62 «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الاَْرْضِ أَ ءِلهٌ مَعَ اللهِ قَلِيلاً ما تَذَكَّرُونَ»
ترجمه :
62. آيا كسى كه اجابت مىفرمايد مضطر را زمانى كه بخواند او را و برطرف مىكند بدى را و قرار مىدهد شما را جانشينان روى زمين، آيا الهى هست با خداوند؟ تعالى بسيار كمى متذكر مىشويد[1] .
تفسير :
[معناى مضطر]
«مضطر» كسى را گويند كه در شكنجه و بلايى گرفتار شود و دستش از همه جا كوتاه گردد و مأيوس از كليه اسباب باشد و اميدى به جايى نداشته باشد، مثل مريضى كه از معالجه مأيوس شود يا مظلومى كه گرفتار ظالم گردد يا محبوسى كه در حبس دچار شود يا خائفى كه ايمن نباشد يا بيچارهاى كه راه چاره نداشته باشد و اشباه اينها. اگر در حال اضطرار متوجه شود به خداوند متعال سريعاً نجات پيدا مىكند. خداوند دادرس درماندگان است، فريادرس گرفتاران است، چاره ساز بيچارگان است.
[دعاى چه كسانى مستجاب مىشود]
اخبار بسيارى داريم در ]باره[ كسانى كه دعاى آنها مستجاب مىشود و از جمله آنها مريض و مظلوم است. در كافى از حضرت صادق (علیه السّلام) فرمود : «ثَلاثةٌ دَعوتُهُم مُسْتَجابَةٌ...» و يكى از آنها را مىفرمايد: «و المريض»[2] .
و از حضرت باقر (علیه السّلام) نقل مىفرمايد :
«خَمسُ دَعَواتٍ لا تُحْجَبْنَ عنِ الربِّ ...» و يكى از آنها را مىفرمايد :
«و دَعوةُ المظلومِ، يقولُ اللهُ: لأَنْتَقِمَنَّ لَکَ ولو بَعْدَ حِينٍ»[3] .
و از پيغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است، فرمود :
«إيّاكُمْ و دَعوةُ المَظلومِ فإنّها تُرْفَعُ فَوقَ السَحابِ»[4] .
و از حضرت صادق است، فرمود :
«اتَّقُوا الظُلمَ؛ فإنَّ دَعوةَ المَظلومِ تَصْعَدُ إلَى السَماءِ»[5] .
و از حضرت رسالت است، فرمود :
«أربعةٌ لاَ تُرَدُّ لَهُم دَعوةُ: الوالِدُ لِوَلَدِهِ، والمَظلومُ على مَنْ ظَلَمَهُ، والمُعْتَمِرُ حتّى يَرجِعَ، و الصائِمُ حتّى يَفطُرَ»[6] . و غير اينها.
[امام زمان مضطر حقيقى]
و سرّ اين [كه دعاى اين افراد مستجاب مىشود] اين است كه عمده چيزى كه در دعا مدخليت دارد توجه است و تا انسان دستش از همه جا كوتاه نشود و اميدش قطع نشود، توجه تام پيدا نمىكند. و اخبار بسيارى داريم كه «مضطر» در اين آيه را تفسير كردند به حضرت بقية الله[7] و گفتهايم مكرر كه تفاسير ائمه (علیهم السّلام) بيان مصداق اتم است و حضرت قائم ـ عجل الله تعالى فرجه الشريف ـ از تمام انبيا و ائمه اطهار اضطرارش بيشتر است ]زيرا[ در پرده غيبت مشاهده اعمال و كردار و ظلمها و كفريات و تعديات [را مىكند] كه هر كدام به منزله تيرى است به قلب مطهّر او [ضمن اينكه] اجازه خروج هم ندارد، لذا گفتند مهمترين دعاها در دوره غيبت، دعا در تعجيل فرج است[8] .
مسئله: اين ختمى كه مرسوم است دوازده هزار مرتبه اين آيه را بخوانند يا كمتر، ما مدركى در اخبار پيدا نكرديم.
(أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ)؛ خداوند دعوات مؤمنين را اجابت مىفرمايد (إِذا سَأَلَکَ عِبادِى عَنِّى فَإِنِّى قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ)[9] چه خصوصيت دارد ذكر مضطر؟ خصوصيت آن سرعت در اجابت است.
(وَ يَكْشِفُ السُّوءَ)، عموم دارد، جميع انحاى سوء را شامل مىشود. خدا [گرفتارى را] برطرف مىفرمايد؛ حتى [گرفتارى] گنهكار [را] ولو معاصى او از قطرات باران و برگ درختان و ستارگان آسمان بيشتر باشد. توبه و طلب مغفرت كند [تا خدا گناهان او را] بيامرزد.
(وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الاَْرْضِ) در اين جمله خطاب به مؤمنين است و اشاره به ظهور حضرت بقية الله و رجعت ائمه است كه مؤمنين جاىگير كفار و ضالين و فساق و فجار و ظلمه مىشوند.
(ءَإِلهٌ مَعَ اللهِ قَلِيلاً ما تَذَكَّرُونَ) شما مؤمنين كمى متذكر مىشويد[10] ، بايد هميشه فرج مؤمنين و دفع شر اشرار را بخواهيد.
_____________________________________________________________________
[1] . ترجمه ديگر: يا [كيست] آن كس كه درمانده را ـ چون وى را بخواند ـ اجابت مىكند، وگرفتارى را برطرف مىگرداند و شما را جانشينان اين زمين قرار مىدهد؟ آيا معبودى باخداست؟ چه كم پند مىپذيرند.
[2] . دعاى سه گروه مستجاب است: يكى از آنها مريض است. كافى: ج2، ص509، ح1؛ عدةالداعى: ص115؛ وسائل الشيعة: ج2، ص420، ح2 و بحار الأنوار: ج78، ص225، ح34.
[3] . دعاى پنج گروه از پروردگار پوشيدن نيست، دعاى مظلوم، خداوند مىگويد: انتقام تو را ولو بعد از مدتى. مىگيرم. كافى: ج2، ص509، ح2؛ امالى طوسى: ص150، ضمن ح61 وبحار الأنوار: ج90، ص355، ح5.
[4] . برحذر باشيد از دعاى مظلوم؛ چرا كه دعاى او بالاى ابرها بالا مىرود. كافى: ج2،ص509، ح3؛ عدة الداعى: ص121؛ وسائل الشيعة: ج7، ص128، ح1 و بحار الأنوار: ج90،ص361، ضمن ح23.
[5] . از ظلم بپرهيزد؛ زيرا دعاى مظلوم به سمت آسمان بالا مىرود. كافى: ج2، ص509، ح4؛وسائل الشيعة: ج7، ص129، ضمن ح2 و بحار الأنوار: ج90، ص358، ضمن ح16.
[6] . دعاى چهار گروه رد نمىشود: دعاى پدر براى فرزندش، مظلوم نسبت به ظالم، كسى كه عمره مىگذارد تا وقتى برگردد و دعاى روزهدار تا زمانى كه افطار كند. كافى: ج2،ص510، ضمن ح6؛ امالى صدوق: ص337، ح4 و بحار الأنوار: ج90، ص354، ح1.
[7] . تفسير قمى: ج2، ص105 و تفسير البرهان: ج6، ص32، ح9.
[8] . ر. ك: كمال الدين: ج2، ص485، ح4؛ الخرائج والجرائح: ج3، ص1115، ضمن ح30 وبحار الأنوار: ج52، ص92، ضمن ح7.
[9] . هرگاه بندگان من، از تو درباره من بپرسند، بگو من نزديكم، و دعاى دعا كننده را ـ به هنگامى كه مرا بخواند ـ اجابت مىكنم. سوره بقره: آيه 186.
[10] . به تعبير ديگر: چه كم پند مىپذيريد.
آیه 62 «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ .....»
- بازدید: 850