پوسيده شدن دين

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

متن: سمل جلباب الدين شرح: در هنگام رحلت رسول خدا صلى الله عليه و آله به دار انبيا، پوشش دين پوسيده و كهنه شد، در حالى كه در كمال طراوت بود.

در اين جمله، صديقه ى طاهره عليهاالسلام اشاره مى فرمايد كه با غلبه ى شما به امر خلافت، دين پوسيده و كهنه شد. در اينجا اين سؤال پيش مى آيد، مخالفان اهل بيت عليه السلام كه به قدرت رسيدند، هر يك در طول تاريخ به فتوحاتى نايل شده و جهان گشايى نموده اند و اسلام و قرآن را در اقطار جهان ترويج نمودند، و به شهادت تاريخ، جهان گشايى نه فقط در عصر به اصطلاح خلفاى راشدين بوده، بلكه در عصر اغلب خلفاى بنى اميه و بنى العباس اتفاق افتاده و دنيا با دين جامع و كامل روبه رو شد؛ پس چگونه است كه صديقه ى طاهره عليهاالسلام مى فرمايد: پوشش دين پوسيده شد!؟ اينك پاسخ، والله المستعان اما اين كه چگونه به محض رحلت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و اشغال خلافت، دين پوسيده شد، چون اساس پوسيدگى در آن وقت گذاشته شد و در همان زمان، پوسيدگى دين با تصدى نا اهل و نادان شروع گرديد.


    خشت اول گر نهد معمار كج خشت اول گر نهد معمار كج

    تا ثريا مى رود ديوار كج تا ثريا مى رود ديوار كج

اما اينكه با به قدرت رسيدن مخالفان اهل بيت گسترش اسلام شروع گرديد، بايد قبلا فهميد كه تازگى و طراوت و زنده بودن دين با چه چيز صورت مى گيرد. آيا خود دين مى تواند خود را محافظت نمايد و بيش برود يا نه؟ مسلما جواب منفى است؛ زيرا قانون بدون عملى شدن آن در جامعه و به وسيله مردم، نخواهد توانست قدرت خود را حفظ كند و تا دين در اجتماع رسمى و عملى نشود، پس از مدتى به كلى از بين رفته و از خاطره ها محو خواهد شد، و حتى بر فرض اينكه معارف و محتواى آن در پايه اى بلند باشد، آيا دين با فتوحات و لشگركشى به اقطار جهان و در نتيجه، آوازه ى بلندش مى تواند نگهدار خود باشد؟ پاسخ اين سؤال نيز منفى است. دين با آوازه ى بلند و طرفداران بسيار، باز قدرت نگهدارى خود را ندارد؛ چون اين ادعا از اهميت بيشترى برخوردار است، پاسخ آن در طى مقدماتى داده مى شود.

1. دين چيست؟ دين مجموعه اى است از عقيده ها و عملها كه آدمى با داشتن آن عقيده ها و پيروى از آن اعمال به كمال مناسب خود نايل مى گردد. مرحوم بلاغى چنين تعريف مى كند:

«الدين في هذا المقام عبارة عن روابط الانسان مع مقام الالهية من حيث الاعتقاد بما يرجع الاله و رسله و كتبه و عبادته و الطاعة و الشريعة [ تفسير آلاء الرحمن، ص 166. ]؛ دين در اين مقام عبارت از روابط انسان با مقام الهى است، از جهت اعتقاد به چيزى كه به خدا و پيامبران و كتابهاى آسمانى و اطاعت و شريعت ارتباط دارد.» توضيح آنكه انسان را افكار مختلف زير سؤال قرار مى دهد، از خود مى پرسد اين جهان هستى آيا سازنده و مدبرى دارد يا نه، و بر فرض داشتن آن، مى توان به درك آن نايل شد يا نه؟ آيا او همه ى صفات كمالى را دار است يا نه؟ و يكى از صفات كمالى، حكيم بودن ذات متعال است؛ آنگاه اين سؤال پيش مى آيد: به چه علت و حكمتى اين خلقت را بنا نهاد، و غرض از خلقت آدمى و پديده هاى ديگر چيست؟ آيا اين خلقت آغاز و انجامى دارد يا نه؟ آيا در انجام چگونه خواهد شد؟ تكليف آدمى با اين همه اختلافها در عقايد و افكار چيست؟ آيا در مدتى كه در اين جهان به سر مى برد، ناچار از تمدن و حكومت است؟ حكومتش چگونه است؟ آيا اعمال خودش چگونه است؟ اصلا در عالم حسن و قبحى وجود دارد و يا همه ى اين حرفها بافته ى خيال و اوهام است؟ آيا عمل و رفتار انسان راجع به خود و بستگان و جامعه اش چگونه است؟ اين افكار و صدها از اين قبيل سؤالها را بايد اين مجموعه ى الهى به اسم دين جوابگو باشد.

2. جامعيت قرآن: ادعاى قرآن آن است كه اين مجموعه ى به اسم دين اسلام آن چنان جامع است، كه كتابش گواه صادق و غالب بر كتابهاى آسمانى كه درباره ى پاسخگويى به اين سؤالها براى بشر فرود آمده، و جوابگوى همه ى پرسشها در همه ى موضوعها خداشناسى و جهان بينى و ساير موضوعها كه تاكنون به فكر بشر رسيده و يا خواهد رسيد. دليل بر اين ادعا آيه ى شريفه است، و درباره ى كتاب آسمانى، قرآن اين چنين مى فرمايد:

«و انزلنا اليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتاب و مهيمنا عليه [ مائده (5) آيه ى 48. ]؛ ما كتاب را به حق به سوى تو فروفرستاديم كه تصديق كننده ى همه ى كتابهاى آسمانى و حاكم بر آنهاست.» پس كتاب الهى به همه ى كتابهايى كه پاسخگوى سؤالها چه درباره ى خداشناسى و جهان بينى و سؤالهاى ديگر بوده و دچار انحراف شده، نظارت و سيطره دارد. پس قرآن هم در اوج عظمت خود چنان است كه پاسخگوى همه ى سؤالها و ضامن اصلاح همه ى ابعاد زندگى بشر مى باشد.

جامعه ى اصلاح شده و تكامل يافته داراى خصلت ويژه اى است؛ چنان جامعه اى با عمل به دستورهاى جامعه ى نمونه، الگويى براى همه ى جهانيان خواهد شد و آنان را از افراط و تفريط در همه ى شؤون اعتقادى و عملى و فردى و اجتماعى و سياسى و اقتصادى و در يك كلمه «آيين مملكت دارى» بازداشته و بر آنان شاهد و مراقب بوده و از انحراف جلوگيرى خواهد كرد. قرآن خطاب به جامعه ى اسلامى كه پيروان اسلام هستند چنين مى فرمايد:

«و كذلك جعلناكم امة وسطا لتكونوا شهداء على الناس و يكون الرسول عليكم شهيدا [ بقره (2) آيه ى 143. ]؛ و بدين گونه شما را امتى ميانه قرار داديم، تا بر مردم گواه باشيد، و پيامبر بر شما گواه باشد.» مراد از شهيد، مراقبت و نظارت است و اين معنا از خود قرآن استفاده مى شود. خدا از قول عيسى بن مريم عليه السلام نقل مى كند كه:

«ما قلت لهم الا ما أمرتنى به ان اعبدوا الله ربى و ربكم و كنت عليهم شهيدا مادمت فيهم فلما توفيتنى كنت انت الرقيب عليهم و انت على كل شى ء شهيد [ مائده (5) آيه ى 117. ]؛ جز آنچه مرا بدان فرمان دادى (چيزى) به آنان نگفتم؛ (گفته ام) كه: خدا، پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد، و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم؛ پس چون روح مرا گرفتى، تو خود بر آنان نگهبان بودى، و تو بر هر چيز گواهى.» از جمله ى «انت الرقيب عليهم» پس از «فلما توفيتني» در قسمت دوم و در آخر آيه مجددا مى فرمايد: «و انت على كل شي ء شهيد» به دست مى آيد كه شهيد همان رقيب و ناظر مى باشد. به طور خلاصه آنكه خدا از عيسى بن مريم عليه السلام بازخواست مى كند كه اين انحراف در عقيده ى عيسويان و غلو و افراط درباره ى تو و مادرت كه خدا مى پندارند از كجا نشأت گرفته، و مگر تو مراقب آنها نبودى كه نگذارى منحرف گردند!؟ جواب مى دهد: مادامى كه من در ميانشان بودم، شهيد و مانع از غلو و تجاوزشان بودم.

پس شهيد از نظر خود قرآن، يعنى ناظر و مراقب، و با استفاده از اين توجيه قرآنى، معناى آيه ى «و كذلك...» چنين مى شود: ما مسلمانان را در تمام شؤون و جهتهاى زندگى ناظر و مراقب جهانيان قرار داديم؛ البته چنين نظارتى نه به تنهايى، بلكه در تحت نظارت و مراقبت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، زيرا در قرآن مى فرمايد:

«هو سماكم المسلمين من قبل و في هذا ليكون الرسول شهيدا عليكم و تكونوا شهداء على الناس [ حج (22) آيه ى 78. ]؛ و او پيش از قرآن و در قرآن شما را مسلمان ناميد، تا رسول خدا بر شما ناظر و مراقب بر شما، و شما نيز ناظر و مراقب جهانيان باشيد.» 3. دين و پاسخ به مشكلات: حال دينى كه مى خواهد به همه ى جهانيان ناظر و آنها را در همه ى جهتها از افراط و تفريط نگهدارى كند، ناگزير بايد پاسخگوى همه ى سؤالها باشد و جواب كافى و لازم را بدهد، وگرنه افراد بشر در برابر سؤالها آرام نمى گيرد، و اگر جواب كافى يافت و از تنگناى سؤال «چرا» و «به چه علت» كه همواره در باطن انسانها هست رهايى يافت، آرام مى گيرد، و الا در ورطه ى افراط و يا تفريط دچار خواهد شد. چه اينكه بدون نور نبوت، انسان با وجود اختلاف عقيده ها در زمينه هاى گوناگون راه صواب را نپيموده و خلأ فكرى خود را آن طورى كه با سعادت واقعى او ارتباط دارد پر نخواهد ساخت. در چنين هنگامى كه نور نبوت در ميان نباشد، دين بالطبع كهنه و رو به افسردگى خواهد نهاد، و چون دين چنين است، مى بينيم در آغاز نبوت رسول اكرم صلى الله عليه و آله از هر سو روى به حضرتش نهاده و سؤالهاى گوناگون مى نمودند، و دين جديد را بالفطره پاسخگوى همه ى جهتها مى دانستند. و اينكه اين همه در قرآن «يسئلونك» تكرار گرديده بر روى همين اساس است.

پس دين جهانى و باقى تا روز قيامت بايد در همه ادوار و قرون به همه ى فكرها مسلط بوده و با اصلاح آنها و هدايت به حد وسط الهى، آنها را نگهدارى و نظارت نمايد؛ در غير اين صورت، اختلاط فكرهاى ديگر آن را پوسيده خواهد نمود و بايد همه ى افكار را تحت سيطره ى خود قرار بدهد، تا پويايى خود را حفظ نموده و از زوال مصون باشد.

4. دين وسيله ى سلطنت نيست: بايد هدف از قدرت يافتن و خاضع كردن ملل ديگر، وسيله اى باشد براى داده هاى نوينى كه به طور كلى حيات آنان را تجديد نمايد؛ و اگر فقط هدف از استيلاى بر ديگران سلطنت و فرمانروايى باشد، اين همان است كه قرآن از آن به «علو في الارض» تعبير فرموده و از آن بشدت تحذير شده و فرموده: آخرت با سعادت از آن كسانى است كه چنين هواهايى در سر نداشته باشند: «تلك الدار الاخرة نجعلها للذين لا يريدون علوا في الارض و لا فسادا» [ قصص (28) آيه ى 83. ] و چنين حالتى بالاتر از استكبار است. «استكبرت ام كنت من العالين» و از فرعون به بدى ياد مى كند، آن جا كه مى گويد: «ان فرعون على في الارض». پس، از ديدگاه اسلام و قرآن به قدرت رسيدن وسيله است براى پياده كردن معارف و علوم الهى، تا زمينه براى عمل به دستورهاى سعادت آفرين فراهم شود.

5. ضرورت پاسخ گويى به نيازهاى علمى: پس از فتوحات و جهان گشايى كه راه براى ملل متمدن قديم، مانند هند و مصر و يونان و چين و ساير ملتهاى ديگر باز شده و به اسلام روى آوردند، چون رسوبهايى از دين و افكار خود در آنان بود، مى بايست دين تازه با تحرك فكرى و اسلوب تازه با آن رسوبها به مبارزه پرداخته، تا بتواند آن افكار را تحت الشعاع قرار داده و بر آنها سيطره و غلبه داشته باشد، و اگر قدرت تحرك و طراوت نداشته باشد، همان افكار كهنه با توجيهات مختصرى و تطبيق آن با دين جديد، چهره ى دين را دگرگون و فرسوده ساخته و بلكه بدتر مى كند.

چنين دينى كه واجد تحرك و پويايى باشد، بايد جوابها و راه حلهاى گسترده و وسيع و كافى را در همه شؤون داشته باشد، تا بتواند در برخوردها مهيمن و غالب شود. آيا متصور است چنين دينى بدون شهيد و مراقب باشد؟ بدون ترديد چنين مكتبى بايد قطب علمى داشته باشد كه در تحت نظارت او اداره شود، و اين نظارت در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله با خود پيامبر و پس از وى قطبى كه بتواند چنين نظارتى داشته باشد، بجز اوصياى طاهرينش كه از گوشت و پوست و استخوان خود پيامبر هستند- چه كسى مى تواند باشد، تا دين را پس از قدرت رسيدن و دوران بازسازى در همه ى جهتها اداره نمايد، وگرنه دين پوسيده و كهنه مى گردد، و دين بدون قيم و ناظر بسان شتر و گاو و پلنگى است كه يك واحد مركب از فكرهاى التقاطى ديگران خواهد شد.
پس از طرح اين مقدمه ها چنين نتيجه مى گيريم كه بايد دين الهى در مقابل جولان فكرى بشر كه شعله اى از لايتناهى است و نقطه ى انجامى ندارد حركت نموده و به تمام سؤالها پاسخ لازم و كافى را بدهد، وگرنه دين پوسيده و كهنه مى شود و چنين دينى بايد برخوردار از شاهد و مراقبى در هر عصر از طرف ذات احديت باشد، تا بتواند پا به پاى تكامل فكر بشرى خلأ موجود را پر كند؛ لذا مى بينيم كه مولاى متقيان عليه السلام مكرر مى فرمود: «سلونى قبل ان تفقدونى؛ پيش از آنكه مرا نيابيد، هر سؤالى داريد مطرح كنيد.» روى همين اساس است كه صديقه ى طاهره عليهاالسلام مى فرمايد: «سمل جلباب الدين؛ پوشش دين پوسيده شد» يعنى با انحراف خلافت از خليفه ى حقيقى، دين الهى فاقد شاهد و مراقب و قطب علمى شد و چنين دينى به فرسودگى كشيده مى شود، اگر چه كشورگشايى بشود و بر محيط جغرافيايى اسلام افزوده گردد، بدون اينكه دين تازه با افكار نو خود مرزهاى تفكر را بگشايد و خلأ فكرى آن جوامع را پر كند، و نشانه ى چنين فرسودگى هم اكنون پس از چهارده قرن بخوبى مشاهده مى شود.
اسلام گرچه مرزهاى هندوستان و ديگر كشورها را گشود، ولى از نظر فكرى در ديار هندوستان مغلوب افكار تند بوداييان شد و به صورت اسلام تصوفى به قلب اسلام برگشت و آن هم با آن همه فرقه هاى گوناگون.
از اين طرف در مقابل فلسفه ى يونان نتوانست توجيه هاى لازم را ارائه دهد، قهرا مطالب فيلسوفان يونان در لباس اسلام به محيط اسلامى برگشت. آرى مى بينيم بدين سان دينى كه فاقد شاهد و مراقب شد، اين چنين فرسوده مى شود كه با انحطاط و ضعف فكرى و علمى مسلمانان، كار به جايى رسيد كه مى بايست مسلمانان تحرك علمى داشته و شاهد و ناظر بر مردم جهانيان باشند. هم اينك براى حل كوچكترين مسأله ى علمى خود بايد مستشار از خارج بياورند. حتى آثار اين فرسودگى در زمان خليفه ى دوم بخوبى مشاهده مى شود. علماى يهود و نصارا براى رفع مشكلهاى علمى مى آمدند و از فن الهيات سؤال مى كردند، ولى جوابى دريافت نكرده و در عوض تكفير مى شدند و به قول سعدى:

    چو حجت نباشد جفاخوى را چو حجت نباشد جفاخوى را
    به پرخاش درهم كشد روى را به پرخاش درهم كشد روى را

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page