رقیه سرالاسرار وجود است
رقیه زینت غیب و شهود است
رقیه مرکز پرگار هستی
رقیه معنی یکتا پرستی
رقیه کعبه مستور جان است
رقیه جان ده است و جان ستان است
رقیه ... معنی دردانه بودن
به شعر گریه از بابا سرودن
رقیه اشک و آه و سوز و سیلی
خرابه ... گوش سنگین ... روی نیلی
رقیه نور بخش آفرینش
رقیه نور چشم اهل بینش
رقیه ... الرقیه ... ماالرقیه
و ما ادری سوی الله ما الرقیه
که او تنزیل زهرای بتول است
ملاک اصلی رد و قبول است
تمام ممکنات او را گدایی
کنند از روی عجز و بی نوایی
چراغ افروز ملک نشأتین است
که او آرامش جان حسین است
من و خاک کف پای رقیه
دل و مهر دل آسای رقیه
الاها گر مرا عمریست باقی
نما صرف تمنای رقیه
دلم دیوانه دیوانه اوست
دمادم عاکف میخانه اوست
که او مکنون و مستور از خیال است
تصور کردن ذاتش محال است
که او مستغرق ذات خدايیست
کمال جمله آیات الاهیست
من مسکین گدای روسیاهش
که محتاجم به اکسیر نگاهش
واگر عبدالرضا را در نیابد
هزار افسوس بر حال تباهش
سگ دلخسته ام بی بی رقیه
به تو دل بسته ام بی بی رقیه
الهی با تن زخمی بمیرم
ز تو شرمنده ام بی بی رقیه
الهی از غمت گریان بمیرم
الهی با تن عریان بمیرم
الهی مثل بابای غریبت
رقیه ٬ با لب عطشان بمیرم
صنم بی بی ٬ خدای اشک هایم
خدای لطم ها و گریه هایم
( غم عشقت بیابان پرورم کرد )
بگو پس کی به پا بوس تو آیم
رقیه سرالاسرار وجود است
رقیه زینت غیب و شهود است
رقیه مرکز پرگار هستی
رقیه معنی یکتا پرستی
رقیه کعبه مستور جان است
رقیه جان ده است و جان ستان است
رقیه ... معنی دردانه بودن
به شعر گریه از بابا سرودن
رقیه اشک و آه و سوز و سیلی
خرابه ... گوش سنگین ... روی نیلی
رقیه نور بخش آفرینش
رقیه نور چشم اهل بینش
رقیه ... الرقیه ... ماالرقیه
و ما ادری سوی الله ما الرقیه
که او تنزیل زهرای بتول است
ملاک اصلی رد و قبول است
تمام ممکنات او را گدایی
کنند از روی عجز و بی نوایی
چراغ افروز ملک نشأتین است
که او آرامش جان حسین است
من و خاک کف پای رقیه
دل و مهر دل آسای رقیه
الاها گر مرا عمریست باقی
نما صرف تمنای رقیه
دلم دیوانه دیوانه اوست
دمادم عاکف میخانه اوست
که او مکنون و مستور از خیال است
تصور کردن ذاتش محال است
که او مستغرق ذات خدايیست
کمال جمله آیات الاهیست
من مسکین گدای روسیاهش
که محتاجم به اکسیر نگاهش
واگر عبدالرضا را در نیابد
هزار افسوس بر حال تباهش
سگ دلخسته ام بی بی رقیه
به تو دل بسته ام بی بی رقیه
الهی با تن زخمی بمیرم
ز تو شرمنده ام بی بی رقیه
الهی از غمت گریان بمیرم
الهی با تن عریان بمیرم
الهی مثل بابای غریبت
رقیه ٬ با لب عطشان بمیرم
صنم بی بی ٬ خدای اشک هایم
خدای لطم ها و گریه هایم
( غم عشقت بیابان پرورم کرد )
بگو پس کی به پا بوس تو آیم
ارسالی توسط آقای عارف ناصری منش
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا