«کلامکم نورٌ، و امرکم رشدٌ، و وصيّتکم التقويو فعلکم الخير، و عادتکم الأحسان و سجيّتکم الکرم،و شأنکم الحق و الصّدق و الرّفق، و قولکم حُکم و حتمٌ،و رأيکم علمٌ و حِلمٌ و حزمٌ...»
امامان شيعه ـ عليهم السلام ـ ، اسوه و الگوي فکري، اعتقادي، عملي و اخلاقي هستند و راه نجات، در پيروي از آنان است و ائمّه، در تمام جهات، براي ما مقتدا و نمونه و «امام» اند؛در قول و فعل، در اخلاقيّات و اجتماعيات، و بالاخره در همه چيز.به فرموده امام علي ـ عليه السلام ـ :?«انظروا اهل بيت نبيّکم فالزموا سمتهم و اتّبعوا اثرهم.»
از بين همه مسايل حيات حضرت علي بن موسي الرّضا ـ عليهم السلام ـ و ابعاد گوناگون زندگي وي، بُعد «اخلاقي» را براي بحث انتخاب کردهايم.آن حضرت، از نظر بعد روحي و معنوي؛معجزات و کرامات؛علوم و فضايل؛مباحث کلامي با پيروان فرق و مذاهب؛شيوه برخورد با سياستمداران و دولتمردان عباسي؛ارتباط تشکيلاتي با شيعه و هواداران؛مسأله ولايتعهدي مأمون؛?برخورد با گروههاي مختلف اجتماعي؛مکتب فقهي و اعتقادي؛فعاليت سياسي و رهبري شيعه؛
و بسياري جنبههاي ديگر شايسته بررسي دقيق و گسترده است. به خصوص که در برخي از آنها کمتر کار منسجم و دقيق و مدوّني انجام گرفته است.
از مسايل اخلاقيِ آن حضرت هم، روي موضوعاتي همچون عبادت، کرم و بخشش، عفو و گذشت، تفقّد اصحاب و مواليان، قضاء حاجت محتاجان، شيوه مناظرهها و احتجاجهاي وي، و مکارم اخلاقي ديگر ميتوان تکيه کرد.
امّا آن چه براي بررسي انتخاب شده «برخوردهاي تربيتي امام رضا ـ عليه السلام ـ» است. به عبارت ديگر: اخلاق عملي وي در ارتباط با مردم، و برخوردهاي سازنده. در اين بررسي توجّه عمده روي رفتارهاي اخلاقي آن حضرت با اشخاص است، نه سخنان و تعاليم اخلاقي آن حضرت که در رواياتِ منقول از وي مطرح ميباشد.
از خلق و خوي و سياست اخلاقي آن حضرت نميتوان يک تابلوي کامل و تمام عيار ارايه داد و از بوستان فضايل اخلاقي و شيوههاي تربيتي امام رضا ـ عليه السلام ـ طرحي جامع الاطراف تصوير و ترسيم کرد. زيرا يک سري از برخوردها و نکات ريز، در آنها نقل نشده است.
در بسياري از آن چه هم که بيان شده، با دقت لازم در نقل همراه نبوده است. ... امّا از مجموعه آن چه نقل شده و در دست ميباشد، ميتوان گوشهاي از اين تابلو را نشان داد و گُلي از اين بوستان معطّر را به عنوانِ نمونه ارائه نمود و هديه آورد؛ زيرا نمونهها هم ميتواند آن خط کلّي را نشان دهد و شاهدي بر «طرح جامع و کامل» باشد.
زبانِ عمل، زبانِ قول نميتوان منکر شد که «زبان عمل» و شيوه برخورد، تأثيري افزونتر از سخن و کلام دارد? و اگر عمل انسان، آيينه فکرش و زبانِ کلامش باشد،دگرگون کنندهتر و دلنشينتر و تأثيرگذارتر است.از اين رو، به شيوه رفتار و «سيره اخلاقي و معاشرتي» حضرت رضا ـ عليه السلام ـ توجّه ميکنيم تا در آيينه اخلاقِ تجسّم يافته در رفتارش، سيماي حق و «راه رشد» را بيابيم. اين تعليم خود ائمّه است که:«کونوا دُعاة الناسِ باعمالكم و لاتكونوا دعاة الناس بالسِنتكم.»و سخن علي ـ عليه السلام ـ که:«کونوا دعاة الناس بغير السنتكم ... .»و بالأخره «تأديب به سيره» و «آموزشِ رفتاري» و «برخوردهاي تربيتي». چيزي است که ىر اين بحث در پي بررسي آنيم و نمونههايي را از سيره حضرت رضا ـ عليه السلام ـ ارايه خواهيم کرد.
هدف داري، در برخورد و معاشرت
هدفداري يک انسان، در تمام شؤون زندگي او اثر ميگذارد،و معتقد بودن به يک سلسله «مبادي» و «اصول»، فرد را در نحوه برخورد با مردم، چنان در چهارچوب آن اهداف و مباني مقيّد ميسازد که از تمام موضعگيريها و سخنان و رفتار، ميتوان آن را فهميد.
اصولاً برخوردهاي هدفدار، از خصايص يک انسان هدفدار و اصولي است و در همه مسايل فکري، برنامهريزي، تبليغ، آموزش و تربيت، تشکيلات و ارتباطات،? پيوندها، تولّي و تبرّيها، دوستي و دشمنيها، موافقتها و مخالفتها، مکاتبهها، و خطابها، نشست و برخاست و معاشرت و حتّي نگاه و احترام گذاشتن و ... . او، تأثير ميگذارد، و هم? حرکات، در رابطه با آن هدف، تنظيم ميشود و معني و جهت پيدا ميکند.
اگر آن اصول و مبناها را در تفکّر و زندگي کسي بشناسيم آسانتر ميتوانيم اعمال و گفتار او را تفسير و تبيين کنيم. روشن است که هدفداري در زندگي و تحرّکها و رفتارها، نيازمند «دقّت» است. بدون دقّت، نميتوان همه سخنها و رفتارها را در رابطه با آن هدف، تنظيم نمود. دقّت، خمير مايه برخوردهاي مکتبي و رفتارِ هدفدار يک انسان است.
در مورد امامانِ شيعه، که معصومند و کلام و عمل و تقريرشان، به عنوانِ «سنّت»، براي ما «حجّت شرعي» و ملاک محسوب ميشود، اين دقّت، بيشتر مشهور و مورد توجّه است.
کلمات و تعبيراتِ ائمّه، پاسخهايشان به سؤالات افراد، عنواني که در خطاب به کسي انتخاب ميکنند، لحنِ جواب دادن، تأکيدات کلامي و احاديثي که براي اصحاب بيان ميکنند، همه از دقّت خاصّي برخوردار است.«کلام ائمّه»، در مورد اشخاص گوناگون؛شرايط مختلف اجتماعي؛مقتضياتِ زمان؛ظرفيت و آمادگيِ طرفِ سخن؛ذهنيّت موجود در مسايل و مخاطب؛جبهه سياسي و جناح و تيپ اجتماعي او؛
همه و همه در نوعِ کلامي که امام معصوم در آن موارد مختلف به کار ميبرد، مؤثر است.
دقّتهاي شگفت ائمّه در تعبيرات و لحن کلامشان جاي بسي بررسي و ملاحظه? است. وقتي ائمّه، در «کلام» اين اندازه دقت در تعبير به کار ميبرند، طبيعي است که در برخوردهاي اجتماعي و معاشرت، دقّت بيشتري داشته باشند.
گاهي در لحن کلام و طرز رفتار امام رضا ـ عليه السلام ـ نوعي تندي و قاطعيّت و شدّت عمل و برخورد صريح ديده ميشود، گاهي هم ملايمت و نرمش و انعطاف و تسامح.
اين بستگي به موارد مختلف دارد:در مورد مسايلي که جنبه اصولي دارد و با مبناها و خطّ فکري و عقيده در تضادّ باشد، (مثل مسايل توحيد، امامت، و... ) در اين گونه موارد، امام رضا ـ عليه السلام ـ سازش ناپذير، حسّاس، دقيق، بيگذشت، و بدون اغماض است.
ولي در غير اين موارد اصولي و مبنايي، آنجا که به معاشرتهاي انساني و حقوق شخصي و زمينههاي صرفاً برخوردي مربوط ميشود، اهل عفو و گذشت و اغماض و تسامح و برخورد بزرگوارانه است. اين است راز و ملاک تفاوت در برخوردهاي گوناگون آن حضرت.
برخوردهاي تربيتي و سازندهمنظور از اين عنوان، مواردي است که حضرت رضا ـ عليه السلام ـ در معاشرتها? و مقاطع گوناگوني که با افراد مختلف، برخورد داشت، گاهي در برخورد، به شيوهاي عمل ميکرد، يا تذکّري ميداد، يا نکتهاي را از اسلام مطرح ميساخت و کلّاً به نحوي عمل ميکرد که سازنده و تربيت کننده باشد و با عمل خود اسلام را در «صحنه عينيّت» و در رفتار خويش نشان ميداد.بخشي از اين حوادث را به عنوان نمونه با عناوين مختلف ذکر ميکنيم تا نشان دهنده «هدف تربيتي» و «روش سازنده» اي باشد که در رفتار آن حضرت وجود داشته است.1ـ ارزش گذاري براي انسان
در چشم امام رضا ـ عليه السلام ـ همه افراد، از نظر انساني مقام و ارزش داشتند و به آنان حرمت ميگذاشت و برابري انسانها را در حقوق ملاحظه ميکرد. از تحقير انسانها و پست شمردنِ آنان و توهين و استهزا، سخت جلوگيري ميکرد و شکل و شمايل و رنگ و ثروت و... نزد او ملاک نبود، بلکه «انسان» در نظر او محترم و عزيز بود. حتّي غلامان و سياهان هم مورد عنايت و توجّه او بودند و با آنان هم به عنوانِ يک انسان برخورد ميکرد.
رعايت حقوق بشر، در رفتار امام رضا ـ عليه السلام ـ در حدّ اعلاي آن بود. ذکر نمونههايي از اين گونه برخوردها مفيد است.