پس از سخنرانى ابوبكر، «حباب بن منذر بن جموح» (از انصار) برخاست و گفت «اى گروه انصار، امر خود را محكم نگهداريد، زيرا مردم در سايه ى شما بسر مى برند، و كسى جرأت آن را ندارد كه با شما مخالفت كند، و هيچكس بدون فرمان و اجازه ى شما نمى تواند صدارت امور را تصاحب كند، اين شمائيد كه اهل عزّت و شكوه و جمعيّت بسيار و نيرومند و با شخصيّت مى باشيد، مردم به كار و تصميم گيرى شما نگاه مى كنند، بنابراين با هم اختلاف نكنيد كه در نتيجه امور شما تباه گردد، پس اگر آنها (مهاجران) آنچه را كه گفتم و شنيديد، نپذيرفتند، سخن ما اين است كه: از ما يك نفر به عنوان رهبر، انتخاب شود، و از آنها نيز يك نفر انتخاب گردد.
در اين هنگام عمر بن خطّاب گفت: هيهات! هرگز دو شمشير در يك غلاف نگنجد، و هرگز عرب راضى نمى شود كه شما انصار رهبر آنها باشيد، در حالى كه پيامبر (ص) از قبيله ى غير از قبيله ى شما است، ولى عرب مانع اين نيست كه رهبر از قبيله اى باشد كه پيامبر (ص) از آن قبيله است، چه كسى است كه در مورد بدست گرفتن مقام رهبرى كه از آن پيامبر (ص) است با ما ستيز كند، با اينكه ما از دوستان پيامبر (ص) و از دودمان او هستيم.
در اين وقت باز «حُباب بن منذر» برخاست و گفت:
اى گروه انصار! تصميم خود را محكم حفظ كنيد و گفتار اين شخص (عمر) و اصحاب او را نپذيريد كه نصيب شما را از مقام رهبرى، ببرند پس اگر مخالفت كردند، آنها را از بلاد خود (مدينه) كوچ دهيد، چرا كه شما به مقام خلافت، سزاوارتريد، و اين بيرون كردن آنها از مدينه، به شمشير شما بستگى دارد، و مردم در اين امر با شما هماهنگ و استوار هستند، من در اين راستا مانند ستون محكم و خلل ناپذير ايستاده ام و همچون چوبى كه در خوابگاه شتران نصب كرده اند كه شتر بدن چركين خود را به آن بمالد (براى اصلاح امور) ايستادگى مى كنم، و همچون درخت خرما هستم كه تكيه بر ديوار يا ستون ديگر نموده است، من همچون شير، از كسى نمى هراسم و جگر شير دارم، سوگند به خدا اگر شما بخواهيد شاخ او (عمر) را برمى گردانم».
عمر بن خطاب گفت: در اين صورت خدا تو را خواهد كشت.
حباب گفت: خدا ترا مى كشد. [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 6 ص 8 و 10.]
در اين هنگام، ابوعبيده ى جرّاح گفت: «اى گروه انصار! شما نخستين كسانى هستيد كه پيامبر (ص) را (در مدينه) يارى كرديد، اكنون نخستين نفر نباشيد كه (نظام اسلام را) تغيير و تبديل نمائيد.
بُشر بن سعد، پدر نعمان بن بشير برخاست و گفت: اى گروه انصار! آگاه باشيد كه محمد (ص) از دودمان قريش است، و خويشان او، به او نزديكترند، سوگند به خدا مرا نبينيد كه در مسأله ى رهبرى، با آنها مخالفت كنم.
گفتار ياران و اصحاب ديگر
- بازدید: 743