عزادارى در سيره امامان معصوم‏(علیه السلام )

(زمان خواندن: 8 - 16 دقیقه)

بدون ترديد در مصيبتها و بويژه مصيبت امام حسين (ع) شيوه‏ هاى امامان معصوم (ع) اين بوده كه عزادارى و مجالس سوگوارى داشته باشند. در اينجا به نمونه ‏هايى از آن اشاره مى‏شود:


1. امام زين العابدين (ع)
بزرگى شخصيت امام سجاد، بلكه ساير امامان (ع) بر كسى پوشيده نيست؛ از اين‏رو تمامى مسلمانان رفتار و گفتار آنان را الگو و سرمشق زندگى خويش قرار داده ‏اند. يكى از ويژگي هاى امام سجاد (ع) صبر و شكيبايى ايشان در برابر سختى و مصايب بوده است. حادثه جانسوز عاشورا و جريان اسارت آن حضرت در دست دژخيمان پسر ابى‏ سفيان و دفاع از آرمان هاى شهداى كربلا در برابر يزيد؛ استوارى ايمان و شجاعت آن حضرت را مى‏ رساند. ايشان به ديگران نيز توصيه مى‏ فرمايند كه در برابر ناملايمات زندگى شكيبا و مقاوم باشند؛ «يا بنى اصبر على النوائب». (1) اما با وجوداين شكيبايى، آن حضرت زياد گريه مى‏كرد به گونه‏اى كه ايشان را يكى از بكائون ناميده‏ اند. آن حضرت در سجده ‏هاى طولانى آن چنان اشك مى‏ريخت كه سنگ ريزه ‏ها خيس مى‏شد اما اين گريه خوف الهى بود. آن حضرت بر مظلوميت پدر بزرگوارش حسين بن على (ع) نيز بسيار گريه مى‏كرد، سال ها اشك ريخت و ديگران را نيز تشويق فرمود تا بر حسين بن على بگريند و از اهرم گريه براى افشاى چهره ستمگران اموى استفاده نمايند؛ بدين جهت آن بزرگوار از هر فرصتى براى رسوايى ستمكاران استفاده مى‏ كردند. گاهى كه نوبت غذا و طعام مى‏رسيد، چشمان مباركشان پر از اشك مى‏شد. روزى يكى از خدمتگزاران آن حضرت عرض كرد: يابن رسول اللّه! آيا هنوز پايان حزن و اندوه شما فرا نرسيده است؟ فرمود: «ويحك! ان يعقوب (ع) كان له اثنى عشر ابناً فغيب اللّه واحداً منهم فابيضت عيناه من الحزن و كان ابنه يوسف حياً فى الدنيا و انا نظرت الى أبى و أخى و عمى و سبعة عشر من اهل بيتى و قوماً من انصار أبى مصر عين حولى فكيف ينقضى حزنى؟»؛ (2) واى بر تو! يعقوب (ع) داراى دوازده فرزند بود. خداوند يكى از آنان را از جلوى چشمش دور و پنهان نمود - در حالى كه - فرزندش حيات داشت، چشمان يعقوب از اندوه سفيد شد. اما من در جلو چشمانم شاهد بودم كه پدرم، برادرم، عمويم، هفده تن از اهل بيتم و گروهى از ياران پدرم را به قتل رساندند و سرهايشان را از تن جدا كردند. چگونه اندوه من پايان يابد؟ در روايت ديگر فرمود: «كيف لا أبكى و قد منع ابى من الماء كان مطلقاً للسباع و الوحوش»؛ (3) چرا گريه نكنم در صورتى كه پدرم را از آبى منع كردند كه براى تمام درندگان و حيوانات آزاد بود؟
امام صادق علیه السلام فرمود: «بكى على بن الحسين عشرين سنة و ما وضع بين يديه طعام الا بكى»؛ (4) امام سجاد (ع) بيست سال گريه كرد و هرگاه در جلو آن حضرت غذايى گذاشته مى‏شد مى‏گريست.
روزى خدمتكار آن حضرت به ايشان گفت: «به فدايت اى پسر رسول خدا! مى‏ترسم كه اگر به اين صورت گريه را استمرار دهيد تلف شويد! فرمود: در پيشگاه خداوند اندوه دارم و مى‏دانم آنچه را تو نمى‏دانى. هرگاه جريان شهادت فرزندان حضرت فاطمه (ع) را به ياد مى‏آورم، گريه گلويم را مى‏گيرد به گونه ‏اى كه نزديك است گلوگير شوم».
با فرا رسيدن ماه رمضان، هر افطار آن حضرت به ياد شهداى كربلا و شهادت پدر مى‏افتاد و مى‏فرمود: «واكربلا! واكربلا!» و اين جمله را همواره تكرار مى‏كرد كه: «كشته شد پسر رسول خدا در حالى كه خايف بود! كشته شد پسر رسول خدا در حالى كه تشنه بود!». اين جمله ‏ها را با خود زمزمه مى‏ كرد و اشك مى ‏ريخت تا اين كه لباس آن حضرت از اشك خيس مى‏شد. (5)

2. امام باقر (ع)
وضعيت دوران امام باقر (ع) به گونه ‏اى بود كه جلسات عزا بسيار سخت و دشوار برگزار مى‏شد. بنى‏ اميه روشى اتخاذ كرده بود كه از هر نوع حركت و برنامه ‏اى كه در راستاى بيدارى امت اسلام و افشاگرى چهره ستمگران اموى باشد، جلوگيرى گردد؛ به همين جهت امام باقر (ع) مجالس عزادارى را در خفا و با حضور افراد خاصى برگزار مى‏كردند و از شعراى معروف آن زمان دعوت مى‏ نمودند تا اشعارى بسرايند. يكى از آن شاعران كميت بن زيد اسدى (م 126 ه.ق) بود كه بيشتر شعرهاى خود را در مدح بنى‏ هاشم و يادآورى مصايب آل‏ رسول(ص) مى ‏سرود.
مالك جهنى مى‏ گويد امام باقر (ع) درباره روز عاشورا فرمود: «وليندب الحسين و يبكيه و يأمر من فى داره بالبكاء عليه و يقيم فى داره مصيبته باظهار الجزع عليه و يتلاقون بالبكاء عليه بعضهم فى البيوت و ليعز بعضهم بعضاً بمصاب الحسين فأنا ضامن على اللّه لهم اذا احتملوا ذلك أن يعطيهم ثواب الفى حجة و عمرة و غزوة مع رسول اللّه و الائمة الراشدين.»؛ (6) در روز عاشورا براى امام حسين مجلس عزا برپا نموده و بر مصايب آن حضرت همراه با خانواده بگرييد و جزع و ناراحتى خويش را ابراز كنيد. ضمن ديدار و ملاقات همديگر بر آن حضرت گريه كنيد و يگديگر را تعزيت دهيد و بگوييد: «اعظم اللّه اجورنا بمصابنإ؛ححّّ بالحسين (ع) و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره مع وليه الامام المهدى من آل محمد(ص)». هر كس اين عمل را انجام دهد، براى او در نزد خدا ثواب دو هزار حج و عمره و جهاد در ركاب رسول خدا (ص) و امامان راشدين را ضمانت مى‏كنم.
در يكى از مجالس عزا با حضور امام باقر (ع)، كميت شعر مى‏خواند، وقتى به اينجا رسيد كه: «و قتيل بالطف غودر منهم بين غوغاء أمة و طعام»، امام باقر (ع) گريه زيادى كرد فرمود: «لو كان عندنا مال لاعطيناك و لكن لك ما قال الرسول (ص) لحسان ثابت، لازلت مؤيداً بروح القدس ما ذببت عنا اهل البيت»؛ (7) اگر سرمايه‏اى داشتيم در پاداش اين شعر كميت به او مى ‏بخشيديم اما جزاى تو همان دعايى است كه رسول خدا (ص) درباره حسان بن ثابت شاعر معروف صدر اسلام فرمودند كه همواره به خاطر دفاع از ما اهل بيت مورد تأييدات فرشته روح ‏القدس خواهى بود.
شيخ طوسى مى‏گويد امام باقر (ع) وظيفه ما را در روز عاشورا چنين بيان مى‏فرمايد: «ان البعيد يؤمى اليه بالسلام و يجتهد فى الدعا على قاتله و يصلى من بعده ركعتين قال ذلك فى صدر النهار قبل ان تزول الشمس ثم ليندب الحسين و ليبكه و يأمر من داره ممن لا يتبعه بالبكاء عليه و يقيم فى داره المصيبة باظهار الجزع عليه»؛ (8) كسى كه در راهى دور قرار دارد،- جهت زيارت - كافى است كه به سوى كربلا اشاره نمايد و سلام و درود بفرستد و در دعا و نفرين كشندگان شهداى كربلا بكوشد، آنگاه دو ركعت نماز بپا دارد بايد اين اعمال را پيش از زوال خورشيد انجام دهد و پس از آن اهل خانه را جمع كند و مجلس عزا برگزار نمايد و بر آن حضرت همگى بگريند.
3. امام صادق (ع)
ابو بصير از ياران خاص امام صادق (ع) مى‏گويد: «در محضر آن حضرت بودم، ناگاه يكى از دختران امام حسين علیه السلام وارد شد، حضرت فرمودند: مرحبا! آنگاه او را مورد نوازش و مهربانى قرار داده و بوسيد. فرمود: حقراللّه من حقركم و انتقم ممن و تركم و خذل اللّه من خذلكم و لعن اللّه من قتلكم و كان اللّه لكم ولياً و حافظاً و ناصراً فقد طال بكاء الانبياء و الصديقين و الشهداء و ملائكة السماء ثم بكى و قال يا أبا بصير اذا نظرت الى ولد الحسين أتانى مالا أملكه بما اوتى الى ابيهم و اليهم يا ابا بصير ان فاطمة لتبكيه؛(9)
خداوند كوچك و پست گرداند كسى را كه شما را تحقير كرد و انتقام گيرد از كسى كه نسبت به شما ستم روا داشت و خوار گرداند آن كه را كه شما را خوار كرد.- خداوند لعنت كند كسانى را كه پدران شما را به شهادت رساندند. خداوند متعال سرپرست و نگهدار و ياور شماست. همانا پيامبران، صديقان، شهدا و فرشتگان الهى بر حسين فراوان گريستند. آنگاه خود حضرت گريه كردند و فرمودند: اى ابو بصير هر زمان چشمم به يكى از فرزندان و نسل حسين مى‏افتد به خاطر آن حادثه ‏اى كه براى پدرشان و يارانش پيش آمد حالتى به من دست مى‏دهد كه نمى‏توانم تاب بياورم. اى ابوبصير حتى حضرت فاطمه (ع) نيز بر فرزندش حسين مى‏گريد.
معاويه بن وهب يكى ديگر از ياران امام صادق (ع) مى‏گويد: «روز عاشورا خدمت مولاى خودم جعفر بن محمد (ع) رسيدم و آن حضرت را در محراب عبادت و سجده يافتم. انتظار كشيدم تا عبادت آن حضرت پايان يابد. سجده امام بسيار طولانى بود. در حال سجده گريه مى‏كرد و با پروردگار خويش مناجات مى‏نمود و براى خود و برادران و زايران امام حسين (ع) طلب آمرزش داشت، آنگاه به من فرمود: يا وهب زر الحسين من بعيد أقصى و من قريب أدنى و جدد الحزن عليه و اكثر البكاء عليه...الى أن قال... ثم بكى الصادق (ع) حتى أخضلت لحيته بدموعه و لم يزل حزيناً كئيباً طول يومه ذلك و أنا ابكى لبكائه و أحزن لحزنه؛ (10) پسر وهب! حسين را از راه دور و نزديك زيارت كن، اندوه و حزن خود را تجديد و زياد گريه كن. آنگاه خود امام (ع) بسيار گريستند، به گونه‏اى كه قطرات اشك محاسن مباركشان را فرا گرفت. آن روز تا پايان محزون و اندوهناك بود. من نيز همراه آن حضرت گريستم و بر اندوه ايشان اندوهناك بودم».
زيد شحام مى‏گويد: «همراه جماعتى از اهل كوفه در خدمت امام صادق (ع) بوديم. يكى از شعراى عرب به نام جعفر بن عفان وارد شد. آن حضرت او را احترام نموده و در نزديك خود جاى داد، آنگاه فرمود اى جعفر! عرض كرد: لبيك! به فدايت گردم. فرمودند به من گفته ‏اند كه تو اشعار نيكى درباره امام حسين (ع) سروده ‏اى. عرض كرد: آرى. فرمود: اشعار خود را بخوان. او شعر مى‏خواند و امام و اطرافيان مى‏گريستند، به گونه‏اى كه قطرات اشك بر صورت و محاسن آن حضرت جارى بود. سپس امام فرمودند: يا جعفر و اللّه لقد شهدت ملائكة اللّه المقربين هاهنا يسمعون قولك فى الحسين و لقد بكوا كما بكينا أو اكثر و لقد أوجب اللّه تعالى لك يا جعفر فى ساعته الجنة يأسرها و غفراللّه لك»؛ (11) اى جعفر! فرشتگان الهى حضور دارند و صداى تو را شنيديد و چنانكه ما گريه كرديم، آنها نيز گريستند بلكه بيشتر از آن. خداوند در اين ساعت براى تو بهشت را واجب كرده و تو را ببخشد.
ابن قولويه مى‏گويد: «هرگز ديده نشد كه نام امام حسين (ع) در نزد امام صادق برده شود و آن روز بر لب مباركش خنده مشاهده شود».
امام صادق (ع) فرمود: «حسين مايه عبرت و گريه هر مؤمنى است»؛ «ان البكاء و الجزع مكروه للعبد فى كل ما جزع ما خلا البكاء على الحسين بن على (ع) فانه فيه مأجور». (12)
مرحوم محدث قمى نوشته است: «ابوهارون مردى نابينا و شاعرى توانا و از اصحاب امام صادق (ع) بود و گاهى براى امام حسين مرثيه مى‏خواند او مى‏گويد: روزى خدمت امام صادق (ع) رسيدم، فرمود: ابوهارون از آن شعرهايى كه در مرثيه جدم سروده‏اى براى ما بخوان. عرض كردم: اطاعت مى‏شود. آن حضرت فرمود: بگوييد زنها هم پشت پرده بيايند و استفاده ببرند. ابوهارون اشعار خود رإ؛خ‏خّ‏ّ كه تازه سروده بود آغاز كرد با آن پنج مصرع بيشتر نبود، غلغه‏اى از خانه امام صادق 7 بلند شد و اشك از چشمان مبارك امام جارى بود، شانه ‏هاى مباركش به شدت حركت مى‏كرد و فرياد ناله و گريه از منزل به گوش مى‏رسيد.
أمرر على جدت الحسين
فقل لا عظمه الزكيّة
ءأعظماً لازلت من
و طفاء ساكبة روية
و اذا مررت بقبره‏
فاطل به وقف المطية
و أبك المطهر للمطهر
و المطهرة النقية
كبكاء معولةأتت‏
يوماً لواحدها المنية (13)
اى باد صبا! گذر كن به قبر حسين و پيام دوستان و عاشقان او را برسان.
اى باد صبا پيام ما را به استخوانهاى مقدس و پاك حسين برسان.
بگو، اى استخون ها! شما هميشه با اشك دوستان حسين سيراب هستيد.
اين اشكها مى‏ريزند و شما را سيراب مى‏كنند. اگر يك روزى شما را از آب منع كردند و اگر امام حسين علیه السلام را با لب تشنه شهيد كردند اين شيعيان و دوستان، اشك خود را نثار شما مى‏كنند. اى باد صبا! اگر از جسد اين پاكان گذر كردى، تنها به رساندن پيام قناعت مكن؛ بلكه آنجا مركبت را نگهدار، خيلى هم بايست، و ياد مصايب امام حسين علیه السلام را در خاطرت زنده كن و اشك بريز، مانند آن زنى كه يك فرزند بيشتر ندارد، او چگونه در مرگ تنها فرزندش اشك مى‏ريزد، تو هم آن گونه اشك بريز و گريه كن براى آن انسان پاك، فرزند پاك و مادر پاك.
4. امام كاظم و امام على بن موسى الرضا (ع)
دوران امام كاظم (ع) دوران فشار و مراقبت بنى عباس بود. از اين رو آن حضرت بيشتر زندگى خود را در زندان سپرى نمود. عزاداري ها رونق و نمودى نداشت. با فرا رسيد ايام عاشورا آن حضرت محزون و غمناك بود و آن روز را، روز غم، اندوه و گريه مى‏دانست. امام رضا (ع) مى‏فرمايد: «كان ابى اذا دخل المحرم لايرى ضاحكاً و كانت الكابة تغلب عليه حتى تمضى منه عشرة ايام فاذا كان اليوم العاشر منه كان ذلك اليوم يوم مصيبة و حزنه و بكائه»؛ (14) با فرا رسيدن ماه محرم پدرم موسى بن جعفر با چهره خندان ديده نمى‏شد و حزن و اندوه سراسر وجودش را فرا مى‏گرفت تا روز دهم فرا مى‏رسيد. آن روز روز مصيبت، اندوه و گريه آن حضرت بود.
دعبل خزاعى از شعراى بزرگ و علاقمند به اهل بيت پيامبر (ص) است. وى در سال 198 در شهر مرو به خدمت امام رضا (ع) رسيد. او مى‏گويد: «در شهر مرو بر آقايم امام على بن موسى الرضا (ع) وارد شدم در حالى كه ياران آن حضرت پيرامون او نشسته بودند. حزن و اندوه از چهره امام پيدا بود. با ورود من به مجلس فرمود: خوشا به حالت اى دعبل كه ما را به وسيله دست و زبانت يارى مى ‏نمايى! آنگاه مرا احترام نموده و در نزد خود جاى داد. فرمود: دوست دارم كه براى من شعر بگويى، اين روزها، روز حزن و اندوه ما اهل بيت (ع) و روز شادى دشمنان ما بويژه بنى اميه است؛ فان هذه الايام ايام حزن كانت علينا اهل بيت و ايام سرور كانت على اعدائنا خصوصاً بنى اميه ثم انه نهض و ضرب ستراً بيننا و بين حرمه و أجلس أهل بيته من وراء الستر ليبكوا على مصاب جدهم الحسين ثم التفت الى و قال يا دعبل ارث الحسين فانت ناصرنا و مادحنا ما دمت حياً قال دعبل فاستعبرت و سالت دموعى و أنشات.أفاطم لو خلت الحسين مجدلا و قد مات عطشاناً بشط الفرات...و بكى الامام الرضا حين أنشد دعبل القصيدة و بكت معه النسوة و الاطفال. (15)
پس از آن امام رضا (ع) پرده ‏اى را جهت حضور خانواده در مصيبت‏ جدشان امام حسين (ع) آويزان كرد و به من فرمود: اى دعبل مرثيه ‏سرايى كن. تا تو زنده هستى ياور و ستايشگر اهل بيت پيامبر (ص) خواهى بود! آنگاه گريستم به گونه ‏اى كه قطرات اشك بر صورتم جارى شد و اين شعر را سرودم.
أفاطم لو خلت....
امام رضا (ع) و خانواده و فرزندان آن حضرت به شدت گريستند».
نمونه ‏هايى كه از سيره امامان ارايه مى‏شود، گوياى اين واقعيت است كه بزرگان دين با همه سختي ها و دشواري ها، عزادارى سالار شهيدان را پاس داشته و از آن به خوبى نگهدارى مى‏ نمودند؛ اگر چه در سير تحول تاريخى آن فراز و نشيب هايى بسيارى ديده مى‏شود.

5. امام جواد(ع)، امام هادى(ع)، امام حسن عسگرى(ع) و امام زمان (عج)
در عصر امام جواد (ع) عزادارى براى امام حسين (ع) به صورتى آشكار در منازل علويان برگزار مى‏شد، اما پس از معتصم عباسى ديگر جانشينان وى از اقامه عزادارى و حتى از زيارت قبور امامان و شهيدان كربلا به شدت جلوگيرى كردند.
امام هادى (ع) در محيطى خفقان‏ آور زندگى مى‏كرد. متوكل عباسى - حاكم وقت - دشمنى خاصى با امام و شيعيان آن حضرت داشت. وى به اندازه‏اى در زشتكارى پيش رفت كه قبر امام حسين (ع) را ويران ساخت و آثار آن را از ميان برد. (17)
ابوالفرج اصفهانى مى‏گويد: «متوكل نسبت به خاندان ابوطالب(ع) بسيار سخت گير بود و به شدت از رفتار و اعمال علويان مراقبت مى‏كرد، بغض و كينه فراوانى از ايشان در سينه داشت و بر اين اساس تهمت هاى ناروايى به آنان نسبت مى‏داد. سخت‏گيرى متوكل به جايى رسيد كه هيچ يك از خلفاى پيش به اندازه وى تندروى نكرده بودند. به دستور وى قبر امام حسين (ع) را تخريب كردند به طورى كه هيچ آثارى از آن بر جاى نماند. وى‏ پايگاه هايى در مسير قبر آن حضرت ساخته بود تا هر كسى را كه به زيارت آن حضرت مى‏رود دستگير و مجازات نمايند». (18)
اين وضعيت تا عصر امامت امام حسن عسكرى علیه السلام استمرار داشت اما شيعيان و علويان هرگز ترس به خود راه ندادند و همواره در طول تاريخ با ستمگران اموى و عباسى مبارزه كردند خواه از راه مبارزه مثبت و يا منفى؛ از راه زيارت قبور و نفرين بر كشندگان آنان، يا از راه عزادارى و گريه بر مظلوميت شهيدان بويژه شهداى كربلا.
بى شك امام زمان - سلام اللّه عليه - سيره پدران بزرگوار خود را استمرار بخشيده و بر جد بزرگش حسين بن على (ع) مى‏گريد. چنان كه در زيارت ناحيه مقدسه آمده است كه آن حضرت خطاب به جدشان امام حسين علیه السلام - سيد شباب اهل الجنه - مى‏فرمايد: «لاندبنك صباحاً و مساًء و لا بكين عليك بدل الدموع دماً»؛ (19) هر صبحگاه و شامگاه بر تو اى جد بزرگوار مى‏گريم و آن چنان گريه مى‏كنم كه به جاى اشك خون از چشمانم جارى شود. و اين شيوه تا ظهور حضرتش ادامه خواهد داشت و انشاءاللّه با ظهورش جهان را پر از عدل و داد نموده و ريشه ظلم و ظالمان را از جهان خواهد كند.
________________________________________
(1) - مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 179، فصل فى كرعه و صبره و بكائه (ع).
(2) - همان، ج 4، ص 180، همان فصل.
(3) - همان.
(4) - همان.
(5) - همان.
(6) - كامل الزيارات، ص 174 باب 71، ثواب من زار الحسين (ع) يوم العاشورا و مصباح المتهجد، زيارت‏
(7) - مصباح المهتجد، ص 713.عاشورا.
(8) - همان.
(9) - كامل الزيارات، باب 28، ص 88 و بحارالانوار، ج 45، ص 208، باب ما ظهر يعد شهادة الحسين(ع).
(10) - تاريخ النياحة على الحسين، ص 157.
(11) - بحارالانوار، ج 44، ص 282، باب و تاريخ النياحة على الحسين، ص 160.
(12) - همان، ج 44، ص 291، باب ثواب البكاء على مصيبة و كامل الزيارات، ص 100.
(13) - نفس المهموم، محدث قمى ص 46 و حماسه حسينى، مرتضى مطهرى، ص 280.
(14) - امالى، صدوق، مجلس 27 و بحارالانوار، ج 44، ص 284، ثواب البكاء على مصيبة.
(15) - بحارالانوار، ج 45، ص 257، باب من قيل من المراثى فيه و تاريخ النياحة على الحسين (ع)، ص 164.
(17) - كامل ابن اثير، ج 5، ص 287 ذكر ما فعله المتوكل لمشهد الحسين بن على ابن ابيطالب (ع) و زندگى‏
(18) - مقاتل الطالبين، ص 478، ذكر ايام متوكل جعفر بن محمد المعتصم.تحليل
(19) - بحارالانوار، ج 98، ص 320، باب كيفية زيارة الحسين (ع) يوم عاشوراء

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page