هر چند اطلاعى قطعى درباره زمان مسافرت حج فضه به مكه مكرمه در دست نيست اما از قراينى كه در متن اخبار نقل شده است ، به طور مسلم اين مسافرت بعد از شهادت حضرت زهرا (س ) و قبل از حكومت اميرمؤ منان بوده است ، يعنى ؛ بحرانى ترين زمان سياسى براى اهل بيت عليهم السلام . در اين دوره ، غاصبان ولايت ، وارونه جلوه دادن حقايق را سرمايه تداوم حكومت خود قرار دادند و با زر و زور و تزوير مخالفان را سركوب كردند.
در اين فضاى حزن آلود، فضه پرورش يافته مكتب فاطمه كه داغ شهادت حضرت زهرا (س ) آرامش را از او گرفته بود به دنبال فرصتى مى گشت تا حقايق را بازگويد و مظلوميت اميرمؤ منان را شرح كند.
ايام حج بهترين فرصت ممكن براى اين هدف بود؛ از مسلمانان هر منطقه و طايفه اى نمايندگان در اين ايام در مكه حاضر مى شدند و بدون فشارهاى حكومتى و با وجود آزادى نسبى به تبادل اطلاعات مربوط به سرزمين هاى اسلامى مى پرداختند.
پيامبر اكرم (ص) نيز براى معرفى اميرمؤ منان (ع) از اين كنگره عظيم ، استفاده كرده بود. اين بار فضه فرصت به دست آمده را غنيمت شمرد. او محل حج را به صحنه باشكوه اعلام حمايت از ولايت اميرمؤ منان (ع) تبديل كرد و به افشاى جنايات بنى اميه پرداخت .
بر اساس آنچه مورخان نقل كرده اند، فضه از نبوغ سرشار خود در بلاغت به نحو كامل سود برد به اندازه اى كه بلاغت و شيوايى گفتار و تسلط به خطابه ، توجه حاجيان را به خود جلب كرد. ورقة بن عبدالله يكى از حاجيانى بود كه تحت تاءثير خطابه و سخنرانى افشاگرانه فضه قرار گرفت و بعدها اعلام حمايت فضه از ولايت اميرمؤ منان (ع) را اين گونه توضيح داد:
براى حج و به اميد ثواب الهى راهى بيت الله الحرام شدم . در حالى كه طواف مى كردم ، متوجه بانويى گندم گون نمكين و خوش كلام شدم كه با فصاحت گفتار فرياد كرد:
رب البيت الحرام و الحفظة الكرام و زمزم و المقام و المشاعر العظام و رب محمد خير الانام (ص) البررة الكرام ان تحشرنى مع ساداتى الطاهرين و ابنائهم العز المحجلين الميامين اءلا فاشهدوا يا جماعة الحجاج و المعتمرين ان موالى خيرة الاخيار و صفوة الابرار الذين على قدرهم على الاقدار(117)
اى خداى بيت الحرام و حافظان گرامى و پروردگار زمزم و مقام و مشاعر بزرگ و پروردگار محمد (ص) كه بهترين آفريده هاست ... مرا با سروران پاك ائمه عليهم السلام و فرزندان آنها كه از سپيد چهره گان مبارك هستند، محشور نماى . اى جماعت حاجيان !! آگاه باشيد كه سروران من از بهترين خوبان و نيكوكارانند. كسانى كه عظمتشان از همه والاتر است ...
تعاريفى كه فضه از سروران خود بيان مى كرد، به گونه اى بود كه تنها با مشخصات اهل بيت عليهم السلام مطابقت داشت . از اين روى ((ورقة بن عبدالله )) نيز مانند حاجيان ديگر متوجه شد كه وى از طرفداران اهل بيت عليهم السلام و دوست داران اميرمؤ منان (ع) است . جلوتر رفت و گفت : گمان مى كنم از دوست داران اهل بيت عليهم السلام هستى ؟
فضه پاسخ داد: آرى ؛ گفت خود را معرفى كن .
فضه گفت : من خدمتگزار فاطمه زهرا (س ) دختر محمد مصطفى (ص) هستم . كه خداوند بر پدر و شوهر و فرزندانش درود فرستد.
آن گاه ، ورقه بن عبدالله ، فرصتى خواست تا سؤ الاتش را از وى بپرسيد. آنچه اينك از اين گفتگوى افشاگرانه و تاءثير برانگيز در كتب تاريخى ضبط شده است ، بازگو كننده دوران سخت رحلت پيامبر تا شهادت حضرت زهرا (س ) است .
فضه تمام لحظات را به خاطر سپرده بود و از اين روى بعيد به نظر نمى رسد كه تمام اخبار حتى اشعارى كه از فاطمه زهرا (س ) هنگام رحلت پدر بر زبان جارى مى كرد، نقل مستقيم باشد. بخشى از آنچه در اين گفتگو مطرح شد اين چنين است : على (ع) وقتى فاطمه (س ) را در قبر گذاشت و سنگ هاى لحد را چيد، اين چنين سرود:
ارى علل الدنيا على كثيرة لكل اجتماع من خليلين فرقة و ان افتقارى فاطما بعد احمد و صاحبها حتى الممات عليل و ان بقايى عندكم لقليل دليل على ان لا يدوم خليل
مى بينم كه ناگوارى هاى دنيا نسبت به من زياد شده است و تا لحظه مرگ ، اين ناگوارى ها همراه من است .
هر اجتماعى از دوستان روزى جدا مى شوند و بقاى من نزد شما كم است .
و همانا رفتن فاطمه (س ) بعد از احمد (ص) گوياى اين است كه دوستى دوام ندارد.
علامه مجلسى وقتى اين روايت را از ورقة بن عبدالله نقل مى كند مى نويسد: در برخى از كتاب ها خبرى درباره وفات حضرت زهرا يافتم كه دوست داشتم نقل كنم ، هر چند مدرك اصلى را كه به آن ارجاع داده اند، نيافتم .(118)
با اين حال حديث طولانى مورد توجه محققان اخير نيز قرار گرفته است و آنان خبر علامه مجلسى از ورقة بن عبدالله ازدى را نقل كرده اند.(119)
دليل عمده اى كه مى توان بر سفر حج فضه از شهادت اميرمؤ منان (ع) ارائه كرد؛ اين است كه : عبدالله ازدى فقط از شهادت حضرت فاطمه (س ) سؤ ال كرده است ، ولى از احوالات امام على (ع) سخنى به ميان نياورده است . از اين روى نقل حديث مربوط به دورانى خواهد بود كه اميرمؤ منان (ع) زنده بود.
- پینوشت -
117- بحارالانوار، ج 10، ص 175.
118- بحارالانوار، ج 43، ص 174 و باب ما وقع عليها من الظلم فى تاريخ سيدة النساء فاطمة الزهرا (س )، اقول : وجدت فى بعض الكتب خبرا فى وفاتها (س ) فاحببت ايراده و ان لم آخذه من اصل يعول عليه .
119- از جمله آن ها مى توان به اعلام النساء، مؤ منات ، ص 594، رياحين الشريعة ج 2، ص 316 و نهج الحياة اشاره كرد كه بارها اشعار مربوط به اين روايت مفصل را نقل كرده اند. نويسنده نهج الحياة ، با دقت به مدارك ذيل دست يافته است : كتاب عوالم ، ج 11، ص 490 و 455 و 597 و 240 و 286، رياحين الشريعة ، ج 2، ص 73 و ج 1، ص 246، سيرة نبوى ، ذينى دحلان ، ج 3، ص 364، عيون الاثر، ج 2، ص 340، مودة القربى ، ص 103، نورالابصار، ص 53، احقاق الحق ، ج 10، ص 434 و 483، اعلام انساء، ج 4، ص 113، عيون الاخبار، ج 2، ص 340، السيرة النبويه ، ج 3، ص 364، برد الاكبار عند فقد الاولاد، ص 44، بحارالانوار، ج 43، ص 176، كوكب الدرى ، جزء اول ، ص 240.
تبليغ ولايت در ايام حج
- بازدید: 774