نام اصلى و آيين پدر امیرالمؤمنین امام على (عليه السلام) چه بوده است؟

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

پرسش :
نام اصلى و آیین پدر حضرت امام على(علیه السلام) چه بوده است؟

 

پاسخ :
نام پدر حضرت امام على(علیه السلام) عبدمناف و یا عمران بوده است. [1] برخى هم نام و كنیه او را ابوطالب دانسته اند. [2]
از روایات و منابع اسلامى استفاده مى شود كه حضرت ابوطالب و برادرش عبدالله و پدرشان عبدالمطلب (علیهم السلام) در دوران عمرشان هیچ گاه بت نپرستیدند; چرا كه جملگى خداپرست و بر دین حنیف حضرت ابراهیم (علیه السلام) بودند. [3].
زمانى كه پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله) به پیامبرى مبعوث شد، ابوطالب (علیه السلام) به دین اسلام ایمان آورد، ولى براى این كه بتواند از پیامبر حمایت كند، اسلام خود را اظهار نمى كرد; چرا كه در آن جامعه، تعصب خویشاوندى حاكم بود، و ابوطالب عنوان خویشاوندى را پوشش ظاهرى جهت حمایت از آن حضرت قرار داده بود. [4] امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «ابوطالب همچون اصحاب كهف بود كه ایمان خود را پنهان مى داشتند و تظاهر به شرك مى كردند و خداوند به آنها دو پاداش داد». [5]
شواهد و دلایل فراوانى از شیعه و اهل سنت نقل شده كه نشانگر ایمان و اعتقاد ابوطالب (علیه السلام) به آیین اسلام و نبوت حضرت محمد (صلى الله علیه وآله) است. ما در این مقام تنها به ذكر چند نمونه از این شواهد اكتفا مى كنیم:

الف) اشعار و سخنان او
اشعار و سخنان فراوانى از ابوطالب (علیه السلام) به دست ما رسیده كه در تعدادى از آنها به صراحت از نبوت پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) و حقانیت او یاد كرده است و این خود گواه روشنى بر ایمان و اعتقاد او به اسلام است. چند نمونه از اشعار او:
لِيَعْلَمْ خِيارُ النّاسِ أَنَّ مُحمَّداً *** نَبِىٌّ كَمُوسى وَ الْمَسيحِ بْنِ مَرْيَمَ
اَتانا بِهُدَىً مِثْلَ ما أَتَيابه *** فَكُلٌّ بِأَمْرِ اللهِ يَهدى وَ يَعْصِمُ [6]
مردمان شریف و بزرگوار باید بدانند كه محمد (صلى الله علیه وآله) بسان موسى و عیسى بن مریم (علیهما السلام) پیامبر است و همانند هدایت آسمانى آن دو را براى ما به ارمغان آورده است. پس همه پیامبران الهى به فرمان خدا مردم را هدایت مى كنند و از گناه باز مى دارند.
أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنّا وَجَدْنا مُحَمَّداً *** نَبيّاً كَمُوسى خُطَّ فى أَوَّلِ الْكُتُبِ
وَ أَنَّ عَلَيْهِ فِى الْعِبادِ مَحَبَّةٌ *** وَ لا خَيْرَ مِمَّنْ خَصَّهُ اللهُ بِالْحُبِّ [7]
آیا نمى دانید كه ما محمد (صلى الله علیه وآله) را پیامبرى مانند موسى (علیه السلام) یافتیم كه در كتاب هاى آسمانى بیان گردیده است؟! مردم او را دوست مى دارند و كسى بهتر از شخصى كه خداى بزرگ، دوستى او را در دل ها قرار داده است، نیست.
لَقَدْ أَكْرَمَ اللهُ النَّبِىَّ مُحَمَّداً *** فأَكرَمُ خَلْقِ اللهِ فِى النّاسِ أَحْمَدُ
وَ شَقَّ لَهُ مِنِ اسْمِهِ لِيُجِلَّهُ *** فَذُو الْعَرْشِ مَحمُودٌ وَ هذا مُحَمَّدٌ [8]
خداى بزرگ، پیامبر خود، محمد را گرامى داشت. بر این اساس گرامى ترین آفریده خدا احمد است. خداوند نام پیامبر را از نام خود برگرفت تا از مقام وى تجلیل نماید. پس پروردگار صاحب عرش محمود (ستوده) و پیامبر او احمد (بسیار ستایشگر) است.
يا شاهِدَ اللهِ عَلَىَّ فَاشْهَدْ *** أَنى عَلى دينَ النَّبِىَّ أَحْمَدَ
مَنْ ضَلَّ فِى الدِّينِ فَإِنّىِ مُهتَد *** ياربِّ فَاجعَل فِى الَجنانِ مَورِدِى [9]
اى گواه خدا بر من! به ایمان من به آیین رسول خدا محمد (صلى الله علیه وآله) گواهى ده! هر كس گمراه باشد، من اهل هدایت هستم، پس خداوندا محل ورود و جایگاه مرا در بهشت قرار ده!

ب) حمایت هاى بى دریغ ابوطالب از پیامبر(صلى الله علیه وآله)
همه تاریخ نگاران مشهور اسلامى، فداكارى هاى بى نظیر و حمایت هاى سرنوشت ساز ابوطالب از ساحت مقدس رسول خدا (صلى الله علیه وآله) را یادآور شده اند كه این خود دلیلى روشن بر ایمان محكم اوست.
ابوطالب براى حمایت از اسلام و حراست از پیامبر(صلى الله علیه وآله) سه سال آوارگى و زندگى در شعب ابوطالب به همراه رسول خدا را بر ریاست قریش ترجیح داد و تا پایان محاصره اقتصادى مسلمانان در كنار ایشان باقى ماند و همه مشكلات را در آن شرایط طاقت فرسا تحمل كرد. [10]

ج) محبت رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نسبت به ابوطالب [11]
رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در مناسبت هاى گوناگون از عموى خود، ابوطالب، تجلیل مى كرد و دوستى خویش را نسبت به او ابراز مى داشت. حلبى در سیره خود از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) چنین روایت مى كند: «ما نالَت قريشُ مِنّى شيئاً أُكْرِهُهُ (اى أَشَدُّ الْكَراهَةِ) حَتّى ماتَ أَبُوطالِب ; [12] تا ابوطالب زنده بود، كفار قریش نتوانستند به من آزار سختى رسانند.»
محبت پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) به ابوطالب گواه روشنى بر ایمان محكم اوست; زیرا رسول خدا (صلى الله علیه وآله) بنا بر نصّ آیات قرآن، تنها مؤمنان را دوست مى دارد و نسبت به كافران و مشركان سخت گیر مى باشد: (مُحمَّدٌ رَسُولُ اللهِ وَ الَّذيِنَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ ...); [13] محمد، پيامبر خدا، و كسانى كه با وى هستند با كافران سخت گير و با همديگر مهربانند.

د) گواهى صحابه رسول خدا (صلى الله علیه وآله)
گروهى از صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله) بر ایمان راستین ابوطالب گواهى داده اند. ابوذر غفارى درباره ابوطالب چنین مى گوید: «وَ اللهِ الَّذى لا إِلهَ اِلاّ هُوَ ما ماتَ أَبُوطالِب رَضِىَ اللهُ عَنْهُ حَتّى أَسْلَمَ ; [14] سوگند به خداوندى كه جز او خدایى نیست، ابوطالب از دنیا نرفت مگر این كه اسلام را اختیار نمود.»
از ابن عباس و ابوبكر بن ابى قحافه نیز با سندهاى فراوانى چنین روایت شده است: « ابوطالب از دنیا نرفت مگر این كه كه گفت: «لاإِلهَ اِلاّاللهُ مُحَمَّداً رَسُولُ الله». [15]
منكران ایمانِ ابوطالب انگیزه تمام تلاش هاى او را انگیزه خویشاوندى آن جناب مى دانند; در صورتى كه پیوند خویشاوندى هرگز نمى تواند محرك انسان براى این گونه فداكارى هاى طاقت فرسا و استقبال از خطرهاى گوناگون باشد. این گونه فداكارى ها همیشه پشتوانه ایمانى و اعتقادى والایى لازم دارد. اگر انگیزه ابوطالب تنها پیوند خویشاوندى بود، چرا عموهاى دیگر پیامبر، مانند عباس و ابولهب چنین كارى نمى كردند. آنان كه كوشیده اند كفر ابوطالب را اثبات كنند، گرایش هاى تعصب آمیز و انگیزه هاى سیاسى داشته اند.
اصحاب بزرگ پیامبر كه بعدها رقیبان سیاسى على (علیه السلام) گشتند، عموماً سابقه بت پرستى داشتند و تنها على(علیه السلام) بود كه سابقه بت پرستى نداشت و از كوچكى در مكتب پیامبر با یكتاپرستى پرورش یافته بود. كسانى كه مى خواستند از مقام على (علیه السلام) بكاهند و شأن والاى او را پایین بیاورند تا با دیگران یكسان شود، ناگزیر تلاش كردند كفر پدر او را اثبات كنند.
در واقع ابوطالب (علیه السلام) جرمى جز این ندارد كه پدر على (علیه السلام) است، و اگر فرزندى همچون على (علیه السلام) نداشت، چنین تهمتى به او نمى زدند. در این گونه حق كشى ها، تلاش هاى امویان و عباسیان را نیز نباید نادیده گرفت; زیرا اجداد هیچ كدام از آنها در رتبه امام على (علیه السلام) نبودند و سابقه او را در اسلام نداشتند; از این رو كوشیدند كفر پدر او را اثبات كنند تا از این طریق مقام او را پایین بیاورند.

پی نوشت :
[1] سفينة البحار، شيخ عباس قمى، ج 5، ص 312; واژه ابوطالب (دارالاسوة للطباعة و النشر، ايران); دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 5، ص 618، (مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامى).
[2] سفينة البحار، همان.
[3] كمال الدين، شيخ صدوق، ج 1، ص 74 ـ 175، ح 31 و 32 (دارالكتب الاسلاميه); الخرائج و الجرائح، قطب الدين راوندى، ج 3، ص 1057، ح 10، (مؤسسه امام مهدى، قم).
[4] روضة الواعظين، محمد بن حسن فتال نيشابورى، ج 1، ص 138 ـ 139 (انتشارات رضى قم); تفسير مجمع البيان، طبرسى، ج 4، ص 31 و ج 7، ص 448، ذيل آيه 26 انعام و 56 قصص (مؤسسه الاعلمى للمطبوعات بيروت); شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 14، ص 65، (چاپ كتابخانه آيت الله مرعشى).
[5] شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 14، ص 70 (چاپ كتابخانه آيت الله مرعشى)؛ كافى، كلينى، ج 1، ص 448، ح 28، (دارالكتب الاسلاميه)، ممكن است آن دو پاداش، يكى جهت ايمان آنها باشد، و ديگرى به جهت حالت خوف، اضطرار و تقيه كه به آن مبتلا بودند.
[6] مستدرك، حاكم نيشابورى، ج 2، ص 623; (انتشارات دارالمعرفة، بيروت).
[7] البداية و النهاية، اسماعيل بن كثير الدمشقى، ج 3، ص 108، (داراحياء التراث العربى)، باب هجرة أصحاب النبى من مكة إلى أرض حبشه، لا خَيْرَ أى لا أخير.
[8] شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 14، ص 78; تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 3، ص 32، (دارالفكر 1415 هـ ق); البداية و النهاية، ابن كثير، ج 2، ص 325، (داراحياء التراث العربى، بيروت 1408 هـ ق); تاريخ الخميس، ج 1، ص 254; الغدير، علامه امينى، ج 7، ص 335 ـ 331.
[9] شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 14، ص 78; بحارالانوار، ج 33، ص 353; انساب الاشراف، بلاذرى، ص 356، (مؤسسه الاعلمى، بيروت، 1394 هـ)
[10] سيره حلبى، ج 1، ص 113، (داراحياءالتراث العربى، بيروت); تاريخ الخميس، ج 1، ص 253، (دارصادر، بيروت); سيرة النبى، ابن هشام، ج 1، ص 193، (دارالفكر، بيروت); شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 14، ص 52، (چاپ كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى).
[11] شرح نهج البلاغه، همان، ص 70.
[12] سيره حلبى، ج 1، ص 353، (داراحياء التراث العربى، بيروت).
[13] سوره فتح، آيه 29.
[14] الغدير، علامه امينى، ج 7، ص 398، ح 36، (دارالكتب العربى بيروت); شرح الأخبار، النعمان بن محمد التميمى المغربى، ج 2، ص 298، (مؤسسه النشر الاسلامى).
[15] الغدير، علامه امينى، ج 7، ص 369، (دارالكتب العربى، بيروت، 1378 هـ ق); شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 14، ص 71، (چاپ كتابخانه آيت الله مرعشى).

منبع : پایگاه مذاهب

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page