سالی یک بار قسمتم بوده ، برسم خدمت شما مشهد
هر زمـان یـاد جدتـان کـردم ، رفـتـه ام جای کـربـلا مشهد
سرخوش از اینکـه عاشقت هستم ، کوله بار گـناه را بستم
گقتم آقا به من نظر کرده ،بعد دیدم که من کجا ؟ مشهد !
فکر کردم به توبه هایی که، می شکستم درست جایی که
تـازه رویم حساب می کردی ،تـا که دعـوت کـنی مرا مشهد
از تو اما به من عنایت شد ، حاجتی داشتم اجابت شد
بـغـض سنگین شاعرت آرام ، آب شد در قطـار تا مشهد
دست و بالم اگرچه خالی بود ، شد مهیا بلیط و جا و غذا
بایـد آسوده باشد از هر چیز ، رفتـه باشد اگـر گـدا مشهد
نسخه اش را بپیچ و عاشق کن ، ای که با این مریض تا کردی
این مریضی که چندمین بار است ، رفتـه بـا نیـت شفـا مشهد
خواب دیـدم کبـوتر حرمم ، می توانم بـه هرکجا بپرم
یا دلم می رود به کرببلا ، یا به سمت مدینه یا مشهد
سالی یک بار قسمت بوده ، برسم خدمت شما مشهد
هر زمـان یـاد جدتـان کـردم ، رفـتـه ام جای کربـلا مشهد
شاعر : محمد مهدی نور قربانی
ارسالی توسط آقای علی بهزاد