چگونگى وصيت فاطمه به على

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

در كتاب روضة الواعظين (تأليف فتال نيشابورى) نقل شده: حضرت فاطمه (س) چهل روز در بستر بيمارى بود و پس از آن، از دنيا رفت، در آن هنگام كه احساس كرد كه مرگ نزديك شده، اُمّ اَيْمن و اسماء بنت عميس و امير مؤمنان (ع) را طلبيد، آنها كنار بسترش حاضر شدند، خطاب به على (ع) گفت:
«اى پسر عمو! خبر مرگ به من رسيده و آنگونه كه درمى يابم پس از اندك زمانى، به پدرم ملحق مى شوم، آنچه را كه در دل دارم به تو وصيت مى كنم».
على (ع) فرمود: اى دختر رسول خدا! آنچه دوست دارى، وصيّت كن، آنگاه على (ع) كنار سر فاطمه (س) نشست، و به آنان كه در خانه بودند فرمود: بيرون بروند.
سپس فاطمه (س) گفت:
«اى پسر عمو! از روزى كه با من زندگى كردى، از من دورغ و خيانت نديدى، و هيچگاه با تو مخالفت ننمودم».
على (ع) فرمود: نه هرگز، تو آگاهتر، نيكوكارتر و گرامى تر و خوف تو در پيشگاه خدا، بيشتر از آن است كه ترا به عنوان مخالفت از من سرزنش كنم، فراق تو براى من بسيار سخت است، ولى چه بايد كرد كه چاره اى براى مرگ نيست، سوگند به خدا مصيبت رسول خدا (ص) را بر من تازه كردى، و فراق و فقدان تو، بسيار براى من بزرگ و دشوار است اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَيْهِ راجِعُونَ: «ما از آنِ خدائيم و به سوى او بازمى گرديم» از مصيبتى كه بسيار جانكاه و جگرسوز و غم آور است، هذِهِ مُصِيبَةٌ لاعَزاء لَها وَرَزِيَّةٌ لا خَلَفَ لَها: «اين، مصيبتى است كه تسليت و آرامش ندارد، و حادثه ى جانسوزى است كه جبران ناپذير است»، سپس ساعتى با هم گريه كردند، و على (ع) سر فاطمه (س) را به سينه اش چسبانيد و فرمود: «آنچه مى خواهى وصيّت كن، همانا كه مرا آنگونه مى يابى كه به نيكى به وصيت تو عمل كند، و امر تو را بر امر خودم مقدّم مى دارم».
فاطمه (س) گفت: اى پسر عمو، خداوند به تو جزاى خير عنايت فرمايد، سپس چنين وصيت كرد:
1- بعد از من با خواهرزاده ام «اَمامَه» دختر زينب، ازداوج كن.
2- براى من تابوتى بساز.
3- هيچكس از آنانكه به من ستم كردند و حقّم را پايمال نمودند كنار جنازه ام نيايند و نماز بر من نخوانند، پيروان آنها نيز حاضر نشوند.
4- مرا شب دفن كن، آن هنگام كه چشمها در خواب فرورفته است.
در كتاب مصباح الانوار از امام صادق (ع) و او از پدرانش نقل كرده كه فاطمه (س) هنگام احتضار، به امير مؤمنان (ع) وصيت كرد: وقتى كه از دنيا رفتم، خودت مرا غسل بده و كفن كن و نماز بر جنازه ام بخوان و در قبر بگذار، و لحد مرا بچين و خاك برقبرم بريز، و سپس بالاى سر، مقابل صورتم بنشين و بسيار قرآن بخوان و دعا كن، زيرا آن هنگام ساعتى است كه ميّت به اُنس با زنده ها نياز دارد، و من ترا به خدا مى سپارم، و وصيت مى كنم كه با فرزندانم به نيكى رفتار كنى.
سپس دختر اُمّ كلثوم را به سينه اش چسبانيد، و به على (ع) فرمود: وقتى كه اين دختر به حدّ بلوغ رسيد، اثاثيه ى خانه از آنِ او باشد و خداوند پشتيبان او شود.
نيز روايت شده وقتى كه هنگام فراق زهرا (س) فرارسيد، اندكى گريه كرد، امير مؤمنان على (ع) فرمود: چرا گريه مى كنى؟.
فاطمه (س) عرض كرد: «گريه مى كنم براى رنجها و آزارهائى كه بعد از من به تو مى رسد».
على (ع) فرمود: گريه مكن، سوگند به خدا، اين سختيها در راه خدا براى من ناچيز است.
نيز روايت شده كه فاطمه (س) به على (ع) گفت: بعد از آنكه از دنيا رفتم هيچكس را خبر نكن مگر اُمّ سَلَمه و اُمّ اَيْمن و فضّه را، و از مردها دو پسرم، و عباس (عموى پيامبر) و سلمان و مقداد و ابوذر و حُذيفه را كه به اين افراد اطلاع بده، و من ترا حلال كردم كه بعد از مردنم مرا ببينى (شايد زخم بدنش را كه مخفى مى داشت، اجازه داد بعد از مرگش، على (ع) آثار آن را ببيند!) با كمك بانوان ياد شده مرا غسل بده، و مرا شبانه دفن كن، و هيچكس را خبر نده كه به كنار قبرم بيايند.
پيشنهاد عبّاس (عموى پيامبر)
شيخ طوسى روايت كرده است: هنگامى كه بيمارى فاطمه (س) شدّت يافت، عباس (عموى پيامبر) به عنوان عيادت، به خانه ى فاطمه (س) آمد به او گفته شد كه حال فاطمه (س) بسيار ناگوار است، و هيچكس را به خانه اى كه در آن بسترى است، راه نمى دهند.
عباس به خانه ى خود مراجعت كرد و براى امير مؤمنان پيام فرستاد، و به قاصد خود گفت از قول من به امير مؤمنان على (ع) بگو:
«اى برادرزاده، عمويت سلام مى رساند و مى گويد سوگند به خدا از بيمارى و دردمندى حبيبه ى رسول خدا (ص) و نور چشم پيامبر (ص) و نور چشم فاطمه (س) آنچنان اندوهيگين و غم زده شده ام كه وجودم درهم شكسته شده است، گمان مى برم ا و نخستين مرد از ما باشد كه به رسول خدا (ص) ملحق مى شود، و آن حضرت او را براى بهترين مقامات بهشت، برگزيده و به پيشگاه خداى بزرگ مى برد، اگر مى دانى كه فاطمه (س) ناچار از دنيا مى رود، اجازه بده فراد جماعتى از مهاجران و انصار را جمع كنم، تا در تشييع جنازه و نماز او شركت كنند و به پاداش آن نائل شوند كه اين كار براى عظمت اسلام، كار نيكى است».
حضرت على (ع) به قاصد عباس كه به گفته ى راوى، عمّار ياسر بود، فرمود: «سلام مرا به عمويم عباس برسان، و بگو: خداوند محبّت شما را از ما كم نكند، پيشنهاد تو را دريافتم، و رأى شما نيكو است، ولى مى دانم كه آنها همواره به فاطمه (س) ظلم كردند و او را از حقّش بازداشتند، و از ميراث پدرش محروم نمودند، و سفارش پيامبر (ص) در حق او، رعايت نكردند، و رعايت حقّ الهى ننمودند، و خداوند براى داورى كافى است، و از ستمگران انتقام خواهد گرفت، و من اى عمو از تو مى خواهم كه مرا ببخشى و مرا در ترك پيشنهاد تو معذور بدارى، زيرا فاطمه (س) وصيّت كرده كه امر او را پنهان سازم (تا آخر روايت...)

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page