عصر علمي

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)

عصر عباسي از لحاظ نشر علوم در محيط اسلامي از راه ترجمه کتب يونان و هند و ايران بزبان عرب و هم از نظر قدرت ظاهري اسلام و وسعت نطاق مسلمين و جمع علوم و تعدد کتابخانه ها و تمرکز دانشمندان و کثرت نويسندگان مختلف از نژادها و السنه گوناگون در محيط مسلمين عصر علمي اسلامي نام گرفته است.
خاندان رسول (ص)
اين فضيلت و مزيت از آن خاندان رسول (ص) است که چون ستارگاني درخشان در تاريخ اسلام با پخش نور علم و ايمان، و ايمان و علم راه بشر را روشن نمودند خدمت بعلم اين برگزيدگان الهي فقط تدريس و کتابت و بيان نظريه علمي نبوده است بلکه شبهاي تار بارهاي گران از آذوقه را بر دوش کشيده و بخانه ايتام و مساکين رسانيده اند لهذا اهل عقل و بينش بخوبي يقين کرده اند که براستي پيشوايان راستين خاندان رسول معصومين از خطا و گناهند.
عمل صالح و ايمان خالص، خود سوختن و بفضاي ديگران نور بخشيدن، و در نهان بيشتر از عيان بنفع عموم کوشيدن و جوشيدن، و سود خود فداي سود مسلمين کردن و دست و دل از خلق شستن، و سرا پا با جسم و جان بخداي متعال متوجه بودن، با آه و ناله ستمديدگان هم آوا شدن تا لحظات واپسين خير خلق خواستن، از دعوت بحق و ارشاد نياسودن، از صدمه جسم، و آواز روح دلسرد نگشتن، و پيوسته دم از خدا زدن، و دعاي خير کردن و سرانجام مقتول و يا مسموم برضاي خدا و رحمت حق پيوستن، خاصه خاندان پاک رسول (ص) است و اينها خود دلائل محبوبيت و مزيت ويژه ايشان است.
کشور اسلامي در عصر امام (ع)
کشور پهناور اسلامي آن روز که مصر را بعنوان يک استان در قار? افريقا داشت و از اين سوي ديگر از راه اندلس در قلب اروپا و کشورهاي گل نفوذ کرده و از آسيا تا بديوار چين را زير پر گرفته بود. آسيا، اروپا، افريقا، سه قاره بزرگ با ملل مختلف، نژادهاي گوناگون و زبان هاي متنوع منطقه وسيع اسلامي را تشکيل مي داده است و مسلم است که اداره اين خاک پهناور با وسائل نقليه آن روز چه دشوار بوده است وانگهي مردم مسلمان با تمام فشار بني اميه و بني عباس بيدار شده و دانسته بودند که «خلافت» و امامت از آن خاندان رسول است بدين علت و علل ديگر سرداران باختلاف برخاستند خاصه طاهريان از خراسان.
دعوت از امام (ع)
مأمون خليفه وقت از چاره انديشي بماند مشورت ها نمود و انديشه ها کرد صلاح چنان ديد که از نام و آبروي شخصيتي شخيص که مورد قبول خاص و عام است در ايجاد آرامش و امنيت کشور استفاده کند چنين بزرگ و بزرگواري که تمام مسلمين و حتي اهل کتابش ببزرگي بپذيرند، و بلياقت بستايند، بجز وجود امام حضرت علي بن موسي الرضا (ع) کسي نبود.
اين بود يکي از جهات دعوت مامون از امام (ع)، مامون به مرو و امام در مدينه بودند پس از اين دعوت که در حقيقت «احضار» بود پس از ورود امام به مرو بعللي چند که موجب طول مقال است اين عهدنامه را مامون بخط خود بنام امام نوشت و ارکان حکومتش بيعت کردند، و مشاورين و نزديکانش شهادت خود نوشته و امام هم بخط خود در ظهر عهدنامه و بين سطور خط مامون جواب نوشتند.

ترجمه اين عهد نامه تاريخي در اين مبارک نامه که منسوب بمرقد مطهر امام است، بسي مناسب مينمود تا دوستداران صاحب دل و اهل ولايت را بکار آيد و اهل تحقيق از ملل ديگر گوشه اي از زندگاني يک نمونه کامل تاريخ اسلام را ببينند خودت اعتراف دارم اين ترجمه آن چنان که بايد رسا نيست اما بحد خود کوشيدم که متن محفوظ و ترجمه رسا و موجز و سليس باشد بمناسب موضوع عناويني بر ترجمه افزوده و متن عهد نامه را با يک نسخه خطيو دو سه نسخه مطبوع مقابله و موارد اختلاف را نوشتم اميد است بپيشگاه امام (ع) مقبول افتد، و اهل نظر از راهنمائي دريغ نفرمايند.
اربلي گويد«علي بن عيسي اربلي گويد بسال ششصد و هفتاد هجري يکي از کارگردانان مشهد شريف امام علي الرضابن موسي(ع) بما وارد شد و عهدنامه اي که مامون بخط خويش نبشته و بين سطور و در ظهر آن بخط امام(ع) نوشته هاي چندي بود با خود آورد. محل قلم امام را بوسيدم و در بوستان کلامش بگردش پرداختم و آگاهي بر آنرا از الطاف و نعمتهاي او شمردم و همه را حرف بحرف نقل نمودم.»
بسم الله الرحمن الرحيم
اين نامه¬ايست که اميرالمؤمنين عبداله پسر هارون الرشيد براي علي بن موسي بن جعفر (ع) وليعهد خود نوشته است اما بعد: همانا خداي عزوجل دين اسلام را برگزيد و از بندگانش پيامبراني انتخاب فرمود که بر ذات پاکش دليل و بسويش راهنما باشند پيامبران اول بآمدن انبياء بعد مژده دادند و همه پسينيان براستي دعوت پيشينيان خود تصديق کردند تا سلسل? پيامبري پروردگار بمحمد (ص) انجاميد رسالت محمد(ص) در دوره فترت رسل واند راس علم و انقطاع وحي و نزديکي قيامت بود.
خداوند با بعثت محمد (ص) انبياء را ختم فرمود، و وي را گواه صدق و حافظ دين و ميهن و سرور پيامبران قرار داد و کتاب گرامي خويش را باو فرستاد. کتابي که لاياتيه الباطل من بين يديه و لامن خلفه تنزيل من حکيم مجيد
حلال و حرام
آنچه را حلال نموده يا حرام فرموده وعده نيک داده يا وعيد از عذاب بر حذر داشته و ترسانيده فرمان باتيان امري داده و يا از امري بازداشته است تصور باطل و گمان نقض نميرود تا حجتي بالغ بر خلق خداي باشد:
ليهلک من هلک عن بينة و يحيي من حي عن بينة و ان الله لسميع عليم.
رسول گرامي (ص) از سوي خداوند وظيفه رسالت خويش برسانيد و براه خداوندي همگان را بدانچه خداي فرمان داده از حکمتها و پندهاي خوب و سخن نيک گفتن و روش نيکوتر، رسالتش را ابلاغ فرمود سپس به پيکار و جهاد مامور شد تا بگاهي که خداوندش بسوي خود ببرد و نعيم خاص خويش بسودش برگزيد خداوند برو درود فرستد.
خلافت
چون بعثت انبياء و وظائف پيامبري پايان يافت و خداوند با محمد (ص) وحي و رسالت را ختم نمود قوام دين و نظام کار مسلمين را به« خلافت » قرار داد عزت و تمامت خلافت و قيام بحق را بسته بطاعتي قرار داد که فرايض و حدود و شرايع اسلام و سنن الهي را با کوشش تمام و پيکار با اعداي خداوند احيا کند سپس بر خلفاي خداوندي است که طاعت خداي کنند که حضرت او جل جلاله حفظ حدود دين، و نگهباني بندگان خود را بديشان واگذارده است و بر مسلمين است که از خلفايشان فرمان برند و بر اقامه حق خدا و عدل او ياريشان
کنند تا خونها محفوظ بماند و راهها و رهپيمايان در امن و امان باشند، و پراکندگان جمع گردند، و اصلاح ذات‌البين شود، در صورت خلاف اين، رشته وحدت مسلمين باضطراب کشد، اختلاف افراد، اختلال ملت، شکست دين، و چيرگي دشمنانشان پديد آيد، چه که عقايد پراکنده و گفتارشان جدا جدا و زيان دنيا و خسران آخرت نصيبشان خواهد گشت.
پس بر هر که خداوندش در زمين «خلافت» بخشود، و امين بر خلقش برگزيد، سزد که بجان در ره خداي بکوشد، و در آنچه رضاي خداي و طاعت حضرت اوست بتمام نيرو اقدام کند، و اسباب انجام آنچه خداوند از او بخواهد فراهم سازد و بحق عمل کند، و بوظائفي که خدا از او خواسته، بدادگري عمل نمايد: پروردگار عزوجل به پيامبرش داود (ع) فرمود:
يا داود انا جعلناک خليفة في الارض فاحکم بين الناس بالحق و لاتتبع الهوي فيضلک عن سبيل الله لهم عذاب شديد بما نسوا يوم الحساب و قال الله عزوجل فوربک لنسئلنهم اجمعين عما کانو يعملون.
و بما چنين رسيده که عمربن خطاب مي گفت:« اگر بزغاله اي در ساحل فرات ضايع شود، بيم از آن دارم که خداوندم از آن بپرسد بعزت و عظمت خداوندي سوگند است که مسئوليت انفرادي شخص بر عمل خاص در مقابل پروردگار که چه سنگين است و خطري عظيم؟
پس مسئوليت کسيکه اداره امت را بر عهده دارد چه گونه خواهد بود......؟
با تمام اين بخداوند اعتماد است و بحضرت او فقط التجا و اميد و رغبت، که توفيق بخشايد و از لغزشها نگهدارد و بر راه حق استوار بدارد و بدان سوي که حجت الهي ثابت است هدايت فرمايدآنراه که فوز و رستگاري خداوندي است و رحمت و رضوان ذات اقدس او جلت عظمته در آنست. از همه امت کسي بيناتر است که در دين خدائي از همگان بيشتر و پيشتر نصيحت کند و بتمامت عمر بکتاب خداوند و اوامر او جل جلاله و سنت نبي او (ص) عمل نمايد، و با تمامي قوا و راي و نظر درباره کسي که پس از خود جانشين خود تعيين مي کند
بکار برد، تا کسي را براي «ولايتعهدي» و پيشوائي مسلمين برگزيند که مردم را اداره کند و پناهگاه امت باشد و نشان هدايت تا پراکندگان را گرد آورد و آشفتگان را بيآرايد و بفرمان خداوندي خونشان را بامنيت نگهدارد و از وقوع اختلاف و فسادشان جلو گيرد و از وساوس و کيد شيطان جامعه را بدور دارد.
ولايتعهدي
بحقيقت خداوند عزوجل پس از خلافت ولايتعهدي را از وسائل تمامت و کمال و عزت اسلام و صلاح مسلمين قرار داده است و خلفا را باهميت اين امر خطير ملهم فرموده است کسي را برگزيند که بدو نعمت ها زياده شود و عافيت شامل گردد و خداوند با شايستگي چنان وليعهد مکر اهل شقاق، و کيد اهل نفاق، و سعي در جدائي مسلمين، و فتنه¬انگيزي ها را در هم شکند، گاهي که خلافت به اميرالمومنين رسيد از بار سنگين و سختي مؤنه، و تلخي شربت خلافت آگاه شد و دانست که گزيدن خلافت، چه وظايف خطير دارد، از طاعت خداي و مراقبت بر آنچه بعهده مقام «خلافت» نهاده شده است. «خليفه» نيز تن خويش بانجام آن بداد، و به تشخيص وظائف تمام چشم بدوخت، مدتي دراز انديشه هاي طولاني کرد تا عزت دين و قمع مشرکين و صلاح امت، و نشر عدل و اقامه کتاب سنت در چيست؟ و جلوگيري از شکست دين و زيان اهل دين و موجب زوال زندگي خوشگوار مسلمين کدام است....؟ «خليفه» علم دارد که خداوند در اين موارد از وي بازخواست مي‌کند خليفه دوست دارد خدا را ملاقات کند و خيرخواه دين و بندگان خداوندباشد و براي رعايت امت، ولايتعهدي خويش پس از خود کسي را برگزيند که دست يافتن به افضل از او در دين و علم و دانش و پارسائي مقدور نيست.
کسي که اقامه اوامر خداوندي از همه بيشتر بدو اميد مي رود، و با خداوند متعال نيز در اين کار از ره «استخاره» نياز خويش روزان و شبان براز گفتم، که در انتخاب وليعهد خداوندم بکسي الهام فرمايد، که اطاعت و رضاي حضرت او نيز در آن تعيين و انتخاب باشد، خليفه در خاندان و فرزندان عبدالله بن عباس و علي‌بن ابيطالب، بسي بامعان نظر نگريست از آنان که حال و مذهب و علم و شخصيتشان معلوم، يا مکتوم بود همه را از ره تحقيق و استفسار و سئوال و ديدن و امتحان بيازمود، پس از کوشش در تحقيق و تشخيص «اولاد علي بن ابيطالب و عبدالله بن عباس» و استخاره با خداوند متعال در دو خاندان کسي که بر حقيقت و شخصيتش همه اجماع دارند، علي بن موسي بن جعفربن محمدبن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب است.
گواهي مامون درباره امام (ع)
خليفه چون فضيلت بلندتر از همه و دانش خالص روشني بخش، و پارسائي آشکار، و زهد با اخلاص، و پيراستگي از دنيا، و قبول و تسليم مردم را در باره او بديد، و هم براي مقام خلافت روشن است که اين اخبار در فضل و فضليت و برتري «علي بن موسي» از تمامي مردم بالاتفاق است که از دوره صباوت و کودکي و جواني و کمال، تمامي با تقوي و فضليت بوده و همه در اين باره اتفاق و اعتراف دارند، و در اين انتخاب وليعهد و پيمان ولايتعهدي خليفه بخير خداوندي اعتماد دارد چه خداوند مي داند که خليفه از ره «ايثار» براه حضرت او جل جلاله و خير دين و عنايت به اسلام و مسلمين، و طلب سلامت و ثبات حق، چنين پيمان ببست تا در روزي که مردم بدرگاه پروردگار مي ايستند نجات يابد. اميرالمومنين فرزندان و خاندان و خواص بزرگان و کارگزاران قضائي و فرماندهان لشكري و خدمتگزاران و تمام خاندان و خانواده خلافت را بدين پيمان (ولايتعهدي) بخواند و بسرعت تمام و شادماني کامل بيعت کردند چه که مي دانند خليفه طاعت پروردگار را بر هواي نفس خود مقدم داشته است «ولايتعهدي را براي خدا بچنين کسي واگذارده است» و از خاندان خلافت کسانيکه پيوند قرابتشان بيشتر و پيشتر است وجود دارند و حضرتش را «رضا» ناميد که اميرالمومنين بدان امر رضايت دارد همه خانواده اميرالمؤمنين و هر که در پايتخت بود از فرماندهان و لشگريان و توده مردم براي اميرالمؤمنين و براي «رضا» پس از خليفهبيعت کردند.
بنام خدا و برکت و حسن قضاي حضرت او نسبت به دين و بندگان او بيعت نمودند، چنان پيمان بستند که دستها گشاده، و دلها مسرور بود و مقاصدي را که امير¬المؤمنين از اين عهد نامه اراده دارد ميدانند. ميدانند که اطاعت خداي را بر نفع خويش و شما مقدم بداشت و شما بايد سپاس خداوند بگوئيد که خليفه را بدين امر خطير ملهم فرمود که حق خدائي را ادا کرد و هم رعايت حقوق شما گرديد و اين توفيق از بسياري حرص و اصراري بود که براي صلاح و رشد شما دارد اميدوار باشيد که اين پيمان در جمع و الفت و نگهداري خون شما و جبران شکستگي ها و نگهداري مرزهاي شما و نيروي دين و ذلت دشمنان شما و استقامت کارهاي شماست.
بشتابيد و از يکديگر پيشي گيريد بسوي طاعت خدا و اطاعت امير المؤمنين که طاعت خداوند مايه امن است اگر بسويش بشتابيد و حمد و ستايش خداوند را براي اين توفيق بجا آوريد که به نصيب و بهره اش خواهيد رسيد. (يا خط را مي شناسيد که خط خليفه است).
خليفه بدست خود اين پيمان نامه را نوشت در روز دوشنبه هفتم ماه رمضان سال دويست و يک. پايان عهدنامه.
ترجمه آنچه امام در ظهر اين عهد نامه نوشته اند در شماره آينده.
از خداي بپرهيزيد
قال عليّ عليه¬السلام اتّق الله الّذي لا بُدّ لک
من لقائه و لا منتهي لک دونه.
(غررالحکم 119)
از خدائي بترس که ناگزيري (رحمت يا عذاب) او را ملاقات کني، و مقصدي بجز او نداري.
- بنابر آنچه در تاريخ اسلام و شرق چنين ثبت شده است والا شيعيان راجع به اين عصر نظريه¬هائي دارند.
- عن هشام قال کان ابو عبدالله (ع) اذا اعتم و ذهب من الليل شطره اخذ جرابا فيه خبز و لحم و الدراهم فحمله علي عنقه ثم ذهب به الي اهل الحاجة من اهل المدينة فيقسمه فيهم و لا يعرفونه فلما مضي ابو عبدالله (ع) فقد و اذالک فعلموا انه کان ابو عبد الله (ع) (وافي باب صفة المؤمن)
- الي الله تدعون و الي سبيله ترشدون و بقوله تحکمون - عادتکم الاحسان و سجيتکم الکرم.
(از زيارت جامعه کبيره)
- به متن عهد نامه بخط وانشاء خود مامون رجوع فرمايند.
- بکتب مبسوط در اين باره رجوع شود. مانند: بحار الانوار، عيون اخبار الرضا، صبح الاعشي، کشف¬الغمه و فيات الاعيان، و ......
- نسخه خطي شماره 522 مسجد جامع گوهر شاد.
- اربلي ابن الفخر بهاء الدين ابو الحسن علي بن ابي الفتح فخر الدين اربيلي متولد 625 متوفاي 692 مدفون در منزلش واقع در محله غربي بغداد فهرست کتابخانه آستان قدس ج5 ص 156 و احقاق الحق ج1 ص 29
- کشف الغمه سنگي 1294 ص 278
- عبدالله مامون هفتمين خليفه از سلسله خلفاي بني عباس فرزند هارون الرشيد است که برادر نامادري خود «امين» را بر سر خلافت بقتل رسانيد مدت حکومت عباسيان از سال 198- 218 هجري قمري است خلفاي بني عباس 37 تن سر سلسله احمد سفاح و آخرين المستعصم بالله بود که توسط هلاکو منقرض شدند.
- آيه 42 فصلت جزو قرآن کريم.
-آي? 44 سوره انفال جزو 10 قرآن مجيد
- اول من سمي خليفة ابوبکر الصديق حين ولي الخلافة (ص 413 ج 1 صبح الاعشي).
- آيه 2 سوره ص جزو 23- اي داود ما ترا در زمين خليفه قرار داديم پس بين مردم بحق فرمان ده و از هواي نفس پيروي مکن که ترا از راه خدا بيرون برد همانا آنانکه از راه خداوند بيرون ميبرند عقوبت و عذابي سخت دارند که روز حساب را از ياد ببردند.
- آيه 93 و 94 سوره حجر جزو 14: «بپروردگارت قسم است که البته از تمامشان بازخواست مي کنيم از آنچه مي¬کنند».
- گويند عبداله بن عمر الخطاب (رض) در بيرون شدن پدرش از اين جهان ويرا پرسيد که اي پدر ترا کي بينمه گفت بدان جهان، گفت زودتر مي خواهم، گفت شب اول و يا دوم يا شب سيوم مرا در خواب بيني، پس دوازده سال برآمد او را در خواب نديد پس از دوازده سال او را بخواب ديد گفت يا پدر نگفته بودي پس از سه شب ترا بينمه گفت مشغول بودم که در سواد بغداد پلي ويران شده بود و گماشتها تيمار آن نداشته بودند و گوسفندي را در آن پل دست بسوراخي فروشد و بشکست تا اکنون جواب آن مي¬دادم.
(سياست نامه خواجه نظام الملک ص 10)
- اول من عهد الي ابنه بالخلافه معاويه عهد بها الي ابنه يزيد تبعه الکثير من الخلفاء علي ذالک (ج1 صبح الاعشي ص 414)
- در نظر شيعه امامي? اثنا عشريه خلفاء الرسول (ص) افرادي هستند که تعداد و تولدشان بنص رسول از طرف خدواند معين است و نامهايشان معلوم و کيفيت و زندگاني و سرنوشت شان براي رسول (ص) روشن بوده است. و بمدلول کريمه: يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولو الامر منکم. اينان منصوص از قبل خدا و معروف از جانب رسول (ص) و معصوم از خطا و گناهند، وي تعيين و نصب و انتخاب اين افراد در وظيفه کسي نيست و خودشان مستقلاً نميتوانند براي خود «وليعهد» معين کنند و قبول و امضاي ولايتعهدي مامون از سوي امام (ع) براي آن بود که امام منصوص بحق از طرف خدا، و رسول بود و با فشار و موجبات آنروز فقط حق خود را بدان صورت پذيرفته است. رک: فصول خواجه نصير الدين طوسي- تلخيص الشافي شيخ طوسي و ساير کتب اخبار و کلام شيعه.
- وقفوهم انهم مسئولون عما کانوا يعملون. (قرآن کريم) کلکم راع و کلکم مسئول عن رعيته (حديث نبوي)

 

 

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page