چرا شيعيان با خلفاى ثلاث (ابوبكر، عمر و عثمان) كه از بهشتيان و در زمره عشره مبشره اند، مخالفند؟

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

پاسخ :

1. با اينكه اين روايت در ميان اهل سنت معروف است و در كتاب هاى مختلف از طرق گوناگون نقل شده، ولى در مهم ترين كتب حديثى اهل سنت يعنى در كتاب هاى صحيح بخارى و صحيح مسلم نقل نشده است. اين موضوع در ذهن ايجاد سؤال مى كند و اين احتمال را در ذهن به وجود مى آورد كه مؤلفين آنها، اعتمادى به اين حديث نداشته وگرنه اين حديث را در ضمن مناقب يكى از آن ده نفر نقل مى نمودند، با اينكه احاديثى را در فضيلت بعضى از آنان نقل كرده اند، كه اهميتش بسيار كمتر از بشارت به بهشت است، كه در اين حديث وجود دارد.

2. حديث عشره مبشره، در سُنن ترمذى و مسند حنبل، تحت عنوان «حديث عبدالرحمن بن عوف» آمده است. اين حديث از قول حُميد بن عبدالرحمن نقل شده است كه مى گويد: «من حديث عشره مبشره را از پدرم شنيدم و او از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) آن را نقل كرده است». اين در حالى است كه حُميد بن عبدالرحمن، متولد سال 32 هـ ق است[1] و پدرش (عبدالرحمن بن عوف) در همان سال يا سال 33 از دنيا رفته است. [2] بنابراين حميد بن عبدالرحمن هنگام فوت پدرش، حدود يك سال يا كم تر داشته است. با اين حال، او چگونه مى توانسته است از پدرش حديث نقل كند؟! از طرفى، در سند اين روايت، شخصى به نام عبدالعزيز بن محمد دراوردى است كه طبق نظر ابوحاتم، سخنانش قابل احتجاج نيست. [3]
حديث عشره مبشره در سنن ابى داود، باب الخلفاء، از سعيد بن زيد نقل شده است. [4] در سند اين روايت شخصى به نام عبدالله بن ظالم است كه بخارى و مسلم از احتجاج به حديث وى استنكاف مي ورزيده اند. بخارى گفته است: «حديث وى صحيح نيست».[5]
حديث فوق در سنن ترمذى،[6] كتاب المناقب، باب مناقب ابى الاعور (سعيد بن زيد) از طريق ديگرى نيز نقل شده است. در سند او شخصى به نام حجاج بن محمد مصيصى است كه قيروانى او را در كتاب خود، ضعيف شمرده است. [7]
همچنين در سنن ترمذى، باب مناقب عبدالرحمن بن عوف، طريق ديگرى براى اين حديث نقل شده، در سندش فردى به نام موسى بن يعقوب زمعى است،[8] و على بن المدينى، حديث وى را ضعيف و ناشناخته دانسته است. [9]
حديث عشره مبشره در سنن ابن ماجه، مقدمه باب 11، در قسمت فضائل العشرة آمده است،[10] و در طريق آن هشام بن عمار است كه ابو داود درباره اش مى گويد: «وى چهارصد حديث مسند نقل كرده است كه بدون پايه و اساس است».[11]
اين روايت در سنن ابى داود[12] هم به طريقى حكايت شده است در زمره اسناد آن كسى به نام عبدالواحد بن زياد عبدى بصرى وجود دارد و اين شخص، به نظر كسانى مانند ابن حبان، غير قابل اعتماد است. [13]
اين حديث را طبرانى هم در المعجم الأوسط نقل كرده، اما در سندش شخصى به نام وليد بن عبدالله بن جميع زهرى است كه ابن حبان وى را در كتاب الضعفا در شمار راويان ضعيف و غير قابل اعتماد آورده است; البته او در كتاب الثقات هم روايت عشره مبشره را مطرح كرده است،[14] و اين، بسيار شگفت انگيز است. عقيلى هم مى گويد: در روايت وى اضطراب وجود دارد. [15]
افزون بر اين، روايت در متن حديث عشره مبشره، اختلاف وجود دارد; در يكى از آنها ابو عبيده، جزء ده تن به شمار آمده است; [16] ولى در روايتى كه حاكم نيشابورى در مستدرك نقل كرده است، به جاى وى نام ابن مسعود آمده است. [17] در روايتى كه در سنن ابى داود و سنن ابن ماجه نقل شده است، نه نامى از ابو عبيده است و نه نامى از ابن مسعود; بلكه به جاى آنها نام رسول خدا (صلى الله عليه وآله)عنوان شده است. [18] در الاستيعاب، به اين اختلافات اشاره شده است. [19] همچنين در يكى از روايات ابى داود، يكى از آن ده تن، سعد بن ابى وقاص است; اما در روايات ديگرى كه ابى داود ناقل آن است، به جاى سعد بن ابى وقاص، سعد بن مالك ذكر شده است. [20]
نكته ديگرى كه باعث تضعيف اين حديث مى شود، آن است كه نام عبدالرحمن بن عوف و سعيد بن زيد جزء افراد بشارت داده شده به بهشت است; اين در حالى است كه آنان خود اين حديث را نقل كرده اند. چنين چيزى، موجب شك و ترديد است. از طرفى، چرا اين حديث از بقيه آن ده تن، يعنى از هشت نفر باقى مانده، نقل و حكايت نشده است؟! چرا در جايى نيامده است كه يكى از آنان براى اثبات مطلب و احتجاجى به نفع خويش، به اين حديث استناد كرده باشد؟! چرا در روز سقيفه كه بر سر خلافت، اختلاف بود و مهاجرين براى شايستگى خود فضايلى را نقل مى كردند، كسى به اين حديث استناد نكرد؟! آيا اين سؤالات و نظاير آن حاكى از اين نيست كه چنين حديثى اصلاً وجود نداشته و بعدها جعل شده است؟!
علامه امينى پس از يادكرد حديث عشره مبشره از كتب اهل سنت، مى گويد: «چنان كه مشاهده مى شود، سند روايت هاى احمد و ابوداود، به عبدالرحمن بن عوف و سعيد بن زيد منتهى مى شود و طريق عبدالرحمن يك بار به عبدالرحمن بن حميد بن عبدالرحمن زهرى از پدرش از عبدالرحمن بن عوف، و يك بار هم به رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مى رسد، و اين اسناد، باطل است و ناتمام; زيرا حميد بن عبدالرحمن، پدر عبدالرحمن بن حميد، صحابى نبود، بلكه تابعى بوده و عبدالرحمن بن عوف را درك نكرده است. حميد بن عبدالرحمن در 73 سالگى، يعنى در سال 105 هـ ق از دنيا رفته است; بنابراين او در سال 32 هـق، يعنى درست سالى كه عبدالرحمن بن عوف، از دنيا رفته يا يك سال بعد از آن، متولد شده است. با اين حال، چگونه مى تواند از عبدالرحمن بن عوف روايت نقل كرده باشد؟ به اين دليل است كه ابن حجر به طور جزم، روايت حميد بن عبدالرحمن را از عمر و عثمان، منقطع و غير قابل اسناد مى داند و اين در حالى است كه عثمان بعد از عبدالرحمن بن عوف از دنيا رفته است.
پس سند اين دو طريق، صحيح نيست. مى ماند طريق سعيد بن زيد، طريقى كه او خود را در آن جزو 10 تنى كه به بهشت بشارت يافته اند، به شمار آورده است. سعيد چنين روايتى را در كوفه در ايام معاويه روايت كرده، و اين حديث از وى تا آن زمان شنيده نشده بود و پيش از آن نيز هيچ كس از وى نقل نكرده; فقط در آن زمان كه دوران تبهكارى و جعل حديث و تبليغات سوء بوده، آن را به زبان آورده است. كسى از اين صحابى نپرسيد كه چه سرّ و رمزى در كارش بود كه آن حديث را مكتوم داشته و هيچ گاه نقل نكرده، حتى در دوره خلفاى راشدين نيز ياد ننموده است، در حالى كه او و ديگر اصحاب، سخت به چنين روايتى نياز داشته اند تا موضع خويش را مستحكم سازند و آن را حجت خود سازند و در اقناعِ منطقى ديگران از آن سود گيرند و از خون ريزى ها جلوگيرى نمايند و بسيارى از حقوق را كه در آن سال هاى پر كشمكش و خونين، پايمال گشته بود، محفوظ و در امان بدارند. گويى اين حديث، درست در روزى كه معاويه بر تخت سلطنت نشست و رژيم فاسدش را بر مسلمانان تحميل كرد، به او الهام شده است.
سعيد بن زيد هنگامى كه نتوانست حملات و دشنام هاى مخالفين على (عليه السلام) را تحمل كند و در برابر كسانى كه معاويه بر كوفه گماشته بود، نتوانست مقاومت نمايد، بر جان خويش بيمناك شد; خصوصاً اين كه او نسبت به دستگاه حاكمه وقت هم در موضعى مخالف بود و از بيعت با ولايت عهدى يزيد خوددارى ورزيده و در اين زمينه سخنى تند به مروان بن حكم گفته بود. از اين روى، او براى اين كه خود را از آسيب وى برهاند، اين روايت را جعل كرد تا آن را سپر حمايتى خويش قرار دهد و اتهام علاقه مندى و عشق به على(عليه السلام) را از خويش دور سازد; زيرا در آن عصر هر كس را كه طرفدار و دوستدار امام على(عليه السلام) يا متهم به چنين عقيده اى مى شناختند، در معرضِ شكنجه و آزارهاى گوناگون و زندانى و اعدام قرار مى دادند.
بدين سان، سعيد با جعل اين حديث و بخشيدن بهشت به مخالفان و دشمنان على(عليه السلام) و كسانى كه از بيعت با على (عليه السلام) سر باز زده و عليه خلافتش قيام مسلحانه كرده بودند، حاكم وقت را خشنود و خطر شكنجه و مرگ را از خود دور نمود.
اين حديث، با جنگ پاره اى از افرادى كه در حديث نام برده شده با يكديگر و حلال دانستن خون يكديگر چگونه سازگارى دارد؟ چگونگ بهشتيان خون يكديگر را روا داشته اند؟

 

» گالري تصاوير مسجد النبي / مکه مکرمه

» پخش مستقيم از مکه مکرمه

» غدير / مقالات پيامير (ص) / مقالات مهدويت

» احاديث پيامبر (ص)

_____________________________________________
[1] ابن حجر در تهذيب التهذيب به نقل از برخى نوشته است كه حميد بن عبدالرحمن در سال 105 هجرى از دنيا رفت. و به طور جزم گفته است كه 73 سال سن داشت. بنابراين او به سال 32 متولد شده است; تهذيب التهذب، ابن حجر، ج 3، ص 41 ـ 40، (نشر دارالفكر، چاپ اول، 1404هـ).
[2] تهذيب التهذيب، ابن حجر عسقلانى، ترجمه عبدالرحمن بن عوف، ج 6، ص 222.(دارالفكر)
[3] ميزان الاعتدال، ذهبى، ترجمه عبدالعزيز محمد دراوردى، ج 2، ص 634 (تحقيق على محمد البجاوى، نشردارالفكر).
[4] سنن ابى داود، تحقيق سعيد محمد لحام، ج 3 و 4، كتاب السنة، باب 9، فى الخلفاء، ص 401، (دارالفكر، چاپ اول، 1410).
[5] المستدرك على الصحيحين، حاكم نيشابورى، بذيله التلخيص للذهبى، الجزء الثالث، ص 317، كتاب معرفة الصحابة، (دارالكتاب العربى، بيروت).
[6] الجامع الصحيح، تحقيق ابراهيم عطوه عوض، ج 5، ص 652 (داراحياء التراث العربى، بيروت).
[7] تهذيب التهذيب، ابن حجر، ترجمه حجاج بن محمد مصيصى، ج 2، ص 181 (دارالفكر، چاپ اول، 1404هـ).
[8] الجامع الصحيح، ج 5، ص 648.
[9] تذكر: ترمذى صاحب سنن پس از نقل برخى از اين روايات گفته اين حديث صحيح است يا حسن است اما بايد توجه داشت كه علماى حديث شناس اهل سنت به اين گونه عمل ترمذى توجهى نمى كنند و او را در اين جهت سهل انگار مى دانند چه اينكه گاه از افرادى حديث نقل مى كند و صحيح مى نامد كه اكثر علماى رجال آنها را ضعيف و يا دروغگو مى دانند. مباركفورى كه سنن ترمذى را شرح كرده در مقدمه كتابش گويد: «ترمذى هر چند در حديث امام بود و جلالت شأن داشت اما در صحيح يا حسن ناميدن احاديث سهل انگار بود». و نيز ذهبى در ميزان الاعتدال در ترجمه كثير بن عبدالله بن عمرو و بن عوف المدنى گويد: «علما بر تصحيح ترمذى (صحيح دانستن وى حديثى را) اعتمادى ندارند.
[10] سنن ابن ماجه، ج 1، ص 48، باب 11 باب فى فضائل اصحاب رسول الله، فضائل العشرة.
[11] تهذيب التهذيب، ابن حجر عسقلانى، ج 11، ص 47، ترجمه هشام بن عمار بن نصير، (دارالفكر).
[12] سنن ابى داود، ج 3 و 4، ص 402.
[13] تذكرة الحفاظ، ذهبى، ترجمه عبدالواحد بن زياد عبدى بصرى، ج 1، ص 258، (دارالكتب العلميه، بيروت).
[14] تهذيب التهذيب، ابن حجر، ترجمه وليد بن عبدالله بن جميع زهرى، ج 11، ص 122، (دارالفكر).
[15] همان.
[16] الجامع الصحيح، محمد بن عيسى بن سورة، كتابة المناقب، (دارالاحياء التراث العبى ـ بيروت ـ لبنان)، ج 5، ص 647، باب مناقب عبدالرحمن بن عوف.
[17] المستدرك على الصحيحين، حاكم نيشابورى، الجزء الثالث، كتاب معرفة الصحابة، باب مناقب عبدالله بن مسعود، ص 317.
[18] سنن ابى داود، ج 3 و 4، ص 402 ـ 401، كتاب السنة، (باب في الخلفاء); سنن ابن ماجه، ج 1، ص 48، باب 11 فى فضائل اصحاب رسول الله(صلى الله عليه وآله)، (تحقيق عبدالباقى، دارالفكر).
[19] الاستيعاب بهامش الاصابه لابن حجر، الجزء الثالث، ص 2 حرف ه باب عامر، (دارالحياء التراث العربى، بيروت، چاپ اول، 1328هـ).
[20] سنن ابى داود، ج 3 و 4، ص 401 ـ 402، كتاب السنة، باب 9 فى الخلفاء.
منبع : پایگاه مذاهب

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page