بدست آوردن منبع مالى براى اقدامات خود

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

بدست آوردن منبع مالى براى اقدامات خود

از آنجا كه منبع مالى حكومت غاصب قوى نبود و از سوى ديگر جنگهايى تحت عنوان مرتدين مطرح شده بود، نياز به يك درآمد كلان بخوبى احساس مى شد و فدك در اين جهت يك منبع استثنايى بود. آنان بخوبى مى دانستند كه به چنگ آوردن اين منبع مشكلات بزرگى را حل مى كند، و به همان اندازه كه گرفتن آن از اهل بيت عليهم السلام مهم است، بدست آوردن آن براى حكومت خود از آن مهمتر است. تا اينجا اجمالى از اهداف غاصبين در غصب فدك بيان شد و اينك ببينيم چرا اهل بيت عليهم السلام اينگونه مسئله را پى گيرى كردند.
اسرار پيگيرى اهل بيت در مسئله ى فدك
در مقابل نيتهايى كه غاصبين براى غصب فدك داشتند، اميرالمؤمنين و حضرت زهرا عليهماالسلام اهدافى متقابل به اضافه ى مقاصد مقدس ديگرى در نظر داشتند كه آنگونه برخورد كردند و استقامت نمودند.
در بين اين اهداف فقط يكى به خود اهل بيت عليهم السلام مربوط مى شد و بقيه مقابله با دشمنان دين به صور مختلف بود تا از اجراى اهداف خود عاجز شوند.
دفاع از عصمت اهل بيت
آنچه به اهل بيت عليهم السلام مربوط مى شد ايستادگى در مقابل خدشه دار شدن عظمت مقام عصمت بود. در واقع غاصبين كه بدون محاكمه فدك را غصب كردند در درجه ى اول خواستند فاطمه عليهاالسلام را در تصرف فدك ناحق جلوه دهند و در مرحله دوم كار خود را حق به جانب نشان دهند و در مرحله ى سوم طلبكار هم باشند كه اصلاً از روز اول چرا فاطمه عليهاالسلام خودش فدك را تقديم نكرده است!!!
آنچه بعنوان استدلالها و اتمام حجتها در مقابل غاصبين انجام گرفت كه مجموعه اى از آيات قرآن و كلمات پيامبر صلى الله عليه و آله و عرفيات مسلم اجتماعى و اخلاقى است، براى آن بود كه اگر سكوت مى كردند آينده ى تاريخ چنين قضاوت مى كرد كه نكند فاطمه عليهاالسلام هم به ناحق آنرا در تصرف داشته كه وقتى از او گرفتند هيچ نگفت؟!
بخصوص آنكه دشمن در پى سوژه اى بود كه اين جهت را براى اهل بيت عليهم السلام ثابت كند.
لذا قبل از هر دليلى، واضح ترين جهت در اقدام و استقامت آن دو معصوم در مسئله، اثبات حقانيت خود و پيشگيرى از اهداف خبيث غاصب بود تا قداست مقام عصمت به هيچ عنوان تحت سؤال نرود و براى هميشه تاريخ بدانند كه اموال دنيا- به هر بزرگى كه باشند- كوچكتر از آنند كه مقام شامخ معصوم را پايين بياورند.
درجه ى رفيع عصمت كه به عرش مى سايد و از جانب خداوند است بمعناى صاحب اختيار كل جهان است و تصرف در تكوين و تشريع مطرح است. اين مقام را كجا كه سبك مغزانى در صدد نسبتهاى پيش پا افتاده اى باشند كه از دهان و شكم تجاوز نمى كند؟!
با در نظر گرفتن اين جهت اصلى كه به خود اهل بيت عليهم السلام مربوط مى شد مى پردازيم به جهاتى كه مربوط به دشمن بود و بايد انجام مى شد.
معرفى مبغضين و اذيت كنندگان فاطمه
غاصبين و مردم واقعاً در پى قطعه زمينى بنام فدك نبودند، چرا كه زمين براى غصب كردن بسيار بود و لزومى نداشت از ميان آن همه باغهاى حجاز كه در چهار سوى مدينه بود فقط سراغ فدك بيايند.
اين اقدام ناجوانمردانه، فقط عيار حب و بغض را روشن كرد. وقتى گرفتن ملك فاطمه عليهاالسلام مطرح شد بسيارى از دلها از خوشحالى تپيدن گرفتند و قرار از كف دادند. آنگاه كه فهميدند حضرت زهرا عليهاالسلام از اين اقدام بشدت منزجر شده است بيشتر شتاب گرفتند و بغض خود را ظاهر كردند. آنگاه كه اذيت دختر پيامبر صلى الله عليه و آله به ميان آمد جمعيت بيشترى جمع شدند، و آنگاه كه جسارتى عظيم به فاطمه عليهاالسلام صورت گرفت كسى لب باز نكرد.
اين زمينه محك خوبى براى باز كردن سفره ى دلها بود تا معلوم شود مسئله بر سر قطعه زمينى نيست، بلكه اين بغضهاى نهفته با خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله است كه چنين بروز كرده است. اميرالمؤمنين و حضرت زهرا عليهماالسلام هم با مقاومتشان خواستند هرچه بيشتر اين باطن نهفته ى غاصبين و طرفدارانشان را روشن كنند. هرچه استقامت بيشتر مى شد بغض و اذيت اوج مى گرفت و نشان مى داد كه چند نفر در محبت فاطمه عليهاالسلام باقى مانده اند، چند نفر با دشمن او دشمن اند، و چند نفر دشمن او و طرفدار دشمن اويند و آماده اند تا كينه هاى كهنه را خالى كنند.
اين بهترين نتيجه اى بود كه مى توانست براى نسلهاى آينده روزنه اى براى تحليل صحيح وقايع باشد و چنين هم شد. امروز همه مى دانند كه دوست فاطمه عليهاالسلام فدك او را غصب نمى كند و قلب او را نمى آزارد و گريه ى او را بلند نمى كند و در كوچه او را مورد جسارت قرار نمى دهد، و براى قطعه زمينى اين همه دختر پيامبر صلى الله عليه و آله را به مسجد و محاكمه نمى كشاند. اكنون كه دشمن زهرا عليهاالسلام شناخته شد عضويت در هر دو جبهه اختيارى است. اينكه فاطمه عليهاالسلام به دشمنان خود اعلام كرد: «حتى يك كلمه با شما سخن نخواهم گفت تا نزد پيامبر صلى الله عليه و آله بروم و شكايت شما را نزد او ببرم» تا آخر روزگار خط فاطمه عليهاالسلام را براى شيعيان و طرفدارانش روشن كرد.
اعتراض و معرفى بدعت گزاران جاهل
از اهدافى كه بر عهده ى رهبران دين است معرفى بدعت گزاران و تبيين روش آنان است تا مردم گمراه نشوند. اين بيان بايد طورى صاحبان بدعت را معرفى كند كه هم ترفندهاى آنان شناخته شود و هم براى آيندگان راه روشنى ارائه شده باشد.
اميرالمؤمنين و حضرت زهرا عليهماالسلام در چندين مرحله اتمام حجت- كه شرح آن خواهد آمد- بخوبى مشت بدعت گزار را باز كردند كه هم با قرآن ضديت مى نمايد و هم گفته هاى پيامبر صلى الله عليه و آله را زير پا مى گذارد و هم به آسانى به پيامبر صلى الله عليه و آله دروغ و افت را مى بندد و هم به ساده ترين مبانى قضاوت جاهل است و نمى داند از كه شاهد بخواهد و از چه كسى قَسَم طلب كند، و هم جهل مطلقى نسبت به همه ى جوانب ديگر بر مغز او حاكم است كه حتى قادر نيست باطل خود را نيك جلوه دهد!
پس از احتجاجات اميرالمؤمنين و حضرت زهرا عليهماالسلام، ابوبكر و عمر بطورى خلع سلاح شده بودند كه رسماً گفتند: «ما قادر به مخاصمه با شما نيستيم و جواب شما را نمى توانيم بدهيم، ولى بايد (به زور!) آنچه ما مى گوئيم انجام شود». وقتى اين اقرار را نمودند حقيقت تمام عيار جلوه كرد و بدعت گزار بخوبى معرفى شد و هدف حاصل گرديد.
اثبات ضديت غاصبين با دين خدا
فدك سبب خوبى شد براى معرفى باطن و خميره ى اصلى غاصبين تا پايه ى كار بر همه روشن باشد.
هدف اصلى غاصب، محو اثر دين و طبعاً محو حافظين دين از صفحه ى اجتماع، و محو آثار و يادگارهاى يادآور دين و پيامبر صلى الله عليه و آله بود تا راه براى بازگشت سريع به جاهليت باز باشد. وقتى مدافع دين نبود و آنگاه كه دين در اجتماع كم رنگ شد و آنچه يادآور و احيا كننده ى دين در اذهان است از انظار مردم پاك شد، براحتى مى توان مردم را به جاهليت سوق داد و بدعتها را به جاى خالى دين جايگزين كرد. بدعتها چيزى جز همان مبانى جاهلى و اخلاق جاهليت نيستند.
در مسئله ى فدك كه در ظاهر بعنوان غصب يك ملك شخصى بروز كرده بود، اميرالمؤمنين و حضرت زهراعليهما السلام سعى وافرى نمودند تا اين حقيقت را به مردم برسانند كه در سايه ى اين مسئله ضربه هاى سهمگينى بر پيكر دين وارد مى شود و اين مقدمه اى براى گامهاى بعدى خواهد بود.
مقابله با استناد كارها به اجتماع و اتفاق مردم
در دين خدا حكم و امر از آن خدا و نمايندگان اوست. مردم بعنوان مجموعه ى محترمى بنام اجتماع و جامعه مطرح هستند، ولى قدرت تشخيص حقايق و حكمتها در حد عقل ضعيف بشر نيست، و در اين مورد انسانها بارها و بارها امتحان داده اند و خود نتيجه ى خسران آن را گرفته اند.
ابوبكر و عمر در چنين اقدام جسورانه، مستمسكى بعنوان اتفاق مردم را به ميان آورده بودند، كه حضرت در چند جبهه با آن مقابله كرد و در پايان خودِ اجماع كنندگان را مورد خطاب قرارداد كه بر فرض قبول اتفاق، چه حق داريد كه بر سر باطل اتفاق كنيد و چه كسى اين اجازه را به شما داده است؟ اگر همه ى مردم روى زمين هم بر باطل اتفاق كنند به خدا ضررى نمى رسانند و حقيقت تغيير نخواهد كرد.
اضافه بر آنكه سوء استفاده ى غاصبين از حال روانى مردم و در نظر گرفتن سوابق آنان و استفاده از ترفندهاى اخلاقى و ارائه ى مظاهر تقوا و حاكم كردن زور در اجتماع براى حصول اجماع، همه باعث بوجود آمدن اين حالت خاص شده بود، و با اين اقدام حضرت همه ى اين ترفندها بر ملا شد.
شكستن قدرت ظالم و مقابله با زور
نكته ى جالبى كه فطرتاً براى هر بشرى قابل درك است مقابله با ستم و اعلام نفرت از آن است. اگر فدك را ضمن يك خواهش و تقاضا از حضرت مطالبه مى كردند شايد شكل مسئله فرق مى كرد. اگر لااقل مجلس محاكمه اى تشكيل مى دادند باز صورت كار تغيير مى كرد.
اينكه براى تصرف ملكى كه تحت تصرف كسى است بدون طى مراحل قانونى و محاكمه و شنيدن دليل مدعى و مدعى عليه، با استفاده از زور مأمورانى بروند و نماينده ى حضرت زهرا عليهاالسلام را از فدك بيرون كنند، حاكى از حكومت قلدرى و آغاز هرج و مرج در اجتماع است.
براى آنكه مردم بدانند اگر ابوبكر به خيال خود سخن حقى هم دارد بايد به شكل قانونى مطرح كند و پس از استماع سخن طرفين وقتى حكم صادر شد عمل نمايد، اين اقدامات حضرت زهرا عليهاالسلام از نظر قوانين قضاوت بين المللى نيز آنان را محكوم كرد و هر بشرى با هر آئين و مذهبى مى تواند درباره ى مسئله ى فدك قضاوت كند و ببيند كه ساده ترين مسئله ى قضائى درباره ى آن رعايت نشده است!
ندادن شرايط مالى به غاصبين
مسئوليت كمك به ظالم از مسايلى است كه خداوند بر سر آن مردم را مؤاخذه مى نمايد، چرا كه كوچكترين يارى و اعانت به ظالم شركت در ظلم اوست.
سكوت در مقابل غصب فدك يك وجهه اش كمك كلان مالى به غاصبين بود كه از طريقى بنام اسلام با مسلمانان مى جنگيدند و از سوى ديگر پايه هاى حكومت خود را محكم مى كردند و از سويى بازكردن راه براى ادامه بدعت گزاريها بود.
لذا مقابله ى حضرت، براى بيرون آوردن اين اعانه ى مالى از دست حاكم غاصب بود تا سالهاى سال انحرافاتى كه پيش خواهد آمد از اين تقويت روزهاى اول سرچشمه نگرفته باشد. اگر چه اين مقابله ى حضرت در ظاهر اثرى نبخشيد ولى صاحب اموال آخرين تلاش خود را براى بيرون آوردن آن از چنگ غاصب نمود و در پيشگاه الهى معذوريت خود را ثابت كرد.
در دست داشتن شرايط مالى مناسب
و قتى كسى مالى را غصب مى كند اكثراً مردم مالك را فراموش مى كنند و فقط در صدد آنند كه آيا متصرف جديد كار درستى كرد يا نه؟ در حاليكه هركس براى احياى حقوق خويش قيام كند به طبيعى ترين حق خود اقدام كرده و هيچ خجالت و ملامتى هم ندارد.
اگر ما بگوئيم كسى اموال حضرت زهرا عليهاالسلام را به سرقت برده بود و حضرت براى بازگرداندن آن اقدام فرمودند اين به معناى دنيا طلبى است؟! آيا اشخاصى كه به دنيا اعتنا ندارند بايد گرسنه بمانند و دنيا پرستان هرگونه كه مايلند به چپاول بپردازند؟
حضرت زهرا عليهاالسلام مى فرمايد: «اين ملكى بود كه برايم عزيز بود چرا كه از جانب خداوند و بدست پيامبرش عطا شده بود، و اين را براى فرزندانم نگاه داشته بودم كه آنان به مردم محتاج نباشند». آيا دفاع از چنين جنبه ى اقتصادى زندگى آن هم در مقابل كسى كه آنرا به زور گرفته، مشكلى دارد؟ و اصلاً جاى سؤال و اشكال است؟ گذشته از اينكه تا آن روز اين اموال به مصرف فقرا مى رسيد و دلهايى شاد مى شد كه اكنون بايد با دست خالى از درِ خانه ى فاطمه عليهاالسلام باز گردند!
حضرت زهرا عليهاالسلام اين اموال را در مصارفى خاص مصرف مى كرد و اينك بايد ببيند در ضد آنچه خود مايل به صرف آن است خرج مى شود و او همچنان قادر بر دفاع از اموال خود نيست. آيا دفاع براى چنين ثروت حلالى از ساده ترين اقدامات هر بشر و هر مسلمان نيست؟
از همه جالب تر اينكه مسئله بر سر مبلغى اندك نبوده كه هركس از فاصله دور با خطاب و عتاب بگويد اين ارزشى ندارد، گذشت كنيد! چطور مصرف آن براى غاصبين شيرين است، و فقط بايد به كام فاطمه عليهاالسلام تلخ شود؟ تا اينجا سعى شد اسرارى كه عيناً از كلام شخص اميرالمؤمنين و حضرت زهرا عليهماالسلام استفاده شده ارائه گردد و مسلماً جهاتى هست كه زمينه ى اجتماعى براى بيان آنها آماده نبوده است. به اميد آن روز كه با ظهور حضرت بقية اللَّه الاعظم عجل اللَّه تعالى فرجه و محاكمه ى غاصبين بدست يداللهى آن امام حاضر، حقايق و نهفته هاى ديگرى از فدك بر ما فاش شود.
خطابه ى حضرت زهرا عليهاالسلام كه براى نخستين بار در روزهاى آخر عمر آنحضرت ايراد شد، با توجه به بى سابقه بودن آن و حال بيمارى فاطمه عليهاالسلام پس از شهادت حضرت محسن عليه السلام و مجروح بودن حضرتش از ناحيه ى صورت و سينه و بازو، و بار غصه اى كه از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله و غصب حق اميرالمؤمنين عليه السلام و شهادت پسرش داشت، و غصب فدك كه اخيراً بر مصائب افزوده شده بود، و در كنار همه ى اينها بى توجهى مطلق مردم به تنها يادگار پيامبرشان و خاندانى كه باقيماندگان از نسل آنحضرت بودند تا حد تصميم بر قتل آنان و به آتش كشيدن خانه ى ايشان، همه ى اينها فكر را متوجه اهميت مطلب مى كند كه با آن شرايط جسمى و روحى و با در نظر گرفتن مردمى كه آنچنان جبهه گرفته بودند، چرا فاطمه زهرا عليهاالسلام اين اقدام بى سابقه را انجام دادند و به مسجد آمدند و براى مردم سخن گفتند.
اين سؤالى است كه در بخش چهارم كتاب تحت عنوان «اسرار غصب فدك» قسمتى از آن پاسخ داده شد، و در اين بخش نيز جنبه هاى ديگرى از آن تبيين مى گردد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page