همین که اسم تودرشعرشاعران آمد
تمام قافیه هایش از آسمان آمد
توآمدی وشکفتی وباقدم هایت
دوباره فصل بهاری به این خزان آمد
مگرنه این که غزل مثنوی آینه ای
که اززبان خداوند مهربان آمد
بقای نسل پیمبر ز دخترش زهراست
وجانشین تمام برادران آمد
***********
ز اسم گل به قلم حس معنوی آمد
به ناگهان غزلم سمت مثنوی آمد
وجودگرم توبر شعرروشنی بخشید
و با حضور تو عالم به روی من خندید
به جای بارش باران امید می بارد
به مثنوی کلماتی جدیدمی بارد
ببین چگونه قلم روی برگ می خندد
ومثل ضد گلوله به مرگ می خندد
سلام گرم خلایق به محضرت تقدیم
تمام ظلم وستم در مقابلت تسلیم
زمانه باتوبه شوقی عجیب می آید
زمهد کوچک تو بوی سیب می آید
وجود حضرت خاتم پراز غم و درد است
تمام گرمی عالم برای او سرد است
دوباره گرمی او را توعلتی زهرا(س)
نماد بارز پاکی و عصمتی زهرا(س)
بکش به روی سر من تواز کرم دستی
که پاره ی تن پیغمبر خدا هستی
ز برترین زنان جهان تویی برتر
خدا نوشته برای تو سوره ی کوثر
شبیه برگ درختان لطافت جسمت
تمام عالم وآدم فدای یک اسمت
چه خوانم اسم قشنگت:محدثه،زهرا(س)؟
زکیه، راضیه ،مرضیه، انسیه، حورا؟
زمین واهل زمین ازنسیم تو خوشبو
نسیم نرگس و یاس و شقایق وشب بو
رسیده لحظه ی آرامش هیاهوها
نوشته نام تورا روی چشم آهوها
عصاره ی همه گل ها نشسته در دستت
زبان حضرت حافظ دوباره سر مستت
((دل رمیده ی مارا انیس و مونس تو
به غمزه مسئله اموز صد مدرس تو))
تویی که هرم نگاهت شمیم نرگس شد
((ستاره ای که درخشید وماه مجلس شد))
فقط تویی که درخشیدی و شدی چون ماه
تویی تمامی عمرم برای من همراه
به غصه ی دل تنگم تو خاتمه هستی
تویی شفیعه ی محشر تو فاطمه(س)هستی
به یک تبسم شیرین مراعسل کردی
دوباره مثنوی ام راپرازغزل کردی
************
تو کوثری و درختی پر از ثمر شده ای
توگرچه دختری اما خودت پسر شده ای
تولد تو مثال نزول قرآن است
تو بر کتاب خدای یگانه سرشده ای
و مثل ماه شبی که نشسته در برکه
تودر وجود خدیجه((کما قمر))شده ای
سه تا بهانه ی خلقت برای حضرت حق
تو از علی و پیمبر بهانه تر شده ای
درآخرش بنویسم که مادر سادات
تو کوثری و درختی پراز ثمر شده ای
*************
شاعر : مجتبی خرسندی