ملاقات با امام زمان (69)

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

 گاهى انسان خودش به تزکيه نفس خود نمى پردازد ولى چون داراى عقايد خوبى است وخداى تعالى روح او را دوست مى دارد پروردگار متعال با فشارهاى دنيائى او را تزکيه وتصفيه مى کند.
ولذا يک مسلمان نبايد از بلاهاى دنيا ناراحت باشد.
زيرا بلاهائى که به انسان مى رسد يا کفّاره گناهان او است ويا او را تزکيه مى کند وبه مقام قرب مى رساند واو را لايق ملاقات با امام زمان (عليه السّلام) مى نمايد.
در کتاب مسجد جمکران از سيّد عبد الرّحيم خادم مسجد جمکران نقل مى کند که:
در سال 1323 که مرض وبا شايع شده بود روزى به مسجد جمکران رفتم ديدم مرد غريبى در مسجد نشسته وحال توجّه خوبى دارد از او پرسيدم:
تو که هستى وچه مى کنى؟ گفت:
من اهل تهرانم واسمم على اکبر است وکاسبم وچون به مردم نسيه مى دادم وآنها دچار مرض وبا شدند ومُردند تمام اموال من از بين رفت ومن ناچار به مسجد جمکران آمده ام شايد حضرت حجّة بن الحسن روحى فداه نظر لطفى به من بفرمايد.
اين شخص سه ماه در مسجد جمکران ماند وبه گرسنگى وعبادت صبر کرد پس از اين مدّت يک روز به من گفت:
قدرى کارم اصلاح شده مى خواهم به کربلا بروم وپياده به کربلا رفت، پس از شش ماه برگشت وگفت:
برايم معلوم شد که بايد کارم در مسجد جمکران درست شود.
باز اين دفعه هم سه ماه ماند ومشغول عبادت وتوسّل به اهل بيت عصمت وطهارت (عليهم السّلام) بود.
روز ششم ماه مبارک رمضان 1323 وقتى مى خواست به طرف قم وتهران برود ومى گفت:
حاجتم برآورده شده است من از او تقاضا کردم که شب را به منزل ما بيايد وفرداى آن روز به تهران برود.
قبول کرد شب که در منزل نشسته بوديم ومن با اصرار از او تقاضا مى کردم که قضيّه خود را براى من بگويد. گفت:
چون تو مدّتها است به من محبّت کرده اى وخادم مسجد جمکرانى، تنها براى تو اين قضيّه را نقل مى کنم.
در مدّتى که من در مسجد جمکران بودم با يکى از اهالى ده جمکران قرار گذاشته بودم که هر روز يک نان براى من بياورد ومن پولش را يکجا به او بدهم يک روز به ده جمکران رفتم که نان بگيرم آن شخص به من گفت:
که ديگر به تو نان نمى دهم چون حسابت زياد شده است.
مدّتى من چيزى نداشتم که بخورم حتّى يک روز از گرسنگى مقدارى از اين علفهائى که کنار جوى آب بيرون آمده بود خوردم، کم کم مريض شدم شبى در يکى از حجرات مسجد جمکران احساس کردم که ديگر قدرت بر حرکت ندارم ولى نصفهاى شب بود که از پنجره طرف کوه دو برادران ديدم نور عجيبى ساطع است واين نور به قدرى وسيع بود که تمام آن کوه با عظمت را روشن نموده واين نور همچنان شدّت کرد تا آنکه من ناگهان متوجّه شدم که کسى پشت در حجره ام ايستاده وآن نور از او است.
من هر طور بود برخاستم ودر را باز کردم، ديدم سيّدى با عظمت وجلالت عجيبى وارد اطاق شد وسلام کرد، من جواب دادم وابهّت او مرا گرفت که نتوانستم چيزى بگويم ولى من متوجّه شدم که او حضرت بقيّة اللّه روحى فداه است.
آن حضرت به من فرمودند:
چون متوسّل به حضرت فاطمه زهراء (سلام اللّه عليها) شده اى جدّه ام حضرت صدّيقه کبرى (عليها السّلام) شفيعه شده اند نزد رسول اکرم (صلى اللّه عليه وآله) وآن حضرت به من حواله فرموده اند که من حاجتت را بدهم وسپس فرمود:
هر چه زودتر حرکت کن وبه وطنت برگرد که زن وبچّه ات منتظرت مى باشند وبه آنها سخت مى گذرد ودر آنجا کارت اصلاح شده است.
گفتم:
آقا خادم مسجد چشمش نابينا شده اگر ممکن است او را شفا بدهيد.
فرمودند:
نه صلاح او در اين است که او نابينا باشد.
سپس به من فرمودند:
بيا با هم به مسجد برويم ونماز بخوانيم.
گفتم:
چشم قربانت گردم وبا آن حضرت حرکت کرديم وبه طرف مسجد رفتيم تا آنکه به لب چاهى که دم در مسجد است رسيديم (البتّه آن زمانها چاهى دم در مسجد کنده بودند که مردم نامه هاى خود را در آن مى ريختند) شخصى از چاه بيرون آمد وحضرت به او کلماتى فرمودند که من نفهميدم چه گفتند.
بعد شخصى از داخل مسجد بيرون آمد وظرف آبى در دستش بود وآن را به آن حضرت داد آقا با آن آب وضو گرفتند وبقيّه آب را به من دادند وفرمودند:
تو هم با اين آب وضو بگير، من هم اطاعت کردم وبا آن آب وضو گرفتم. سپس با آن حضرت داخل مسجد شديم.
ضمنا به حضرت بقيّة اللّه روحى فداه عرض کردم:
شما چه وقت ظهور مى کنيد؟ آن حضرت با تغيّير به من فرمودند:
تو را نمى رسد که از اين سؤالها بکنى.
گفتم:
آقا من مى خواهم از ياران شما باشم، فرمودند:
هستى ولى تو را نمى رسد که از اين گونه مطالب سؤال کنى.
پس از اين دو سؤال ناگهان ديدم حضرت بقيّة اللّه روحى فداه در مسجد تشريف ندارند واز نظرم غايب شدند، ولى صداى آن حضرت را مى شنيدم که مى فرمودند:
اهل وعيالت منتظرت مى باشند زود برو.
ضمنا او مى گفت:
زن من علويّه است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page