خیلی دلم گرفته برای محرمت
من زنده ام فقط به هوای محرّمت
تو قبله ای برای تمام قبیله ام
ایل و تبار من به فدای محرّمت
با هر تپش به سینه ی دلدادگان تو
دل ها زنند طبل عزای محرّمت
کم کم قبیله سینی به دست ها
در هر قبیله قبله نمای محرّمت
دستی که میخورد به سر و سینه در غمت
پای تو ایستاده و پای محرّمت
بی تاج و تخت هم به شهان فخر می کنند
هر ریزه خوار خوان و گدای محرّمت
معراج من بود چو نصیبم کنی حسین
یا گوشه چشم یا که دعای محرّمت
ارسالی توسط خانم سهرابی مناف