عكس العمل انسان در مقابل رفتار ناشايست ديگران، از چند حالت خارج نيست: يا رفتارى بدتر نسبت به آنها انجام مىدهد؛ يا مشابه خود آنها رفتار مىكند؛ يا چشم پوشى مىكند؛ يا نه تنها آن رفتار بد را ناديده مىگيرد، بلكه حتى كار بهترى هم در رابطه با آنها انجام مىدهد.
بديهى است در نظام اخلاقى و ارزشى اسلام، حالت اول ارزش منفى دارد؛ يعنى ظلم به ديگران به طور قطع و يقين مذموم است. رفتار دوم، يعنى مقابله به مثل، در مواردى مجاز شمرده شده است. و اما چشم پوشى از رفتار ناشايست ديگران و يا انجام رفتارى بهتر نسبت به آنها از ارزش بسيار بالايى برخوردار است. در قرآن نيز دستورى كلى در ارتباط با كسانى كه رفتار نامناسب دارند، بيان شده است: اِدْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ ؛(170) رفتار بد ديگران را به وسيله كار بهتر دفع كن. اين آيه در دو جاى قرآن آمده است، كه در يك جا در ادامه آن مىفرمايد: فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ؛(171)تا همان كسى كه با تو بر سرِ دشمنى است، گويى دوست و خويش تو گردد.
خوش رفتارى در مقابل رفتار بد ديگران، علاوه بر اين كه اوج ارزش اخلاقى است، انگيزهاى را هم در طرف مقابل براى كسب اين ارزش اخلاقى ايجاد مىكند. در دستگاه ارزشى اسلام، رفتارهاى انسان از نظر ارزشى داراى مراتب و درجات مختلفى است. اين ارزش، گاهى در حد خنثى است و گاهى در حد مثبت، آن هم با درجات متفاوت. مثلاً، در مورد رفتار بد ديگران، گاهى اگر انسان مشابه همان كار را نسبت به آنها انجام دهد، از نظر ارزش گذارى خنثى و در حد صفر است؛ يعنى نه ارزش منفى دارد و نه ارزش مثبت. اما عمل كسى كه در مقابل رفتار بد ديگران نه تنها مقابله به مثل نمىكند، بلكه رفتار بهترى هم نسبت به آنها انجام مىدهد، داراى ارزش مثبت است.
در بحث فلسفه اخلاق، عدهاى اعتقاد دارند كه به طور كلى، يك رفتار يا خوب است و يا بد؛ اگر عملى به شكل خاصى انجام شود خوب است، در غير اين صورت بد. كانت، فيلسوف اخلاقى معروف، در اين باره مىگويد: كار خوب شرايطى دارد كه در صورت تحقق آنها مىتوان آن كار را خوب دانست، از جمله اين شرايط اين است كه انسان كار را به دليل اطاعت از حكم عقل يا وجدان انجام دهد نه از روى عواطف و يا انگيزه ديگرى. براساس ديدگاه كانت، عملِ مادرى كه نيمههاى شب از خواب شيرين برمىخيزد و از طفلش پرستارى مىكند، فاقد ارزش اخلاقى است؛ چرا كه مادر براى ارضاى عاطفه خود دست به اين كار زده است!
اما در دستگاه ارزشى اسلام، ارزشهاى مثبت داراى مراتب اند؛ يعنى امر آنها بين نفى و اثبات نيست. ممكن است عملى از يك درجه تا بى نهايت ارزش داشته باشد. مراتب عبوديت و خلوص، همگى داراى ارزش اند، منتها با درجات متفاوت. آن خلوص كاملى كه مد نظر اسلام است، خلوصى است كه حضرت على(عليه السلام) داشتند. آن حضرت مىفرمايند: ما عَبَدْتُكَ خَوْفَاً مِنْ نارِكَ و لا طَمَعاً فى جَنَّتِك لكن وَجَدْتُكَ اَهْلا لِلعِبادةِ فَعَبَدْتُكَ.(172)
بنابراين، دستگاه ارزشى اسلام، ارزشها را در شكل «همه يا هيچ» در نظر نمىگيرد، بلكه اعمال خوب مراتب و درجات فراوانى دارند. البته ارزش بسيارى از كارها به نيت انسان بستگى دارد؛ هر قدر اخلاص انسان در كارى بيش تر باشد، به همان ميزان ارزش آن كار بالاتر است. اخلاص هم تنها با گفتن لفظ «قربةً الى اللّه» به دست نمىآيد؛ كار بايد واقعاً و از صميم دل براى خدا باشد.
- پاورقی -
(169) - قيامة (75)، 14.
(170) - مؤمنون (23)، 96.
(171) - فصّلت (41)، 34.
(172) - بحارالانوار، ج 70، باب 52، روايت 1.
تفاوت مراتب ارزش اعمال
- بازدید: 701