توجه و ارادت خاص نبی اکرم (ص)به حضرت علی (ع) درلحظات پایانی عمر بابرکتشان

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

در بيماريى كه منجر به وفات رسول خدا شد، بر بالين او حاضر بودم .
سر (نازنين ) آن حضرت در دامن من بود و عباس (عموى او) مردم را از برابر او دور مى كرد.
حالت اغما و بيهوشى بر حضرتش مستولى گشته بود. چيزى نگذشت كه به هوش آمد و چشم گشود. در اين بين متوجه عباس شد و گفت : اى عباس ، اى عموى پيامبر!
(آيا حاضرى
) وصيت مرا بپذيرى و ديونم را بپردازى و به وعده هايى كه به مردم داده ام جامه عمل پوشى ؟ عباس پاسخ داد: اى فرستاده خدا! شم ابا سخاوت تر از تندباد هستيد (به همه وعده خير داده ايد) كجا در ميان اموال من ، مالى كه بتواند از عهده قرضهاى شما و انجام تعهداتتان برآيد، پيدا مى شود؟ من چنين مالى ندارم .
رسول خدا(ص ) دوباره خواسته خود را تا سه نوبت تكرار فرمود. اما عباس ‍ در پاسخ او همان مى گفت كه اول بار گفته بود.
پيامبر خدا(ص ) چون از وى ماءيوس شد فرمود: هم اينك به كسى وصيت خواهم كرد كه او مى پذيرد و چون تو سخن نخواهد گفت .
سپس (آنچه از عباس خواسته بود به من پيشنهاد داد و) فرمود:
على ! وصايت مرا بپذير و قرضهايم را بر عهده گير، و وعده هايم را به انجام رسان .
از شنيدن اين كلمات گريه راه گلويم را گرفت و سرشك اشك در چشمانم دويد و پيكرم به لرزه افتاد. در اين حال ديدم سر مبارك پيامبر در دامن من به اين سوى و آن سوى مى غلتد (و گويا حالت تعادل از كف داده بود). ريزش ‍ اشك از ديدگانم چهره منور او را تر مى ساخت ، زبانم بسته شده بود و من از پاسخ درخواست وى عاجز مانده بودم . همين دنگ سبب گشت تا دوباره بگويد: على ! به وصيتم عمل كن و ....
گفتم : پدر و مادرم فداى شما، چنين خواهم كرد.
سپس امر فرمود كه او را بنشانم پشت او در آغوش من بود و همين طور كه او را در بغل داشتم فرمود:
على ! تو در دنيا و آخرت برادر من و وصى و جانشين من هستى .
سپس بلال را صدا زد و از او خواست تا شمشير و زره و استر و زين و لجام و كمربندى كه روى زره اش مى بسته است را نيز به همراه خود بياورد.
بلال آنچه را كه فرموده بود، آورد
 و كنار بستر، برابر رسول خدا(ص ) ايستاد. پيامبر خدا(ص ) از من خواست تا به پا خيزم و آن اشياء را برگيرم و به خانه خود برم . من نيز چنان كردم و بازگشته و در مقابل پيغمبر(ص ) ايستادم .
حضرت نگاهى به من انداخت و سپس انگشتر خود را از دست در آورد و به من داد و فرمود: اين انگشتر، مخصوص تو است ، بگير، كه در دنيا و آخرت از آن تو خواهد بود.
(اين توجه و ارادت از آن حضرت در شرايطى ابراز مى شد كه منزل مملو از جمعيت ، بنى هاشم و ديگران بود و همگان رفتار و حركات او را زير نظر داشتند و گفتار او را مى شنيدند). سپس متوجه مردم شد و به آنها فرمود:
هرگز با على مخالفت نكنيد كه گمراه خواهيد شد.
مبادا با او رشك و حسد بريد كه در شمار كفار محسوب خواهيد شد.
در فاصله كوتاهى كه به امر آن حضرت اشياء اهدايى او را به خانه خود بردم و بازگشتم ، عباس از اين فرصت استفاده كرد و در جاى من نشست . (با آمدن من او حركتى نكرد و همچنان نشسته بود) رسول خدا از او خواست كه برخيزد و من بر جاى خود بنشينم . اين سخن بر عباس گران آمد و گفت :
آيا پيرمرد را بر پا مى دارى و جوان را مى نشانى ؟! و اعتنايى نكرد.
رسول خدا(ص ) مجبور شد تا سه نوبت حرف خود را تكرار كند.
عباس (برنجيد و) با خشم و غضب برخاست و جا خالى كرد و من نشستم آنگاه پيامبر خدا فرمود: عباس ! اى عمو! مبادا من از دنيا بروم و بر تو خشمگين باشم كه خشم من تو را به دوزخ بكشاند. عباس بازگشت و نشست .
سپس رسول خدا(ص ) به بلال فرمود:
فرزندانم حسن و حسين را حاضر كن .
بلال در پى بچه ها روان شد و بزودى بازگشت . تا چشم رسول خدا(ص ) بر عزيزانش افتاد، دست گشود و آنان را در آغوش گرفت و به بوييدن و نوازش ‍ آن دو پرداخت .
من پنداشتم كه سنگينى بچه ها بر سنه پيامبر ممكن است سبب رنج و زحمت او گردد، از اين رو جلو رفتم تا شايد بچه ها را از سينه جدّشان دور كنم ، اما حضرت اجازه نداد و فرمود: آزادشان بگذار، مهلت ده تا مرا سير ببينند و ببويند و من نيز آنان را نيك ببويم . بگذار در اين فرصت باقى مانده ، از من بهره گيرند و من نيز از آنان بهره مند گردم ، بزودى پس از من با روزهاى سخت و دشوارى مواجه گردند. نفرين بر كسانى كه آنان را به ترس و وحشت اندازند.
بار خدايا! من اين دو كودك و پدرشان را به تو مى سپارم.

منبع: کتاب خاطرات امیر مومنان

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page