يعقوب سراج گويد: خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم، ايشان بالاى سر امام موسى كاظم عليه السلام كه در گهواره آرميده بود، ايستاده بودند و با او مدتى طولانى سرگرم بودند. نشستم، وقتى كارشان تمام شد، بلند شدم و خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم، ايشان فرمودند: نزديك مولايت برو و سلام كن. جلو رفتم و سلام كردم. امام كاظم عليه السلام (همان طفل داخل گهواره) با لهجه ى فصيح جواب سلامم را دادند. سپس به من فرمودند: برو اسمى را كه ديروز براى دخترت انتخاب كردى تغيير بده، خداوند آن اسم را دوست نمى دارد. [عن يعقوب السراج قال: «دخلت على ابى عبداللَّه عليه السلام و هو واقف على راس ابى الحسن موسى عليه السلام و هو فى المهد يساره طويلا، فجلست حتى فرغ فقمت اليه. فقال: ادنى الى مولاك فسلم عليه. فدنوت فسلمت عليه. فرد على بلسان فصيح، ثم قال لى: اذهب فغير اسم ابنتك التى سميتها امس فانه اسم يبغضه اللَّه. و كانت ولدت لى بنت و سميتها بالحميراء. فقال ابوعبداللَّه عليه السلام: انته الى امره ترشد فغيرت اسمها». بحارالانوار، ج 48، ص 1 ر 24 از اعلام الورى و ارشاد، وسائل الشيعه، ج ص 123.]
حجت حق در گهواره نيز از نام زشت مى رنجد
- بازدید: 874