آیات 26 و 27

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

 26     «وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنِى بَرَاءٌ مِمّا تَعْبُدُونَ»
27     «إِلاَّ الَّذِى فَطَرَنِى فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ»

ترجمه:
26. و زمانى كه فرمود ابراهيم براى پدرش آزر و براى قومش: محققاً من بَرى و
بيزارم از آنچه شما مى‏پرستيد.  
27. مگر خداوندى كه مرا خلق فرموده. پس محققاً خداوند باشد كه مرا هدايت
فرمايد.
 
تفسير:
«وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ» متعلق به فعل محذوف است. يعنى «أُذْكُر» زمانى كه گفت
ابراهيم «لِأَبِيهِ» مراد آزر عموى ابراهيم است كه اطلاق أب بر او مى‏كند. چون در
دامن او بزرگ شده كه مكرراً بيان شده با دليل و برهان[1].
«وَ قَوْمِهِ» ممكن است مرجع ضمير ابراهيم باشد، يعنى قوم ابراهيم يا مرجع
«أبيه» باشد كه قوم آزر باشند و اين اظهر است. «إِنَّنِى» با سه تأكيد. «بَراءٌ» يعنى
بَرى و بيزارم «مِمّا تَعْبُدُونَ» كه بعضى عَبَده[2] شمس و قمر و كواكب بودند، بعضى
عَبَدؤ اَصنام، بعضى عَبَده ملائكه و شياطين. از كليؤ اين‏ها بيزارم «إِلاَّ الَّذِى فَطَرَنِى»[3]،

بعضى گفتند استثناى منقطع است[4]. لكن ظاهراً متصل است. چون مشركين عبادت
خدا را هم معتقد بودند، لذا مشرك نام نهاده شدند. پس معنى اينكه در ميان معبودان
شما، من فقط عبادت مى‏كنم آن كسى را كه مرا از كَتْمِ عدم به وجود آورده و تَطوّراتى
را سِير داده از نُطفه و عَلَقه[5] و مُضْغَه[6] تا به دنيا آورده و نشو و نما فرموده تا به حد
رشد رسانيده.
«فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ».
 
سؤل:
ابراهيم كه هدايت شده بود، بلكه از اول عمر معصوم بود، به خصوص در اين موقع
كه دعوت مى‏كند كه مقام رسالت را بلكه اولوالعزمى را دارا بود، چرا نفرمود: «هَدانى»
و گفت: «سَيَهدين»؟

جواب:
هم ايجاد مى‏فرمايد و هم ابقا كه آن به آن افاضه مى‏فرمايد. ممكن، همين نحوى
كه در وجود محتاج به موجد است، در بقا هم محتاج به مُبقى است. يعنى خداوند مرا
از خطرات شرك نگاهدارى مى‏كند. ابراهيم وَلَو معصوم بود، لكن عاصم او خداست.
به علاوه، ممكن است مراد عالم آخرت و سعادت و بهشت باشد، چون مكرر گفته‏ايم
كه بنده وَلَو در اَعلى درجؤ بندگى باشد، مثل وجود مقدس پيغمبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، هيچ‏گونه
استحقاقى ندارد و فقط ايمان و تقوا و اعمال صالحه قابليت مى‏آورد براى تفضل. و هر
كه بهشت رود، به تفضل است نه استحقاق. به عكس، هر كه جهنم رود، از روى
استحقاق است [و ]زائد بر او عذاب نمى‏كند.
*    *    *

[1] .  در اين باره توضيحى در همين تفسير: ج7، ص207 ـ 208، ذيل تفسير آيه 74 سوره انعام و
ج9، ص345 ـ 347، ذيل آيه (114) سوره توبه گذشت.
 
[2] .  عَبَدهجمع عابد: عبادت كنندگان.
 
[3] .  فطرت: در لغت به معناى آفرينش، نهاد و سرشت است و تقريباً همه مفسّران عقيده دارند كه فطرت در قرآن كريم عبارت از حالتى است كه خداوند متعال انسان‏ها را براى پذيرش حقّ بر اساس آن آفريده است. به عبارت ديگر، استعدادحق پذيرى و حقّ‏گرايى انسان‏ها را در اسلام فطرت گويند، چنان كه خداوند متعال مى‏فرمايد: پس روى خود را با حقّ‏گرايى تمام به سوى اين دين بگردان. از فطرت الهى كه مردم را بر اساس آن پديد آورده است پيروى كن. آفرينش خداوند دگرگونى نمى‏پذيرد. دين استوار اين است، ولى بيشتر مردم نمى‏دانندروم: 30. از نظرگاه اسلامى از آن روى كه خداوند متعال در حقّ بندگان هيچ ستمى نمى‏كند به همه آنان براى پذيرش حقّ استعدادى برابر ارزانى داشته است. چنان كه تا وقتى كه خود را به گناه نيالوده‏اند و از نظر خداوند نيفتاده‏اند، خداوند نعمت هدايت را از آنان دريغ نمى‏دارد و مى‏توانند با رجوع به وجدان حقّ‏گراى خويش به حقيقت و دين حق راه يابند، چنان‏كه پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مى‏فرمايد: «كلّ مولودٍ يُولد على الفطرة حتّى يكون أبواهُ هما اللّذان يهوّدانه أو ينصّرانه أو يمجّسانه؛ همه انسان‏ها بر اساس فطرت(حق گرا) به دنيا مى‏آيند، آنگاه پدر و مادرانشان هستند كه آنان را وا مى‏دارند كه به يهوديت، نصرانيت يامجوسيت درآيند». همچنين از پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله روايت شده است كه فرمود: «فطرة اللّه‏ التي فطر النّاس عليها، دين اللّه‏ تعالى؛ آن فطرت الهى كه خداوند مردم را بر اساس آن آفريده است، دين خداوند متعال است».
          برخى از مفسران نيز گفته‏اند مراد از فطرت الهى عهدى است كه خداوند متعال از بنى آدم گرفته است كه بايد به مفاد آن كه حقّ گرايى و پذيرش اسلام است، عمل كنند؛ اما در اثر وسوسه شيطان و اضلالِ غير، بسيارى از انسان‏ها از فطرت خويش منحرف مى‏شوند. ر.ك: دانشنامه قرآن، مدخل «فطرت».
 
[4] .  ر.ك: تفسير سمعانى: ج5، ص98؛ تفسير نسفى: ج4، ص112 و تفسير بيضاوى: ج5، ص143.
 
[5] .  علقه: پس از آنكه نطفه در رحم قرار گرفت و چهل روز ماند، تبديل به خون بسته شده مى‏گردد كه آن را عَلَقه نامند.
 
[6] .  مضغه: نطفه در چهل روز دومى كه در رحم مى‏ماند، پس از عَلَقه شدن، شبيه به گوشت جويده شده مى‏گردد كه آن را مُضغه نامند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page