مقدمه: فاطمه ى زهرا كيست؟

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

بسم الله الرحمن الرحيم
انا اعطيناك الكوثر، فصل لربك و انحر، ان شانئك هو الابتر [استاد بزرگوار علامه طباطبائى- رضوان الله عليه- در ذيل سوره شريفه كوثر، پس از ذكر اقوال زيادى درباره معناى كوثر، چنين مى نگارند: در هر صورت آيه آخر سوره (ان شانئك هو الابتر) كه ظاهر كلمه «ابتر» به معناى كسى است كه نسلش منقطع شده باشد، و ظاهر جمله از باب قصر قلب است- بيانگر آن است كه مراد از كوثرى كه به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم اعطا شده، تنها و تنها كثرت ذريه آن حضرت است، و يا مراد از آن، هم خير كثير است و هم كثرت ذريه، و اگر جز اين بود، تأكيد و تقرير كلام سابق يا جمله (ان شانئك هو الابتر) بى فايده بود». تا آن جا كه مى فرمايد: و اين جمله (ان شانئك هو الابتر) اشاره دارد بر اين كه فرزندان فاطمه عليهاالسلام، ذريه و نسل رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم هستند. و اين خود از پيشگوييهاى قرآن كريم است، زيرا خداوند متعال بعد از رحلت ايشان، آنچنان نسلش را زياد كرد كه هيچ نسلى در كثرت بدان نمى رسد، با آن مصائبى كه بر آنان نازل شد و كشتارهاى فجيعى كه گروههاى بسيارى از آنان را از بين برد.» (الميزان، ج 20، ص 370).]
چگونه مى توان در رساى «جلوه ى نور» جز با توسل از منبع نور سخن گفت؟ و چگونه بشر خاكى و آلوده به گناه و مخلوق از «صلصال من حما مسنون» جز به يارى معصوم و اقتباس از انوار كلمات مقام ولايت مى تواند روزنه اى به سوى شناخت صديقه ى كبرى عليهاالسلام باز كند؟
الا ان ثوبا خيط من نسج تسعة
و عشرين حرفا، عن معاليه قاصر
[آگاه باشيد! لباسى كه از بيست و نه حرف بافته شده، از ذكر مقامات و بلنداى كمالات او قاصر است.]
بناچار و با قلمى بى تاب ولى لرزان، دست تمنا به سوى بهترين و مطمئن ترين را در ارائه مقامات معنوى آن خورشيد فروزان دراز مى كنم و با استعانت از پروردگار، مقدمه كتاب را كه گزيده ى بيانات فصلهاى كتاب است و همگى از متن روايات اخذ شده در معرفى آن حضرت آغاز مى نمايم.
فاطمه عليهاالسلام، زهره ى زهرائى است كه از نور عظمت الهى خلق شده، و آنچنان آسمان و زمين به نور وجودش روشنايى يافته كه ملائكه به سجده افتادند،و درباره عظمت آن نور، از حضرت حق پرسيدند.
فاطمه عليهاالسلام، حوراء إنسيه اى است كه خداوند پيش از خلقت آدم ابوالبشر عليه السلام وى را از نور خويش آفريد، و در زير ساق عرش خود جاى داد، و پيوسته به تسبيح و تقديس و تهليل و تحميد حضرت حق اشتغال داشت.
فاطمه عليهاالسلام، بزرگ بانويى است كه چون خداوند، نور او و پدر و شوهرش و دو فرزندش حسن و حسين عليهم السلام را آفريد، ولايتشان را بر ملائكه و ساير مخلوقات عرضه داشت، قبول كنندگانش از مقربين، و منكرينش از كافرين به حساب آمدند.
فاطمه عليهاالسلام، يگانه بانويى است كه خود و پدر و شوهرش و حسن و حسين و ديگر فرزندان معصومش عليهم السلام، در خلقت نورى، اقدم و اشرف و اعلاى بر خلقت نورى ديگران- حتى انبياء و اوصياى سلف عليهم السلام- بوده اند، و نور ايشان بر آسمانها و زمين و كوهها و... عرضه شد و همه را فرا گرفت.
فاطمه عليهاالسلام، بانوى برجسته اى است كه خود پدر و شوهر و حسن و حسينش عليهم السلام در پرده سراى عرش الهى، پيش از خلقت آدم عليه السلام در مقام «عالين» تسبيح گوى بودند، و ملائكه به تسبيح ايشان تسبيح مى گفتند.
فاطمه عليهاالسلام، تنها دخترى است كه پدرى چون رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم داشت كه اولين ايمان آورنده به پروردگار، و نخستين پيامبرى بود كه پس از اخذ ميثاق نبيين «بلى» گفت: او «اول ما خلق، و سيد من خلق» بود و خداوند بهتر از او را خلق ننمود و در شان او فرمود: «لولاك، لما خلقت الافلاك».
فاطمه عليهاالسلام، يگانه دخترى است كه مادرى چون خديجه كبرى عليهاالسلام داشت، كه حضرت حق هر روز مكرر به وجودش بر ملائكه مباهات مى كرد، و جبرئيل پس از بازگشت رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم از معراج، سلام خدا و خود را به وى رساند، و خداوند از ميان زنان عالم چهار تن را اختيار فرمود كه بهشت مشتاق آنان است و خديجه عليهاالسلام يكى از آنها مى باشد.
فاطمه عليهاالسلام سيده اى است كه انعقاد نطفه او از ميوه بهشتى است كه جبرئيل از جانب پروردگار به رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم هديه نمود.
فاطمه عليهاالسلام محدثه اى است كه در رحم مادر، با خديجه سخن مى گفت، و او را به صبر و شكيبايى در مقابل گفتار ناشايست بدگويان دعوت مى نمود، و موجبات آرامش خاطر او را فراهم مى نمود.
فاطمه عليهاالسلام، طاهره و مطهره اى است كه پاك و پاكيزه (در حالى كه زنان بهشتى و حورالعين عهده دار وضع حمل مادرش بودند) قدم به عالم هستى نهاد، و زبان به شهادتين گشود، و شوهر و اولاد خود را به وصايت و سيادت خواند، و نور جمالش نه تنها تمام خانه هاى مكه، بلكه شرق و غرب عالم را فرا گرفت، به گونه اى كه در آسمان نور درخشنده اى ظاهر شد كه ملائكه مثل آن را نديده بودند،و بهشتيان و ملكوتيان تولد مباركش را به يكديگر بشارت دادند، و بالاخره زنان بهشتى، وى را در حالى كه طاهره و مطهره و زكيه و مباركه بود، با تبريك به قدوم وى و مباركى نسلش، به دست خديجه عليهاالسلام دادند، و هر روز و هر ماه رشد و نموش بيش از حد عادى بود.
فاطمه عليهاالسلام، يگانه خانمى است كه خداوند اسمى از اسماء خويش را به وى عنايت كرد، و «فاطمه»اش ناميد، و از آنجا كه دوستانش را يارى خواهد كرد در آسمان «منصوره» نام گرفت، و نيز از آنجا كه شيعيان خود را از آتش نجات خواهد داد در زمين «فاطمه» نام گرفت. و بالاخره وى را اسماء و كنيه ها و القاب ديگرى است كه هر كدام به منزلت و كمال ظاهرى و باطنى آن بزرگوار اشاره دارد.
فاطمه عليهاالسلام، حوريه اى است به صورت انسانى كه از عادات و ابتلائات زنانگى پاكيزه بود، و بدين جهت «بتول»، و «طاهره» و «فاطمه» نام گرفت.
فاطمه عليهاالسلام، آنچنان مورد عنايت خاص رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم بود كه همواره هنگام سفر، آخرين كسى بود كه پدر با او وداع مى نمود، و در بازگشت از سفر نيز، اولين شخصى بود كه با او ملاقات مى كرد، و همواره غمخوار و نگران او بود.
فاطمه عليهاالسلام، در عظمت معنوى به گونه اى بود كه خداوند او را بر تمامى زنان عالم برگزيد، و آنچنان محبوب او واقع شد كه گروهى از ملائكه را بر وى گماشت كه در حيات و پس از مرگ با او بوده و بر او و پدر و شوهر و پسرانش صلوات و رحمت بفرستند.
فاطمه عليهاالسلام، داراى آن شخصيت والايى بود كه جبرئيل عليه السلام ولادتش را به رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم بشارت داد.
فاطمه عليهاالسلام، حوراء انسيه اى است كه رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم هر زمان مشتاق بوى بهشت مى شد، او را مى بوييد و مى فرمود: «هرگاه فاطمه را مى بوسم، بوى درخت طوبى را از وى استشمام مى كنم.»
فاطمه عليهاالسلام مظهر جلال و جمال و «جلوه نور» الهى است كه غضب او، غضب پروردگار، و خوشنودى او، رضايت حق مى باشد، كه رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمود: «نور او از نور ماست»، و نيز مى فرمود: «فاطمه از من است و من از اويم، هر كه بر وى صلوات و رحمت فرستد، خداوند او را آمرزيده و در بهشت به من ملحق خواهد كرد.»
فاطمه عليهاالسلام، نور چشم و ميوه ى دل و پاره ى تن رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم، كه سرور و شادمانى او، موجب خوشحالى رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم و ناراحتى و آزار او، آزار و اذيت آن حضرت است كه مى فرمود: «هر كس فاطمه عليهاالسلام را دوست داشته باشد، من او را دوست دارم و هر كس بغض و كينه فاطمه عليهاالسلام را داشته باشد مبغوض من است، و هر كه او را در حال حيات من بيازارد، مرا آزرده، و هر كس پس از مرگم او را بيازارد، مثل اين است كه در حال حياتم مرا آزرده است.»
فاطمه عليهاالسلام، مادر سبطين- حسن و حسين عليهماالسلام- فاضلترين زنان روى زمين، سيده و سرور زنان بهشت از اولين و آخرين، و عزيزترين شخصيت نزد رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم است كه مى فرمود: «فاطمه: روح و قلب من است.»
فاطمه عليهاالسلام، عبد مطيع و بنده صالح پروردگار است كه رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم درباره ى وى فرمود: «خداوند، قلب و جوارح دخترم را از ايمان و يقين پر كرده است.»
فاطمه عليهاالسلام، عالمه اى است كه خداوند علم به «ما كان و ما هو كائن و ما لم يكن» را تا قيام قيامت به او عطا فرمود، و عارفه اى است كه به هر چيز آگاه بود، و فاطمه اى كه به علم از جهل و نادانى جدايش كردند.
فاطمه عليهاالسلام، مودبه اى است كه در ادب همتا نداشت.
فاطمه عليهاالسلام، عابده اى است كه ون در محراب عبادت مى ايستاد، آنچنان نور وجودش براى اهل آسمان جلوه مى كرد كه خداوند به ملائكه اش مى فرمود: «بنده ام فاطمه را ببينيد كه چگونه در پيشگاهم ايستاده و از شدت خوف من، بدنش مى لرزد و با قلبش به بندگى من روى آورده است.»
فاطمه عليهاالسلام، تاويل «ليلة القدر» در آيه ى شريفه (انا انزلناه فى ليله القدر) [قدر: 1.] است كه پسرش امام صادق عليه السلام او را به آن تفسير فرمود، و (ليله مباركه) در آيه ى شريفه (انا انزلناه فى ليله مباركة) [دخان: 3.] مى باشد كه فرزندش موسى بن جعفر عليهاالسلام بدان تفسير نمود.
فاطمه عليهاالسلام، يگانه همسرى است كه شوهرش چون على عليه السلام داشت، و اگر او نبود، براى فاطمه در روى زمين همسرى وجود نداشت، همان شخصيتى است كه در اسلام، اقدم و در حلم، اعظم و در علم، اعلم بود، و خداوند در شب معراج نزد «سدره المنتهى»، پيش از خلقت مادى اش ميان او و رسولش عقد اخوت بست، و با شهادت و گواهى ملائكه، فاطمه را به عقد وى در آورد، و درخت «طوبى» را مهريه او، و در منزل على عليه السلام قرار داد.
فاطمه عليهاالسلام، بانوى گرانقدرى است كه نه تنها درخت «طوبى»، بلكه بهشت و جهنم مهريه اوست، كه دوستانش را به بهشت، و دشمنانش را به آتش مى فرستد، و در اين عالم نيز چهار نهر «فرات» و «نيل» و «نهروان» و «نهر بلخ» و بلكه زمين، صداق و مهريه اوست، زيرا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم به على عليه السلام فرمود: «خداوند، فاطمه را به ازدواج تو درآورد، و زمين را مهريه وى قرار داد، هر كس با بغض و كينه تو روى آن راه رود، به حرام بر آن قدم نهاده است.»
فاطمه عليهاالسلام، صديقه كبرايى است كه امتهاى گذشته به معرفت و شناسايى او باقى بوده اند.
فاطمه عليهاالسلام، در زهد و ايثار و استجابت دعا و كرامت يگانه بود.
فاطمه عليهاالسلام، معصومه اى كه اگر منصب نبوت و وصايت را نداشت، ولى در مقام عصمت، نه تنها در رديف انبياى گذشته و بلكه بالاتر، با پدر و شوهر و اولادش، از نظر عصمت يكتا و بى همتا بود.
فاطمه عليهاالسلام زكيه اى است كه خداوند اولاد بلاواسطه او- حتى غير از حسنين عليهماالسلام را بر آتش جهنم حرام فرمود. [چنانكه روايات مربوطه در فصل بيست و دوم ذكر خواهد شد.]
فاطمه عليهاالسلام، معلمه و مودبه اى است كه تربيت يافتگانى چون فضه خادمه داشت كه گفتارش جز با قرآن نبود، (و كارهاى خانه را يك روز خود و روز ديگر خادمه اش انجام مى داد)، و نيز خادمه اى مانند «ام ايمن» داشت كه نتوانست بعد از وفات فاطمه عليهاالسلام مدينه را ببيند، لذا به مكه رفت و به بركت دعايش خداوند او را با آب بهشت از تشنگى نجات داد و هفت سال نه تشنه شد و نه گرسنه.
فاطمه عليهاالسلام، عارفه اى است كه كلمات و گفتار توحيدى اش نشان مى دهد كه او در مقام شهود تام جاى دارد، و حق را عن عيان مى ستايد، و كلمات گهربارش نيز تالى تلو كلمات پدر بزرگوار و شوهرش مى باشد.
فاطمه عليهاالسلام، بانوى برگزيده و عفيفه اى است كه خود مى فرمود: «بهترين چيز براى زن اين است كه نه او مردى را ببيند و نه مردى او را». و نيز مى فرمود: «هنگامى زن قرب به پروردگار پيدا خواهد كرد كه در خانه اش پنهان شود. » و حتى وقتى شخص نابينايى وارد خانه او مى شد خود را پنهان كرده و يا مى پوشاند و مى فرمود: «اگر او مرا نمى بيند من او را مى بينم، و بويم را استشمام مى كند.»
فاطمه عليهاالسلام، خطيبه اى است كه با خطبه غراء و گفتار آتشينش كه فهم آن عقلاى عالم را در حيرت فرو برده، حق سبحانه را با شهود تام ستوده، و دوست و دشمن را متوجه حقيقت رسالت، و مقام و منزلت و زحمات رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم نموده، و توجه مى دهد كه مبادا با رفتن ايشان، احكام الهى ناديده گرفته شود و وصايت «انى تارك فيكم الثقلين» فراموش گردد. سپس با پرده بردارى از مشكلاتى كه عده اى پيش آورده و دين و كتاب و عترت را پايمال هواهاى خود كردند، تا قيامت به عالم هشدار مى دهد.
فاطمه عليهاالسلام، مظلومه اى است كه بعد از وفات پدر بزرگوارش، آنچنان به او ظلم شد كه دمى از گريه نياسود تا از دنيا رحلت نمود، و حاضر نشد كسى از مرگش با خبر شود، و كفن و دفن خود را به شوهرش على عليه السلام سپرد، و بالاخره شبانه تجهيز و در تاريكى شب به خاك سپرده شد و مزارش تا قيام فرزندش قائم آل محمد - عجل الله تعالى فرجه الشريف- مخفى خواهد ماند، و غم زيارتش بر قلوب عاشقان و مشتاقانش سنگينى مى كند، و لكه ننگ و روسياهى و اعتراضى است به پهناى تاريخ بر آزار كنندگانش.
فاطمه عليهاالسلام، محبوبه ى با كمال على عليه السلام بود كه در فراقش مى گريست و دنيا بعد از او، در ديدگانش ظلمت سرا شد.
فاطمه عليهاالسلام، خفيه المزارى است كه زيارتش زيات رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم، و زيارت على عليه السلام زيارت وى به حساب آمده است.
فاطمه عليهاالسلام، منتقمه اى است كه در قيامت، حق خود را از ظلم كنندگانش ستانده و از قاتلين پسرش، حسين عليه السلام دادخواهى خواهد كرد.
فاطمه عليهاالسلام، شفيعه اى است كه از ذريه و شيعيان و محبين خود، شفاعت خواهد كرد. و بالاخره مقام و منزلت فاطمه عليهاالسلام در بهشت آنچنان است كه به وصف در نمى آيد.
در پايان مقدمه مناسب است خوابى كه هنگام تاليف فصل هفدهم اين رساله (صبح روز بيست و ششم ماه ذى الحجه هزار و چهار صد و هفت قمرى) ديده شده آورده، و اين مقدمه را به پايان برسانم.
پس از اداى نماز صبح و بعد از انجام بعضى از اوراد، قدرى استراحت كردم، به خواب رفتم و مرحوم استاد بزرگوار علامه طباطبائى- رضوان الله عليه- را ديدم كه فرمود: «آن كتاب را بياور.» (يعنى كتاب حاضر را كه هنوز تمام نشده بود و گويا در عالم خواب پايان يافته بود) كتاب را خدمتش بردم، فرمود: اين را به رفقا بده تا در مجالسشان بخوانند (قريب به اين بيان). با خود گفتم: «اينكه يك نسخه بيش ندارد، چگونه بدهم؟»
اميد است نوشته ى حاضر مورد نظر اولياى خدا واقع شده و ذخيره اى براى بعد از اين عالم گردد. ان شاء الله تعالى.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page