بى گمان, ما درمورد تمامى تفسير, به عنوان يك مجموعه, به نتيجه واحدى از قبول يا ردّ نخواهيم رسيد, زيرا با نگرش ژرف تر و درنگ در محتوا, سبك و روش روايتها, به خوبى در مى يابيم كه روايتهاى درست و ساختگى درآن وجود دارد. از سوى ديگر با توجه به ضعف سند تفسير به سادگى نمى توان فهميد كدام يك از روايتهاى تفسير درست وكدام يك ساختگى است, بلكه چه بسا شناسايى روايتهاى درست از غير آن, نيازمند سنجش هريك با ديگر روايتهاى موجود در حوزه تفسيرى شيعى, بويژه روايتهاى نقل شده از امام صادق وامام رضا (ع) وپيدا كردن خود آن روايت ها يا مانند آنها و آن گاه بررسى سندى است كه اين خود, مجالى فراخ تر مى طلبد.
آنچه به اختصار و درمقايسه با ديگر روايات مى توان گفت اين است كه روايتهاى درست درميان اين مجموعه تفسيرى, بسيارند.
واينك از آن ميان, شمارى را با تكيه بر اسلوب و محتوا برمى گزينيم, بدين اميد كه مجال بررسى تفصيلى همه موارد فراهم آيد.
الف. در تفسير آيه شريفه: (اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول واولى الأمر منكم) گويد:
(قال جعفرالصادق(ع):لابدّ للعبد المؤمن من ثلاث سنن: سنّة اللّه و سنّة الانبياء و سنّة الاولياء, فسنّة اللّه السر و سنّة الرّسول(ص) مداراة الخلق و سنّة الاولياء الوفا بالعهد والصبر فى البأساء والضراء.)45
جعفرصادق(ع) فرمود: بنده مؤمن بايد سه سنت را دارا باشد: سنت الهى, سنت پيامبران و سنت اولياء. سنت الهى,[كتمان] راز است و سنت انبيا مدارا با مردم است و سنت اوليا وفاى به عهد و شكيبايى در سختيها و رنجهاست.
اين روايت در تحف العقول از امام رضا(ع)با اندك تفاوت نقل شده است كه متن آن را ياد مى كنيم:
(قال الرّضا(ع):لايكون المؤمن مؤمناً حتى يكون فيه ثلاث خصال: سنة من ربّه و سنة من نبيّه و سنة من وليه(ع). فأمّا السّنة من ربّه فكتمان السّر و امّا السّنة من نبيّه فمدارة النّاس وامّا السّنة من وليّه فالصّبر فى البأساء و الضراء.)46
ب: در تفسير آيه شريفه (وقربناه نجيّاً) گويد:
(قال جعفر: للمقرب من اللّه تعالى ثلاث علامات اذا افاده اللّه علماً رزقه العمل به واذا رفعه اللّه للعمل به اعطاه الاخلاص فى عمله واذا اقامه لصحبة المسلمين رزقه فى قلبه حرمة لهم و يعلم أنّ حرمة المؤمنين من حرمة اللّه تعالى.)47
انسان مقرب خدا, داراى سه نشانه است: هرگاه خدا به او علمى بخشيده عمل به آن را نيز مى دهد, هرگاه خداوند او را به خاطر عملش بالابرد, اخلاص در علم نيز به وى عطا فرمايد, هرگاه خداوند او را هم صحبت مسلمانان قرار دهد, احترام گذاشتن به آنان را نيز در قلب وى روزى مى كند و او مى داند كه حرمت مؤمنان از حرمت الهى, سرچشمه گرفته است.
ج. در تفسير آيه شريفه:(ولاتجعلوا دعاءالرّسول بينكم كدعاء بعضكم بعضاً) گويد:
(قال جعفر: الحرمات تتبع بعضها بعضاً. من ضيع حرمة الخلف فقد ضيّع حرمة المؤمنين ومن ضيّع حرمة المؤمنين فقد ضيّع حرمة الاولياء ومن ضيّع حرمة الاولياء فقد ضيّع حرمة الرّسول ومن ضيّع حرمة الرّسول فقد ضيّع حرمة اللّه ومن ضيّع حرمة اللّه تعالى, فقد دخل فى ديوان الأشقياء وأفضل الاخلاق حفظ الحرمات ومن أسقط عن قلبه الحرمات تهاون بالفرايض والسّنن.)48
حرمتها برخى پيرو برخى ديگرند. هركه حرمت مردمان را تباه سازد, حرمت مؤمنان را تباه كرده است وهركس حرمت مؤمنان را تباه كند, همانا حرمت اولياء را تباه كرده است وهركه حرمت اولياء را تباه كند, همانا حرمت پيامبر را تباه كرده است وهركه حرمت پيامبر را تباه كند, پس حرمت خدا را تباه كرده وهركه حرمت خدا را تباه كند, پس در دفتر شقاوتمندان درآمده و برترين اخلاق نگهدارى حرمتهاست وهركه حرمتها را در دل وانهد, فرايض و سنتها را خوار شمرده است.
هرچند فرصت شناسايى و بررسى همانندهاى اين روايتها, درميان متون معتبر شيعى, به دست نيامد, ولى محتوا و سبك هريك به خوبى نشان مى دهد كه مى تواند از معصوم صادر شده باشد.
- پاورقی -
45. همان/ 27.
46. حرانى, على بن شعبه, تحف العقول/ 519.
47. مجموعه آثار سلّمى, گردآورى نصراللّه پورجوادى, تفسير الصادق / 41.
48. همان /46.
گزينه هايى از روايتهاى داراى سند ظنى
- بازدید: 1323