سخنان جاودان امام در طب

(زمان خواندن: 9 - 18 دقیقه)

امام صادق (عليه السلام ) سخنان جاودان و آراء ارزشمند حكيمانه اى در طب دارد كه اگر به آنها توجه شود و مورد عمل قرار گيرد، شايستگى آن را دارد كه به عنوان پايه هاى ثابت و عمومى طب و اركان بهداشتى در هر عصر و در هر مكانى براى تمام نسلها شناخته گردد. براستى كه اينها سخنان كوتاهى است كه عقول اطباء و دانشمندان از درك حقيقت آن ناتوان شده و پس از گذشتن قرنها و تغيير احوال و پيشرفت عقل بشرى و كثرت تجربه هاى علمى و عملى روشن شده است .
در اينجا برخى از اين سخنان طبى را نقل مى كنيم تا شاهد صدق گفتار ما باشد:
امام فرمود:
در گذشته به طبيب ، معالج مى گفتند. روزى موسى بن عمران عرض كرد: خدايا بيمارى از كيست ؟ از سوى خدا خطاب رسيد كه از من است . موسى گفت : دوا از كيست ؟ خطاب رسيد كه آن هم از من است . موسى گفت : پس ‍ مردم چه نيازى به معالجه كننده دارند؟ خطاب رسيد كه بوسيله آن به آرامش خاطر و طيب نفس مى رسند. از آن زمان به معالج طبيب گفته شد (62).
و نيز امام صادق (عليه السلام ) فرمود: تا وقتى بدن تو بيمارى را تحمل مى كند از دارو بپرهيز.(63)
مى گوييم : منظور از اين سخن اين است كه بدن به طبيعت خود رها شود و داروهايى كه چه بسا باعث ناراحتى هاى ديگر شود، مصرف نگردد.
و نيز فرمود: كسى كه صحت بدن او بر بيماريش غلبه كند و در عين حال خودش را با چيزى معالجه نمايد و بميرد، من از او بيزار هستم . و در روايتى آمده كه او به ضرر خود عمل كرده است (64).
مى گوييم : در اين باره احاديث متعددى از اهل بيت (عليه السلام ) رسيده و منظور اين است كه بيماريها به طبيعت خود گذارده شود مادامى كه بدن آن را تحمل مى كند و نبايد تعادل مزاج را با علاج بر هم زد. امام رضا (عليه السلام ) فرمود: معالجه بدن مانند تعمير خانه و اصلاح آن است كه كم آن به زياد منجر مى شود. به عبارت ديگر بيمارى تخلف از قوانين طبيعى است و دارو اين تخلف و انحراف را آشكار مى سازد و چون اين تخلف در بدن به وجود آيد آن را از صحت دور مى كند.
و نيز امام صادق (عليه السلام ) فرمود: شستن ظرف و جارو كردن آستانه خانه روزى را جلب مى كند.(65)
مى گوييم : ظاهر اين حديث دستور نظافت و اهميت دادن به آن است چون نظافت از اركان صحت و راحتى و اين دو از نعمتهاست و همان روزى است كه نظافت آن را جلب مى كند، چون روزى فقط تحصيل مال نيست و منظور از ((كسخ )) كه در روايت آمده جارو كردن و منظور از ((فناء)) صحن خانه است .
و نيز فرمود: كمتر آب بخور كه آن باعث هر نوع بيمارى مى شود(66).
مى گوييم : از مسلمات طبى است كه آب خوردن زياد بخصوص بر روى غذا و يا در اثناى غذا خوردن ، باعث كندى هضم در معده مى شود. يعنى اين كار، ترشحات معده را رقيق مى كند و چون هضم غذا مختل شد، تغذيه مختل مى شود و چون تغذيه مختل شد، بدن از غذا استفاده نمى كند و ضعيف مى شود و آماده پذيرش هر نوع بيمارى مى گردد. منظور امام از اينكه آب خوردن زياد باعث بيمارى مى شود، همين است .
و نيز فرمود: شايسته است كه پيرمرد نخوابد مگر اينكه شكم او پر از غذا باشد كه اين كار براى او خواب آور است و دهان او را خوشبو مى كند(67) مى گوييم : مشهور اين است كه كم خوردن غذا در موقع خواب براى معده مفيد است و اعصاب را آرامش مى بخشد و خواب را راحت مى كند ولى در پيرمرد اين طور نيست چون او نمى تواند زياد غذا بخورد بلكه بيشتر از مايعات و غذاهاى سبك استفاده مى كند و اين غذاى اندك در مدت كمى هضم مى شود و او نياز دارد كه فاصله هاى متعددى غذا بخورد. بنابراين اگر او غذاى كمى بخورد و در اثناى خواب هضم شود و معده او خالى بماند ضعف بر او غلبه مى كند و نمى تواند خواب راحتى داشته باشد براى همين است كه او نبايد بخوابد مگر اينكه شكم او پر باشد تا خواب او راحت و دهان او خوشبو شود.
و نيز به عنوان بصرى فرمود: پرهيز كن از اينكه چيزى را بخورى كه به آن اشتها ندارى كه اين كار باعث حماقت و ابلهى مى شود. و نخور مگر پس از گرسنگى . و چون خواستى بخورى غذاى حلال بخور و نام خدا را به زبان آور و سخن پيامبر را به ياد آور كه فرمود: آدمى ظرفى را كه بدتر از شكمش ‍ باشد پر نكرد پس اگر ناچار بايد غذا خورد، يك سوم آن را براى غذايش و يك سوم آن را براى آبش و يك سوم ديگر براى نفس كشيدنش اختصاص ‍ دهد(68).
مى گوييم : اشتها همان گرسنگى و نياز بدن به غذاست و ميل به خوردن از آنجا ناشى مى شود و منظور حضرت از اينكه آن چه را اشتها ندارى نخور، همان چيزى است كه كه بدن به آن ميل و رغبت ندارد. وقتى بر خلاف ميل خورده شود، در بدن عكس العمل نامطلوبى مى گذارد از جمله اينكه ايجاد نفرت مى كند و باعث انقلاب در مزاج مى شود همانگونه كه انسان از دوا نفرت دارد و بدينسان نظام بدن مختل مى شود و از غذا آن قوت لازم حاصل نمى شود و در نتيجه اعصاب ضعيف و مضطرب مى گردد و گاهى اين اضطراب به مغز انتقال مى يابد چون منشاء اعصاب همان است
و لذا مى فرمايد كه آن باعث حماقت و ابلهى مى شود. بعضى از حكما گفته اند: چيزى را كه با اشتها مى خورى تو آن را خورده اى ولى چيزى كه بدون اشتها مى خورى آن تو را خورده است ، يعنى بيمار و ناتوانت مى كند.
و اما اينكه فرمود: چيز حلال بخور و نام خدا را به زبان آور، براى آن است كه اگر دقت كنى خواهى ديد كه عوامل سلامت بدن منحصر در ماديات نيست بلكه معنويات و روحيات نيز در آن تاءثير دارد و مهمترين آنها اطمينان قلب و آرامش خاطر است كه نفوس آرامش مى گيرد و دلها صفا مى يابد. از آنجا كه غذاى حلال ، نفس و روح را خوشنود مى سازد و قلب را اطمينان مى بخشد، لقمه حلال و بردن نام خدا اهميت فراوانى در فعاليت بدن دارد، برخلاف غذاى حرام دل از آن در اضطراب است . براى همين است كه امام با اين سفارش روحى و با تحريك اعتقاد آرامش بخش انسان را معالجه مى كند.
و اما سخن پيامبر كه فرمود: ((انسان ظرفى را كه بدتر از شكمش باشد پر نكرد)) اين يك مطلب روشنى است و احتياج به شرح ندارد و اين سخن مانند سخن ديگر آن حضرت است كه فرمود: معده خانه بيمارى و پرهيز سر آمد دواهاست . چون وقتى معده پر شود به كندى كار مى كند و چون به كندى كار كند بخارات و گازهاى معده به سوى بالاى يعنى به طرف مغز متصاعد مى شود و فكر انسان از فعاليت مى ماند براى همين است كه پزشكان از مطالعه كردن پس از غذا نهى مى كنند. آنگاه مغز دچار سستى مى گردد و ميل به خواب حاصل مى شود و كسى كه با شكم پر بخواهد خوابهاى وحشتناكى مى بيند و گاهى خيالات باطل و افكار مشوش رخ مى دهد و اين همان است كه امام فرمود و از حماقت و ابلهى شخص پرخور خبر داد و براى همين است كه پيامبر معده را به سه قسمت تقسيم كرد يك سوم براى طعام و يك سوم براى آب و يك سوم براى نفس كشيدن . و لذا بعضى از پزشكان گفته اند: از آنچه مى خورى فقط يك سوم آن را فايده مى برى و دو سوم آن به نفع طبيب است كه پس از اين پرخورى ، بايد تو را معالجه كند. پس درست بينديش .
و نيز فرمود: هر بيمارى از پرخورى است مگر تب كه از بيرون وارد مى شود.(69)
مى گوييم : از نظر طبى ثابت شده است كه تب از ميكروبهاى خاصى به وجود مى آيد و علم جديد كشف كرده كه برخلاف اعتقاد قدماء تب از فساد اخلاط اربعه حاصل نمى شود. همچنين دانشمندان عصر اتفاق نظر دارند كه امتلاء معده و پرخورى از مهمترين عوامل بيماريهاست چون معده مانند دستگاهى است كه سوخت بدن را آماده مى سازد و غذا را كه قوام جسم و روح با آن است به بدن مى رساند، وقتى معده با پرخورى ضعيف شد، زمينه براى پيدايش هر نوع بيمارى چه روحى و چه جسمى فراهم مى شود. براى همين است كه امام فرمود:
هر مرضى از پرخورى است . برخلاف تب كه از خارج بدن وارد مى شود. چون ميكربها از طريق هوا و آب و هر چيزى كه حامل ميكرب است وارد بدن مى شوند.
و نيز فرمود: همه اين بادها از صفراى شديد و يا خون سوخته شده يا بلغم زياد است ، پس انسان بايد پيش از آن كه اين طبايع بر او غلبه كند و او را هلاك سازد مواظب خود باشد(70)
مى گوييم : بدن انسان از عناصر جامد و نيمه جامد و مايع تركيب يافته است ، جامد مانند استخوان و نيمه جامد مانند غضروف و مايع مانند اخلاط چهارگانه كه عبارتند از خون و صفرا و بلغم و سودا. خون در رگها و صفرا در كبد و بلغم در عروق لنفاوى و سودا كه همان ذرات جامع آغشته به خون است در طحال قرار دارند. اين راءى بقراط است كه تمام بيماريها را به فساد اين اخلاط مربوط مى داند و از اينها بادها و گازهاى دردآور توليد مى شود، ولى طب جديد مى گويد: وقتى غذا در بدن سوخته مى شود ايجاد حرارت مى كند و اگر اين سوخت و ساز ناقص انجام گيرد، رسوباتى در اعضاى بدن منتشر مى شود كه بيماريهاى گوناگون توليد مى كند.
ملاحظه مى كنيد كه اين همان سخن پيشينيان است و تنها اصطلاحات عوض شده است . و لذا امام صادق (عليه السلام ) سفارش مى كند كه انسان مواظب خودش باشد يعنى در خوردن اسراف نكند و غذاها را به يكديگر مخلوط ننمايد و موادى را كه تند است و سوخت بدن را شديد مى كند و يا آن را ناقص مى كند، مصرف نكند كه عواقب نامطلوبى به بار مى آورد و باعث مى شود كه يكى از اين اخلاط يا طبايع فاسد گردد و باعث هلاكت يا بيمارى شود.
ونيز فرمود: راه رفتن براى مريض باعث طولانى شدن بيمارى مى شود.(71)
مى گوييم : در اين حديث بر استراحت كردن بيماران تاءكيد شده است و تمام پزشكان عصر نيز بر آن تاءكيد دارند.
و نيز فرمود: اگر مردم در غذا خوردن اعتدال داشته باشند، بدنهايشان سالم مى شود(72).
مى گوييم : منظور اين است كه در خوردن رعايت ميانه روى كنند و اسراف ننمايند و منظور اين نيست كه غذا بخورند و از مقدار لازم بكاهند. آرى تنوع طلبى و حرص در غذا باعث مى شود غذاهايى را كه با هم سازگارى ندارند با هم بخورد و يا زياد بخورد و رودل كند كه مادر تمام بيماريهاست بلكه گاهى باعث مرگ مى شود، چون اين كار بر خلاف اعتدال است و بدن تحمل آن را ندارد.
و نيز فرمود: خوابيدن راحتى بدن و سخن گفتن راحتى روح و سكوت راحتى عقل است (73).
مى گوييم : بديهى است كه اگر انسان خوب نخوابد و استراحت نكند و اعضاى بدن تجديد قوا نكند، نمى تواند وظايف خود را انجام بدهد و بدن ضعيف مى شود و نيروى آن كم مى شود. اما وقتى انسان مى خوابد، راحت مى شود. همچنين روح مى خواهد آنچه را كه در نفس و قلب و فكر است اظهار كند پس بايد با سخن گفتن استراحت كند. سكوت نيز راحتى عقل است تا به عواقب امور نظر كند و حوادث را بررسى كند و به نتيجه هاى لازم برسد.
و نيز فرمود: در چيزى كه باعث سلامت بدن مى شود، اسراف وجود ندارد.
بلكه اسراف در چيزى است كه موجب تلف شدن مال و ضرر به بدن مى شود(74)
و نيز فرمود: دوا چهار نوع است : حجامت و ضماد گذاشتن و قى كردن و اماله كردن .
مى گوييم : پيشينيان از پزشكان معتقد بودند كه بيشتر بيماريها از فساد اخلاط به وجود مى آيند و به عبارت ديگر وقتى مايعات بدن كثيف شد، بدن مريض مى شود و نيز مى گويند تمام مايعات بدن از خون توليد مى شوند، وقتى خون صاف باشد، مايعات ديگر نيز سالم خواهند شد و در نتيجه بدن سالم خواهد شد اگر چنين نباشد بدن مريض مى شود و در چنين حالتى بايد خون را تصفيه كرد تا كثيف بودن آن باعث بيماريها نگردد.
براى تصفيه خون وسائل مختلفى وجود دارد كه از جمله آنها حجامت كردن است كه امروز ميان پزشكان در باره آن اختلاف نظر وجود دارد، زيرا كه خون اساس زندگى است و براى بيمار ضعيف كه قواى خود را از دست داده درست نيست كه خونش كاسته شود. و البته اين سخن در بيماريهايى كه با كمبود خون همراه است سخن درستى است ولى در غير اين بيماريها و براى كسانى كه خونشان زياد و يا كثيف است ، حجامت از سودمندترين كارهاست .
همچنين وقتى معده پر از غذا يا مواد زائد باشد، بهترين علاج آن استفراغ كردن است تا مواد زايد، از دهان بيرون شود و يا اماله كردن است تا آن مواد از پايين خارج شود و در صورتى كه ناراحتى بدن در زير پوست باشد و مثلا گازها و يا مواد فاسدى در زير پوست تجمع كنند، گذاشتن ضماد چربيها و داروهاى خاص بر روى پوست تاءثير فراوانى دارد و به سرعت مرض را از بين مى برد.
و نيز فرمود: به حمام نرو مگر اينكه در شكمت چيزى باشد كه هيجان معده را فرو نشيند و اين بدن را قوى مى كند و نيز وارد حمام نشو در حالى كه معده ات پر از طعام است (75)
مى گوييم : انسان وقتى وارد حمام شد، حرارت باطن شدت مى گيرد و در اين حال معده دچار هيجان مى شود، پس اگر خالى باشد ضعيف مى شود و نيز اگر خيلى پر باشد آسيب مى رساند و لذا امام دستور مى دهد كه معده در حال اعتدال باشد تا بدن قوى گردد.
و نيز فرمود: به پشت خوابيدن در حال سيرى بدن را چاق و طعام را هضم و درد را از بين مى برد(76).
مى گوييم : اين بدان جهت است كه اعضاى بدن اگر استراحت كند و آرامش ‍ يابد، به وظايف خود به شايستگى عمل مى كند و غذا به طور كامل تقسيم مى گردد و اگر مداومت يابد، بدن چاق مى شود و قوت مى گيرد و اگر قوت گيرد با بيماريها مبارزه مى كند و آنها را از بدن بيرون مى اندازد.
و نيز فرمود: (اين سخن به امام رضا (عليه السلام ) هم نسبت داده شده ) در اوايل شب به زنان نزديك نشويد چه تابستان و چه زمستان . اين بدان جهت است كه معده و رگها در اين موقع پر است و اين كار ناپسند است زيرا كه باعث قولنج و فلج و كجى دهان و نقرس و سنگريزه و قطره قطره شدن بول و فتق و ضعف بينايى مى شود. اگر خواستى اين كار را انجام بدهى در آخر شب باشد كه در صحت بدن و آسان شدن فرزند و ذكاوت او مؤ ثر است و با زنى مجامعت مكن مگر اينكه با او ملاعبت كنى و بازى كردن با او را ادامه بدهى و پستانهايش را فشار دهى ، زيرا اگر چنين كنى شهوت به او غلبه مى كند و آبش جمع و از پستانها خارج مى شود و شهوت در چشم و صورت او ظاهر مى گردد، تا از تو همان بخواهد كه تو از او مى خواهى . همچنين با زنى همبستر مشو مگر اينكه پاك باشد وقتى اين كار را انجام دادى نه بايست و نه بنشين به طرف راست خود دراز بكش ، سپس ادرار كن ، وقتى از اين كار فارغ شدى تو از سنگريزه در امان خواهى بود. سپس غسل كن (77).
مى گوييم : وقتى زن به اين طريق كه امام ارشاد كرد، آماده شد، زندگى دو طرف مخصوصا زن را حفظ مى كند و رعايت نكردن اين راهنمايى يا مانند بعضى ها منع كردن منى با واسطه يا بى واسطه به گونه اى كه بعضى ها مى كنند، عوارض نامطلوبى مانند سوزش يا خارش در مجرا به وجود مى آورد. چون وقتى منى از محل خود بيرون آيد و سپس از ريختن آن به رحم زن جلوگيرى شود، اجزايى از آن در مجرا مى ماند و از آن سنگريزه توليد مى شود به اضافه اينكه شهوت زدن دفع نمى شود و اين يك عمل غير طبيعى است چون مقاربت كامل حاصل نشده و باعث انواع هيسترى مى شود.
و نيز فرمود: براى هيجان خون سه علامت وجود دارد: جوش در آوردن در بدن و خارش در پوست و مور مور شدن بدن (كه انسان خيال مى كند كه در بدن او مورچه راه مى رود)(78)
و نيز فرمود: تب در سه چيز خارج مى شود: عرق كردن ، شكم روى و استفراغ كردن .
مى گوييم : تب كردن افراط در حرارت غريزى بدن است و اگر حرارت معتدل شود بدن سالم مى گردد و اگر اصلا نباشد انسان مى ميرد. اين حرارت خادم طبيعى بدن است و باعث نشاط و قوت و حركت مى شود ولى اگر مواد زائد و معدنى غير ضرورى در بدن منتشر گردد و يا در زاويه اى از زواياى بدن جمع گردد، حرارت شدت مى يابد تا اين مواد را ذوب و دفع كند تا بدن سالم بماند و تب نشانه آن است . بنابراين بايد به اين خادم به صورتى كه امام راهنمايى نموده است كمك كرد و اين كمك به صورت عرق كردن يا اسهال شكم يا استفراغ كردن حاصل مى گردد و اين سه كار به دفع سمومات بدن كمك مى كند.
و نيز فرمود: بهترين چيزى كه با آن مداوا مى كنيد، حجامت و روغن مالى و حمام كردن و اماله كردن است .
مى گوييم : تفصيل اين مطلب گذشت ديگر تكرار نمى كنيم .
و نيز فرمود: دستهاى خود را پيش از غذا خوردن و پس از آن بشوييد كه فقر را از بين مى برد و بر عمر مى افزايد.
مى گوييم : امام صادق (عليه السلام ) اصحاب و پيروان خود را به اين كار فرمان داده و آنان را با گفتن اينكه فقر را از بين مى برد و عمر را زياد مى كند، به انجام آن تشويق نموده است و شما مى دانيد كه نفى فقر و طولانى شدن عمر از آثار شستن دست قبل و بعد از غذاست . طب و تجربه ثابت كرده كه نشستن آنها باعث بروز بيماريهاى گوناگونى مى شود كه برخى از آنها منجر به مرگ يا فقر حتمى مى گردد، چون دستى كه به سبب لمس اجسام خارجى آلوده به ميكروب مى شود و به دهان و از آن جا به معده و كبد و قلب منتقل مى شود و به تمام اعضاى بدن مى رسد.
بديهى است ميكروب هر كجا كه مجال يابد تخريب مى كند و هر كجا كه زمينه اى براى رشد و نمود پيدا كند رشد مى كند و به تمام بدن آسيب مى رساند. وقتى انسان به سبب اين كه با دستان آلوده غذا خورده ، مريض ‍ مى گردد، در اثر مداوا كردن اين بيمارى مال خود را نيز از دست مى دهد و عمرش نيز كوتاه مى گردد، ولى اگر به شستن دست ملتزم شود و مجالى براى ورود ميكروب به بدن ندهد، سالم مى ماند و مال خود را هم از دست نمى دهد و بر عمر او افزوده مى گردد.
ما در صفحات گذشته به طور اجمال سخنان امام صادق (عليه السلام ) را شرح كرديم تا روشن سازيم كه امام ، سخن را كوتاه و در كلمات با ارزش ‍ خود به مفيدترين خواص و سودمندترين چيزى كه انسان مى شنود، اشاره كرده است ، گويا كه امام همواره حال مستمع و ظرفيت شنونده را در نظر مى گرفت و به اين سخن مشهور نظر داشت كه با مردم به اندازه عقلهايشان سخن بگوييد. از اين گذشته سخنان امام در سطح بالا و پر مغز است و هر كس مطابق با درك و فهم خود از آن استفاده مى كند و لذا مى بينيد كه در اين عصر كه عقلها كامل شده ، سخن امام را بهتر از پيشينيان مى فهمند؛ و به خدا سوگند اين سخنان از طرق الهام و علم آسمانى است كه از جد خود پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) و او از جبرئيل و او از خدا ياد گرفته است .
و چه زيباست سخن شاعر كه مى گويد:
و تابع اناسا قولهم و حديثهم         روى جدنا عن جبرئيل عن البارى
از كسانى پيروى كن كه سخن و حديث آنان چنين است ، جد ما از جبرئيل از خدا روايت مى كند.

- پاورقی -

 62- بحارالانوار ج 14
63- الفصوال المهمه
64- همان
65- الاثنى عشريه
66- كشف الاخطار
67- كشف الاخطار
68- بحار الانوار ج 1
69- محاسن برقى .
70- محاسن برقى .
 71- كافى .
72- الفصول المهمه
73- مجالس شيخ صدوق
74- الفصول المهمه
75- الفصول المهمه
76- بحار الانوار
77- بحار الانوار
78- بحار الانوار

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page