چون شب فرارسيد، على (ع) جنازه را غسل داد، هنگام غسل هيچكس حاضر نبود جز حسن و حسين (ع)، زينب، ام كلثوم، فضّه و اسماء بنت عُميس.
اسماء مى گويد: فاطمه (س) به من وصيّت كرد كه هيچكس جز على (ع) و من، او را غسل ندهد، من على (ع) را در غسل دادن جنازه ى فاطمه (س) كمك كردم.
روايت شده: على (ع) هنگام غسل فاطمه (س) مى گفت: «خدايا فاطمه (س) كنيز تو و دختر رسول و برگزيده ى تو است، خدايا حجّتش را به او تلقين كن، و برهانش را بزرگ بدار، و درجه اش را عالى كن، و او را با پدرش محمد (ص) همنشين گردان ». و نيز روايت شده كه: على (ع) با همان پرده اى كه بدن رسول خدا (ص) را خشك كرد، بدن زهرا (س) را خشك نمود، وقتى كه غسل تمام شد، على (ع) جنازه را بر سرير (شبيه تابوت) نهاد، و به امام حسن (ع) فرمود: به ابوذر خبر بده بيايد، او ابوذر را خبر كرد و آمد و با هم جنازه را تا محل نماز حمل كردند، حسن و حسين (ع) همراه على (ع) بودند، آنگاه على (ع) بر جنازه، نماز خواند.
ماجراى غسل و كفن و نماز بر جنازه ى زهرا
- بازدید: 835