باند نفاق

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

و آخرين ويژگى، وجود باندى پرقدرت و منافق است؛ نفاقى كه از همان دوران مكى [نفاق به شهادت قرآن (سوره هاى ماعون، مدثر، هود (آيه ى 5) و عنكبوت (آيه ى 10 و 11) كه سوره هاى مكى هستند) و اخبار (بحارالانوار، ج 30، ص 145، باب 20)، از همان دوران مكى شكل گرفته است. نيز ر. ك: الصحيح من سيره النبى الاعظم صلى الله عليه و آله، ج 2، ص 301؛ الميزان، ج 19، ص 287.] شكل گرفت. برخى از همان ابتدا به طمع قدرت آمدند، چون از اهل كتاب شنيده بودند كه اين پيامبر كارش بالا مى گيرد و بر تمامى جزيره مسلط مى شود. از امام زمان عليه السلام در روايتى، علت اسلام خلفا اين گونه تحليل شده كه آن دو به طمع كسب قدرت اسلام آوردند، چون با يهود مجالست داشتند و از ايشان راجع به اخبار آينده كه در تورات و ساير كتب آمده مى پرسيدند... و بيعتشان با پيامبر صلى الله عليه و آله به اين سبب بود كه هر كدام به امارت شهرى دست بيابند. [و روى عن امامنا القائم عليه السلام فى حديث سعد بن عبدالله فى عله اسلام بعض المغتصبين للخلافه: «بل اسلما طمعا، لانهما كان يجلسان اليهود و يستخبرانهم كانوا يجدون فى التوراه و سائر الكتب المتقدمه الناطقه بالملاحم...و بايعاه طمعا فى ان ينال كل منهما من جهته ولايه بلد.» (الاحتجاج طبرسى، ج 2، ص 532؛ بحارالانوار، ج 52، ص 86).]
زيد بن على عليه السلام هم مى گويد: «به خدا قسم! اگر اين جماعت مى توانستند حكومت را بدون اسلام به چنگ آورند، بدون شك اين كار را مى كردند و از نبوت رسول صلى الله عليه و آله برمى گشتند». [عن زيد بن على بن الحسين عليه السلام: «والله لو تمكن القوم ان طلبوا الملك بغير التعلق باسم رسالته كانوا قد عدلوا عن نبوته». (بيت الاحزان، ص 57.]
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه مى گويد: كسى از على عليه السلام سوال كرد: اگر رسول خدا صلى الله عليه و آله پسر بالغ و رشيدى داشت آيا پس از فوت رسول صلى الله عليه و آله عرب ها تسليم امر وى مى شدند و مى گذاشتند او به خلافت برسد؟ على عليه السلام فرمود: هرگز! بلكه اگر كارى غير از آن چه من انجام دادم مى كرد، او را مى كشتند. تا آن جا كه مى فرمايد: اگر قريش اسم رسول صلى الله عليه و آله را وسيله اى براى رياست دنيوى و نردبانى براى رسيدن به قدرت نمى دانستند، پس از فوتش حتى يك روز هم خدا را عبادت نمى كردند.
[قال له- على عليه السلام- قائل: يا اميرالمومنين ارايت لو كان رسول الله صلى الله عليه و آله ترك ولدا ذكرا قد بلغ الحلم و آنس منه الرشد، اكانت العرب تسلم اليه امرها؟ «لا، بل كانت تقتله ان لم يفعل ما فعلت... و لو لا ان قريشا جعلت اسمه ذريعه الى الرئاسه و سلما الى العز و الامره، لما عبدت الله بعد موته يوما واحدا». (شرح ابن ابى الحديد، ج 20، ص 298.] و باز هم از على عليه السلام نقل است: «باند نفاق هم پيمان شدند و طومارى در خانه ى كعبه امضا كردند مبنى بر اين كه اگر خداوند، محمد صلى الله عليه و آله را به قتل برساند!! يا بميرد، خلافت را از ما اهل بيت بگيرند» و على عليه السلام آنان را نام مى برد و آن گاه مى گويد: «اين را رسول صلى الله عليه و آله به من خبر داده است» و سلمان و ابوذر و مقداد را هم به شهادت مى گيرد.
اين منافقان پنج نفرند و به اصحاب صحيفه معروفند همان صحيفه ى ملعونه اى كه على عليه السلام دوست داشت با آن خدا را ملاقات كند تا با همان بر منافقان احتجاج كند. [كتاب سليم بن قيس، ج 2، صص 589- 591 و 730؛ بحارالانوار، ج 28، (متن و پاورقى) صص 85- 87، 105، 115، 117، 122 و 319- 321، و ج 10، صص 296- 297 (احتجاج هشام بن حكم با اهل سنت در مورد صحيفه ى عمر و حقيقت آن)؛ كشف اليقين، ص 137، ارشاد القلوب ديلمى؛ صص 135- 112. و نيز مراجعه شود به: روايات از طريق اماميه در تفسير آيه ى 79 از سوره ى زخرف (ام ابرموا امرا فانا مبرمون). راجع به عنوان صحيفه در كتب اهل سنت (بدون ذكر محتواى آن) ر. ك: تاريخ اسلام ذهبى، ج 3 (خلفاء الراشدين)، ص 120؛ صفوه الصفوه، ج 1، ص 292؛ مسند احمد حنبل، ج 1، ص 109.] امام صادق عليه السلام در مورد آن فرمود: (اذا كتب الكتاب قتل الحسين)؛ «هنگامى كه آن نوشته (صحيفه ى ملعونه) نوشته شد حسين عليه السلام به شهادت رسيد». [بحارالانوار، ج 8، (قديم) ص 28.] و اينان با هفت نفر ديگر همانانى بودند كه در بازگشت از تبوك، نقشه ى قتل پيامبر صلى الله عليه و آله را ريختند، اما صاعقه اى زد و رسوا شدند.
اين باند در حديبيه گرچه فرياد مى كردند، اما كارى از پيش نبردند و در واقعه ى تبوك مى خواستند از زير جنگ شانه خالى كنند و در همان سال- سال نهم- و سال آخر تعدادشان آن قدر زياد شد [اگر ترتيب نزول آيات قرآن را بررسى كنيم مى بينيم كه اكثر آيات مربوط به منافقان در واپسين سال هاى احزاب، محمد صلى الله عليه و آله فتح، مجادله، حديد، منافقين و حشر، بيان گر اين حقيقت است.] كه در واقعه ى تبوك، برخى از آنان كه همراه پيامبر صلى الله عليه و آله بودند، به ساختن مسجد ضرار پرداختند و بسيارى نيز در مدينه ماندند. و پيامبر صلى الله عليه و آله براى اين كه مبادا اينان در غياب او دست به توطئه اى بزنند، على عليه السلام را در مدينه باقى گذاشت. ولى مى بينيم در روزهاى آخر حيات رسول صلى الله عليه و آله آن قدر قوى شدند كه در برابر خواسته و اصرار رسول صلى الله عليه و آله براى آوردن قلم و دوات مى ايستند و در برابر او فرياد برمى دارند: «دعوا الرجل فانه ليهجر، حسبنا كتاب الله». [پيشتر منابع آن گذشت.]
و رسول صلى الله عليه و آله براى افشا كردن اين باند و نشان دادن بى كفايتى شان هيچ كم نگذاشت و حتى در آخرين لحظه مى خواست مدينه را از نفاق خالى كند و آن همه اصرار مى كرد كه: «انفذوا بعث اسامه لعن الله من تخلف عنه». [شرح ابن ابى الحديد، ج 6، ص 52. پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد تا همه مهاجر و انصار تحت فرماندهى «اسامه بن زيد» كه بيش از 17 يا 18 سال نداشت، عازم تبوك شوند. در اين سپاه تمام مهاجر و انصار به ويژه كسانى كه جزو پيروان قوم بودند بايد شركت مى كردند. از جمله كسانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله وجودشان را در سپاه اسامه لازم شمرد و بسيار تاكيد مى كرد، ابوبكر و عمر بودند كه پيامبر صلى الله عليه و آله آنان را با قيد اسم معرفى كرد (الطبقات، ج 2، ص 190، و ج 4، ص 66؛ انساب الاشراف، ج 2، ص 384) اما آنان از رفتن عمدا سر باز مى زدند تا آن جا كه پيامبر صلى الله عليه و آله با تن بيمار به مسجد آمده و با پاسخ دادن به بهانه هايشان لعنت بر كسانى كرد كه از رفتن تخلف كنند. (طبرى، ج 2، ص 429؛ شرح ابن ابى الحديد، ج 6، ص 52). اگر چه اينان با اصرار پيامبر صلى الله عليه و آله از شهر خارج شدند، اما مدام در بين شهر و لشكرگاه رفت و آمد مى كردند تا پيامبر صلى الله عليه و آله رحلت كرد. از امام على عليه السلام نقل شده كه فرستادن آنان به خارج از مدينه براى تثبيت امامت او بوده (بحارالانوار، ج 38، ص 173)؛ زيرا على عليه السلام و اهل بيت از دستور رسول صلى الله عليه و آله مستثنى بودند.] و حتى جوانى هفده ساله را بر ايشان امير كرد؛ اما آنان نرفتند و ماندند و لعنت خدا را براى هميشه بر خود خريدند.
در برابر اين همه اقدامات رسول صلى الله عليه و آله، ديگر اين خود مردمند كه بايد گامى بردارند و اقدامى كنند. (ليقوم الناس بالقسط)؛ به پا دارند نه اين كه به پا داشته شوند «ليقام».

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page