روى الوليد عن الرضا (عليه السلام ): قال : قلت له : هل علاى الرجل فى ماله شى ء سوى الزكاة ؟ قال : نعم . اين ما قال الله (والذين يصلون ما امر الله به ان يوصل ويخشون ربهم ويخافون سوء الحساب ).(1)
((وليد)) از امام رضا (عليه السلام ) پرسيد: آيا بر مردم چيزى در مالش غير از (زكات ) هست ؟ حضرت فرمود: پس آنچه خدا در اين آيه فرموده كجاست ؟! ((طرفداران حق ) كسانى هستند كه پيوندهايى را كه خداوند امر به حفظ آن كرده برقرار مى دارند، آنها از پروردگارشان خشيت دارند و از بدى حساب در دادگاه قيامت مى ترسند).(2)
برقرارى پيوند با خويشاوندان (مخصوصا آنها كه حق بيشترى بر ما دارند) مصداق يصلون ما امر الله به ان يوصل است و قطع پيوند با آنها، قطع ما امر الله به ان يوصل است ، زيرا خداوند پيوسته ما را به حفظ و تقويت رابطه با آنها توصيه فرموده است .
قال على بن موسى الرضا (عليه السلام ): ان صاحب النعمة على خطر، انه يجب عليه حقوق الله فيها والله انه ليكون على النعم من الله عزوجل ، فما ازال منها على وجل ، وحرك يده ، حتى اخرج من الحقوق التى تجب لله على فيها، قلت : جعلت فداك انت فى قدرك تخاف هذا؟ قال : نعم فاحمد ربى على ما من به على .(3)
امام رضا (عليه السلام ) فرمود: كسى كه ثروتمند است ، پيوسته خطر او را تهديد مى كند و حقوق خدا بر او واجب است . قسم به خداوند، بارى تعالى مرا نعمتهايى داده ، پيوسته از جانب آنها بيمناكم (در اين هنگام امام دست مبارك خود را حركت داد و افزود:) تا وقتى حقوقى را كه خدا واجب كرده ، خارج كنم . راوى گويد: پرسيدم فدايت شوم اى امام ! شما با اين مقامى كه داريد، باز مى ترسيد؟ فرمود، آرى ، خدا را ستايش مى كنم بر اين احساس مسئوليتى كه به من ارزانى داشته است .
عن ابن ابى نصر قال : قراءت فى كتاب ابى الحسن (الرضا) الى ابى جعفر (عليه السلام ): يا ابا جعفر! بلغنى ان الموالى اذا ركبت اخرجوك من الباب صغير فانما ذلك من بخل منهم لئلاينال منك احد خيرا و اساءلك بحقى عليك لا يكن مدخلك ومخرجك الا من الباب الكبير، فاذا ركبت فليكن معك ذهب وفضة ثم لا يساءلك احد شيئا الا اعطيته ، ومن ساءلك من عمومتك ان تبره فلا تعطه اءقل من خمسين دينارا والكثير اليك ومن ساءلك من عماتك فلا تطعها اقل من خمسة وعشرين دينارا، والكثير اليك ، انى انما اريد بذلك ان يرفعك الله ، فانفق ولا تخش من ذى العرش اقتارا.(4)
((صدوق )) در كتاب عيون الاخبار الرضا (عليه السلام ) از احمدبن محمد بزنطى روايت مى كند كه گفت : من آن نامه اى را كه حضرت على بن موسى الرضا (عليه السلام ) به فرزند بزرگوارش امام محمد تقى نوشته بود، خواندم در آن نامه نوشته بود: اى ابوجعفر! به من خبر رسيده در موقعى كه تو مى خواهى از منزل خارج شوى ، غلامانت به جهت آن بخلى كه دارند، تو را از باب صغير بيرون مى برند كه خير تو به كسى نرسد، تو را به آن حقى كه من به گردن تو دارم ، قسم مى دهم كه از باب كبير اياب و ذهاب كنى . هر وقت سوار مى شوى ، درهم و دينار با خود بردار كه هر كسى از تو چيزى بخواهد، به او عطا كنى .
اگر عموهايت چيزى از تو خواهند، كمتر از پنجاه اشرفى به آنان عطا نكنى . اگر عمه هايت چيزى از تو تقاضا كنند، كمتر از بيست و پنج اشرفى به ايشان نبخشى ، چنانچه بخواهى از اين مبلغ به ايشان عطا نمايى ، مختارى . اگر اين بذل و بخششها را بكنى ، خداى توانا تو را بر مى گزيند و مقام تو را بالا خواهد برد، پس جا دارد كه همه وقت انفاق كنى و از تهيدست شدن باكى نداشته باشى .
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1- بحارالانوار، جلد 74، ص 127.
2- سوره رعد / آيه 21.
3- بحارالانوار، جلد 49، ص 105.
4- فروع كافى ، جلد 4، ص 43.
11 - برقرارى پيوند با خويشاوندان (در هر سال ) از طريق كمك مالى
- بازدید: 700