پس از آن كه مامون دخترش را به امام جواد(ع)تزويج كرد، درمجلسى كه مامون و بسيارى ديگر از جمله فقهاى دربارى مانند يحيى ابن اكثم حضور داشتند، يحيى به امام عرض كرد: روايت شده جبرئيل حضور پيامبر(ص)رسيد و گفت: يا محمد! خدا به شما سلام مىرساند و مىگويد: من از ابوبكر راضى ام; از او بپرس آيا او هماز من راضى است؟ البته علامه امينى در جلد پنجم كتاب الغديراين حديث را دروغ و از احاديث مجعول محمد بن بابشاد دانسته است. امام فرمود: كسى كه اين خبر را نقل مىكند بايد خبر ديگرىكه پيامبر اسلام(ص)در حجه الوداع بيان كرد، از نظر دور ندارد. پيامبر فرمود: «كسانى كه بر من دروغ مىبندند، بسيار شدهاند وبعد از من نيز بسيار خواهند بود. هركس به عمد بر من دروغ بندد، جايگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حديثى از من براى شما نقل شد، آن را به كتاب خدا وسنت من عرضه كنيد. آنچه با كتاب خدا و سنت من موافق بود، بگيريد و آنچه مخالف كتاب خدا و سنتبود، رها كنيد» . اين روايت با كتاب خداسازگارى ندارد; زيرا خدا فرموده است: «ما انسان را آفريديم و مىدانيم در دلش چه مىگذرد و ما ازرگ گردن به او نزديكتريم» . آيا خشنودى و ناخشنودى ابوبكر برخدا پوشيده بود تا آن را از پيامبر(ص)بپرسد؟
يحيى گفت: روايتشده كه ابوبكر وعمر در زمين مانند جبرئيل وميكائيل در آسمانند. حضرت فرمود: دراين حديث نيز بايد دقتشود،چرا كه جبرئيل و ميكائيل دو فرشته مقرب خدايند، هرگز گناهى ازآنان سرنزده است و لحظهاى از دايره اطاعت خدا خارج نشده اند;ولى ابوبكر و عمر مشرك بودهاند. البته آنها پس از ظهور اسلام مسلمان شدهاند، اما اكثر دوران عمرشان را در شرك و بت پرستىسپرى كردند. بنابراين، محال استخدا آن دو را به جبرئيل وميكائيل تشبيه كند.
يحيى روايت ديگرى مطرح كرد كه ابوبكر و عمر دو سرور پيران اهل بهشتند. امام فرمود: اين روايت نيز از جعليات بنى اميه است ودرست نيست; زيرا بهشتيان همگى جوانند و پيرى در ميان آنان وجودندارد. اين حديث را بنى اميه در مقابل حديثى از پيامبر(ص)درمورد امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) كه فرمود: «حسن وحسين دو سرور جوانان بهشت شمرده مىشوند.» جعل كرده اند.
يحيى گفت: روايت شده كه پيامبر(ص)فرمود: اگر من به پيامبرى مبعوث نمى شدم، حتما عمر مبعوث مىشد. امام فرمود: كتاب خدا ازاين حديث راستتر است; زيرا فرموده است: «اى پيامبر! به خاطر بياور هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم. » از اين آيه صريحا برمى آيد كه خداوند از پيامبران پيمان گرفته است. در اينصورت، چگونه ممكن است پيمان خود را تبديل كند. علاوه بر اين،هيچ يك از پيامبران به قدر يك چشم برهم زدن به خدا شركنورزيدهاند. چگونه خدا كسى را به پيامبرى مبعوث مىكند كه بيشتر عمر خود را با شرك سپرى كرده است; و نيز پيامبر فرمود: «من درحالى پيامبر شدم كه آدم بين روح و جسد قرار داشت.»
3- مبارزه با حديث سازان
- بازدید: 1466