9 - آزردن يادگار رسول خدا - صلّى اللّه عليه وآله

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

آزردن دختر پيغمبر، به تنهايى مخالف نصوص صريح وگفتار مسلم پيامبر است با قطع نظر از موجبات و مقتضيات آن .
كافى است به اين حديث توجه كنيد كه ابن حجر در اصابه در شرح حال آن حضرت و ابن ابى عاصم به سند خود از پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - روايت كرده كه به فاطمه - عليها السّلام - فرمود: انّ اللّه يغضب لغضبك ويرضى لرضاك ؛ يعنى : خداوند خشم مى كند به خشم تو و خشنود مى شود به خشنودى تو)).
طبرانى وديگران نيز اين حديث را با سندهاى خوب روايت كرده اند (چنانكه در الشرف المؤ بد، در شرح حال آن حضرت ، تأ ليف علاّمه نبهانى بيروتى نيز موجود است ).
بخارى و مسلم و همچنين در اصابه در شرح حال حضرت زهرا - عليها السّلام -، از مسور روايت كرده اند كه پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - در منبر فرمود: ((فاطمه پاره تن من است ، آنچه او را مى آزارد، مرا آزرده مى كند، و هر چه او را ناراحت مى كند باعث ناراحتى من است ))(1) .
و نيز شيخ يوسف نبهانى در ((احوال زهرا)) از كتاب الشرف المؤ بد، از بخارى روايت مى كند كه پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - فرمود: ((فاطمه پاره تن من است ، آنچه او را خشمناك مى سازد، مرا به خشم مى آورد)).
و در روايتى است كه : ((هر كس او را خشمگين كند مرا به خشم آورده است )).
و مى گويد: در جامع صغير است كه فرمود: ((فاطمه پاره تن من است ؛ ناراحت مى كند مرا آنچه او را ناراحت مى سازد وخشنود مى كند مرا آنچه باعث خشنودى اوست ))(2) .
پدر و مادرم فداى آن وجود مقدّس باد! خود او نيز - چنانكه ابن قتيبه در اوايل ((الا مامة والسياسة )) وساير مورخان و سيره نويسان نوشته اند - به ابوبكر و عمر گفت : ((شما را به خدا! آيا از پيغمبر نشنيديد كه فرمود: خشنودى فاطمه خشنودىِ من است ، و خشم فاطمه خشمِ من ، هر كس ‍ دختر من فاطمه را دوست بدارد، مرا دوست داشته و كسى كه فاطمه را خشنود كند، مرا خشنود نموده ، و هر كس فاطمه را به خشم آورد مرا خشمگين ساخته است ؟)).
گفتند: آرى ، اين را از پيغمبر شنيده ايم !!(3) .
مؤ لّف :
هر كس پيغمبر اسلام - صلّى اللّه عليه وآله - را به خوبى شناخته باشد، و اين احاديث را چنانكه بايد، مورد مطالعه و دقّت قرار دهد، مى بيند كه مفاد آنها دلالت بر ((عصمت )) بانوى بانوان جهان ؛ فاطمه زهرا - سلام اللّه عليها - دارد.
گروهى از پيشوايان اهل سنّت مانند امام احمدبن حنبل از ابوهريره روايت مى كنند كه پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - به على ، حسن ، حسين و فاطمه - عليهم السّلام - نگاه كرد و فرمود: ((من مى جنگم با هر كس با شما جنگ كند و صلح مى كنم با كسى كه با شما صلح كند))(4) .
حاكم نيشابورى در مستدرك و طبرانى در معجم كبير نيز با اسناد خود، آن را از ابوهريره روايت كرده اند. قريب به همين مضمون هم در اصابه ابن حجر، به نقل از ترمذى از زيد بن ارقم ، در شرح حال حضرت زهرا - عليها السّلام - آمده است .
و نيز ابن حبّان در صحيح و ضياء در المختار و حاكم ، طبرانى و ابن شيبه از زيد بن ارقم . و ابو يعلى در السنه و ضياء در المختاريه از سعد بن ابى وقّاص نيز روايت كرده اند. و گروهى از بزرگان نيز مانند امام علوى در القول الفصل ، جزء دوّم ، صفحه هفت نقل نموده اند.
ابو بكر مى گويد: ديدم پيغمبر در خيمه اش نشسته و به يك كمان عربى تكيه داده است . و در حالى كه على ، فاطمه ، حسن ، و حسين هم در خيمه بودند(5) ، فرمود: ((اى مردم ! من با هر كس كه با كسانى كه در خيمه هستند صلح كنند، صلح مى كنم ، و با هر كس كه با ايشان جنگ كند، مى جنگم . و دوستم با كسى كه آنها را دوست مى دارد)).
كسانى آنها را دوست مى دارند كه از لحاظ وراثت و ولادت ، سعادتمند باشند و افرادى آنها را دشمن مى دارند كه از حيث وراثت ، نگون بخت و از نظر ولادت ، پست و فرومايه باشند(6) .
اين مطلب را استاد بزرگ ؛ عباس محمود عقاد مصرى معاصر، عيناً در كتاب ((عبقرية محمد)) تحت عنوان : ((پيغمبر و امام و صحابه )) نقل كرده است (به آنجا رجوع كنيد).
احمد حنبل (7) از عبدالرحمان ازرق از على - عليه السّلام - روايت مى كند كه آن حضرت فرمود: ((من در بستر خفته بودم كه پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - وارد شد، در آن حال حسن يا حسين (8) آب خواستند. پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - برخاست و از گوسفند بى شيرى كه داشتيم ، شير دوشيد(9) . حسن - عليه السّلام - جلو آمد، ولى پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - او را عقب زد و - به حسين داد - فاطمه - عليها السّلام - عرض كرد: يا رسول اللّه ! مثل اينكه حسين را بيشتر از حسن دوست دارى ؟ فرمود: نه ! حسين پيش از او آب خواسته بود. سپس پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - فرمود: من و تو (فاطمه ) و اين دو (حسن و حسين ) و اين كه آرميده (على ) روز قيامت در يكجا خواهيم بود.
مؤ لّف :
حقّى را كه اينان بر امّت بويژه بر اهل حل وعقد (بزرگان صحابه ) داشتند، ايجاب مى كرد كه مبتلا به آن مصائب نگردند. و با مقامى كه در ميان مسلمانان دارا بودند، نمى بايد آنها را كنار بگذارند ودر مشورت - كه نياز مبرمى به ايشان بود - از وجود آنها بى نياز گردند. تا كار به جايى برسد كه امر خلافت را بدون حضور آنان تمام كنند. و آنها را از حقّ و مال ، خمس ، ارث و ملكشان محروم سازند. به طورى كه هنوز پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - دفن نشده و درد مصيبت ايشان تسكين نيافته ، آنها را مانند مردم عادى شمرده و از نظر بيندازند.
آنها كه آن روز زمام امور مسلمين را به دست گرفتند، چنان پايه حكومت خود را محكم نمودند و كارها را قبضه كردند، كه هر كس ‍ مى خواست سر بلند كند، او را به كارشكنى در امر امّت اسلام متهم مى كردند. و بدينگونه از مقاومت على - عليه السّلام - و دوستانِ وى ، ايمن گشتند. (تفصيل آن را در كتاب ((المراجعات )) آورده ايم ، طالبان به آنجا رجوع كنند).
از جمله كارهايى كه در آن ايّام از مصادر امور قرار دادند، اين بود كه ميان هيچ طبقه اى فرق نگذاشتند؛ اموال زيادى ميان عموم مردم پخش ‍ كردند و سابقين در اسلام و كسانى كه تازه مسلمان شده بودند را به يك چشم نگريستند.
از همين راه ، عامه مردم را راضى نگاه داشتند و راه را براى اجراى مقاصد خويش هموار نمودند. نتيجه اين شد كه وقتى فاطمه زهرا - عليها السّلام - آنها را براى استرداد ارث و حقّش ، به محاكمه كشيد، پاره تن پيامبر را مانند زنان ديگر به حساب آوردند و او را در دعوى حقّش ، محق ندانستند!!
بلكه مى توان گفت : كه او را مانند ساير زنان هم به حساب نياوردند؛ زيرا زن مسلمان اگر يك شاهد از عدول مسلمين براى اثبات مدّعاى خود اقامه كرد، در اقامه شاهد دوم ، مى توان به قسم خوردن او اكتفا نمود. و هنگامى ادّعاى او مردود است كه حاضر نشود سوگند ياد كند.
امّا وقتى زهرا - عليهاالسّلام - دختر والا گهر پيامبر، على - عليه السّلام - را شاهد آورد، چون يك شاهد بود نپذيرفتند! در صورتى كه مى بايد او را لااقل مانند ساير زنان مسلمين ، قسم بدهند و اگر سوگند نخورد، ادّعايش را رد كنند، ولى آنها بسرعت دعوى او را ردّ كردند و از وى تقاضاى سوگند ننمودند!
با اينكه زهرا - عليها السّلام - هنوز ((فدك )) را در دست داشت و متصرف بود. و طبق قانون شرع ، مدّعى بايد بيّنه و شاهد اقامه كند. (نه ذواليد و متصرف ) تا به گفتار پيغمبر ((البيّنة على المدّعى واليمين على من أ نكر)) عمل كرده باشند.
اين حديث از آن نصوص و گفتار مسلّم پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - است كه خليفه در مقابل آن اجتهاد كرد و رأ ى خود را بر دستور پيامبر - صلّى اللّه عليه وآله - مقدّم داشت .

______________________________________________________________-

1- ((فاطمة بضعة منّى يؤ ذينى ما آذاها و يريبنى مارابها)).
2- ((فاطمه بضعة منّى يغضبنى مايغضبها (وفى رواية ) فمن اغضبها اغضبنى ، فاطمة بضعة منّى يغضبنى ما يغضبها ويبسطنى مايبسطها)).
3- ((قالت - عليها السّلام - نشدتكما اللّه تعالى الم تسمعا رسول اللّه - صلّى اللّه عليه وآله - يقول : رضا فاطمة من رضاى و سخط فاطمة عن سخطى ، فمن أ حب ابنتى فاطمة فقد احبّنى و من ارضى فاطمة فقد ارضانى و من اسخط فاطمة فقد اسخطنى ؟ قالا نعم سمعناه من رسول اللّه - صلّى اللّه عليه وآله -.
4- ((انا حرب لمن حاربكم و سلم لمن سالمكم )) (مسند احمد، جزء2، ص 442).
5- شايد اين خيمه ، همان كسائى باشد كه پنج تن در زير آن آرميدند و آيه ((انّما يريدُ اللّه ...)) نازل شد.
6- منظور اين ا ست كه حلال زاده باشند و از جانب پدر و مادر، سابقه سوئى نداشته باشند. بنابراين دوستان آنان حلال زاده و دشمنانشان حرامزاده اند (مترجم ).
7- مسند احمد، ج 1، ص 101.
8- ترديد از راوى است (مترجم ).
9- اين حديث را مؤ لف ((لسان العرب )) نيز در ماده ((بكأ )) نقل كرده است .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page