از رقیه بپرس یعنی چه؟
سنگ از دست رهگذر خوردن
جای ناز، غُصه ی پدر خوردن
تازیانه ز پشت سر خوردن
یک نفر پا ز صد نفر خوردن
از رقیه بپرس یعنی چه؟
حنجر خشک و زخم سر نیزه
چشم حیران به سوی هر نیزه
رفته درخاک تا کمر نیزه
رأس خورشید و ماه بر نیزه
از رقیه بپرس یعنی چه؟
خسته ماندن غریب در صحرا
بی کس و غم نصیب در صحرا
عطر جان بخش سیب در صحرا
ذکر امن یجیب در صحرا
از رقیه بپرس یعنی چه؟
پای در سلسله هراس شتاب
سینه بی قرار حال و خراب
غصه زینب و نوای رباب
قاری تشنه لب کنار شراب
از رقیه بپرس یعنی چه؟
ارسالی توسط آقای سید محسن موسوی