سيّد عبدالحسين شرف الدين ، پس از طى دوران تحصيل واخذ اجازات اجتهاد، به جبل عامل بازگشت و به پدر و برادر دانشمندش سيّد محمدعلى شرف الدين ؛ مؤ لّف كتاب ((ابوطالب شيخ الابطح )) پيوست .
مذاكرات علمى و مباحثات در علوم وفنون گوناگون ، ميان پدر و پسران دانشمند، جريان داشت ؛ و هر سه ، حوزه علمى خانوادگى به وجود آورده بودند. ولى چيزى نگذشت كه سيّد عبدالحسين ، پدر، و اندكى بعد برادر را از دست داد و در اندوه مرگ آنان داغدار شد.
شرف الدين به ماندن در عراق ؛ وطن دايى ، عموزادگان و محل تولد و پرورش خود، علاقه داشت . ولى علماى اعلام عراق ، اصرار داشتند كه جبل عامل احتياج به وجود مجتهدى چون او دارد، لذا امتثال امر نموده به موطن پدر و نزد او بازگشت .
روز ورود او از روزهاى تاريخى جبل عامل بود. مستقبلين مركب از مردم مختلف جنوب لبان تا حدود ((الجبل )) به پيشواز رفتند و سيّد را با تشريفات خاصى وارد شهر پدر ((صور)) نمودند.
شيعيان جنوب لبنان ، مقدمش را گرامى داشتند. او نيز با گذشت زمان ، توانست در قلوب همه جا كند و با مزاياى علمى و اخلاقى كم نظيرش ، به سرعت نامش در همه جا طنين افكند.
نخست از رسيدگى به امور شرعى مردم ، به احترام پدر، خوددارى مى كرد. مردم نيز براى اخذ فتوا و اجراى احكام دينى ناگزير بودند به پدر وى اكتفا نمايند. و در ((شقرا)) به سيّد على امين مرجع تقليد لبنان مراجعه كنند. ولى بعدها سيّد على امين ، طى نامه اى به سيّد يوسف نوشت كه : ((فرزندش سيّد عبدالحسين ، مجتهد مطلق و عادل است . و امروز در ميان علماى جبل عامل كسى را نظير او سراغ ندارد)).
بدين گونه مردم در مرافعات خود و اخذ احكام شرعى با علم و اطلاع به سيّد عبدالحسين مراجعه نمودند. پدر هم مسائل مشكل و مرافعات را به فرزند لايق ارجاع مى داد . ديرى نپاييد كه صيت شهرتش در همه جا طنين افكند و مرجع خاص و عام شد، به طورى كه مردم در اخذ فتوا به وى مراجعه مى كردند.
بازگشت به لبنان
- بازدید: 695