باب سفاهت

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

بَابُ السَّفَهِ
1- عـِدَّةٌ مـِنْ أَصـْحـَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ شَرِيفِ بْنِ سَابِقٍ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبـِى غـُرَّةَ عـَنْ أَبـِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ السَّفَهَ خُلُقُ لَئِيمٍ يَسْتَطِيلُ عَلَى مَنْ هُوَ دُونَهُ وَ يَخْضَعُ لِمَنْ هُوَ فَوْقَهُ
اصول كافى جلد 4 صفحه :12 رواية :1
1- از امـام صـادق (ع) روايت شده كه فرمود: سفاهت به راستى خوى پستى است ، صاحب آن بر زيردستش گردن فرازى كند، و بر بالادست خود زبونى كند.
شــرح :
مجلسى (ره) گويد: سفاهت سبك عقلى و پيشى گرفتن در گفتار و كردار بدون تفكر است ، تـا آن جـا كـه گـويـد: بـرخـى گـفـتـه انـد: سـفـاهـت گـاهـى در بـرابر حكمتى است كه به اعـتـدال در نـيـروى عـقـل حـاصـل گـردد، و ايـن سـفـاهـت خـلقـى است در نفس كه او را وادار به مسخرگى ، و استهزاء و سبك سرى ، و بى تابى ، و چاپلوسى ، و اظهار شادى در وقت نـاراحـتـى ديـگـران ، و حركات ناموزون ، و گفتار و كردارهایى كه همانند گفتار و كردار خـردمـنـدان نـيـسـت دچـار كـنـد، و گـاهـى در بـرابـر بـردبـارى اسـت كـه به اعتدال در نيروى غضب به دست آيد، و آن خلقتى است كه نفس او را وادار به زدن و دشنام دادن و زبـرى و تـسـلط و غـلبـه بـر ديگران و گردن كشى كند و ريشه اش تباهى و فساد در نـيـروى غـضب و ميل آن به طرف افراط است سپس گويد: ظاهر اين است كه مقصود از سفاهت همين معناى دوم است كه برابر بردبارى است .

2- مـُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِى الْمَغْرَاءِ عَنِ الْحـَلَبـِيِّ عـَنْ أَبـِي عـَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَسْفَهُوا فَإِنَّ أَئِمَّتَكُمْ لَيْسُوا بِسُفَهَاءَ وَ قَالَ أَبـُو عـَبـْدِ اللَّهِ ع مـَنْ كَافَأَ السَّفِيهَ بِالسَّفَهِ فَقَدْ رَضِيَ بِمَا أَتَى إِلَيْهِ حَيْثُ احْتَذَى مِثَالَهُ
اصول كافى جلد 4 صفحه :13 رواية :2
2- و نـيـز حـلبـى از آن حـضـرت حديث كند كه فرمود: سفاهت نكنيد زيرا پيشوايان شما سفيه نبودند. و حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كس شخص سفيه را با سفاهت مكافت كند، به هر چه به سرش آيد تن داده چون به مانند او رفتار كرده است.
شــرح :
ايـن دسـتـورى اسـت از امام عليه السلام كه از مكافات سفيه صرف نظر بايد كرد، و با آنـان چـنـان چـه خـدای تعالى فرموده است بايد رفتار شود در آن جا كه فرمايد (و هرگاه نادانان با ايشان سخن گويند سلام گويند) همان طور كه مجلسى (ره) فرموده است.

3- عـَلِيُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِيـمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع فِي رَجُلَيْنِ يَتَسَابَّانِ فَقَالَ الْبَادِى مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صَاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ
اصول كافى جلد 4 صفحه :13 رواية :3
3- عـبد الرحمن بن حجاج از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام درباره دو مردى كه همديگر را دشنام دهند روايت كرده كه فرمود: آغاز كننده به دشنام ستمكارتر است و گناه خود و گناه رفيقش به گردن اوست در صورتی كه آن كس كه ستم به او شده از حد نگذرد.
شــرح :
جـمـله اخـيـر ايـن حـديـث شريف دو احتمال دارد يكى اين كه تا رفيقش كه مورد ستم واقع شده عـمـل نـاروا نكرده و يا سخن ناروایى نگفته همه گناه به گردن آغاز كننده به دشنام است و نـسـبـت گـنـاه به او در ايـن صـورت فـرضـى اسـت ، احـتـمال دوم آن است كه تا از حد خود نگذشته همه گناه به گردن اوست ، و حدش همان مقدارى اسـت كـه از دشـنـام شـنـيـده و تا آن حد بر او گناهى نيست زيرا از خود دفاع كرده و انتقام گـرفـتـه اسـت ، و خداى تعالى در اين باره فرموده است : (و همانا بر آن كه پس از ستمى كـه به او شـده يارى جويد گناهى نيست) و در جاى ديگر فرمايد: (پس آن كس كه به شما تـجاوز كند (طبرسى فرموده : يعنى ظلم و ستم كند) تجاوز كنيد بر او برابر آن چه بر شـمـا تـجـاوز كـرده) و غـيـر ايـن هـا از آيـات و روايـاتـى كـه دلالت بـر جواز معارضه به مثل دارند، و بعید نيست احتمال دوم مناسب تر با سياق روايت باشد.

4- عـِدَّةٌ مـِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ أَبْغَضَ خَلْقِ اللَّهِ عَبْدٌ اتَّقَى النَّاسُ لِسَانَهُ
اصول كافى جلد 4 صفحه :13 رواية :4
4- و از امـام صـادق (ع) روايـت شـده كه فرمود: به درستى كه مبغوض ترين خلق خدا آن بنده ای است كه مردم از زبانش پرهيز كنند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page