب           ولو صبت على الايام لصرن لياليا
آن قدر مصيبتها و غمها و رنجها بر من وارد شد، كه اگر بر روزگار وارد مى شد، هر آينه شب تار مى گرديد(290).

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page