44 «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ»
45 «لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ»
46 «ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ»
ترجمه:
44. و بر فرض محال اگر پيغمبر صلىاللهعليهوآله نسبت دهد به ما ـ كه خداوند متعال باشيم ـ
از راه كذب و از پيش خود بعض اقاويل، وَلَو يك قول باشد.
45. هرآينه ما او را مىگيريم به يمين به تمام قوّت.
46. پس از آن قطع مىكنيم از او رگ حيات رگ قلب او را، يعنى او را هلاك
مىكنيم[1].
سؤل:
بسيارى از اين اهل ضلال دروغهايى نسبت به خدا دادهاند چنين معامله با آنها
نفرموده، چه خصوصيت دارد كه چنين معامله با پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله بنمايد؟
جواب:
آنها چون از ابتداى امر در ضلالت بودند و مدركى براى صدق دعواى خود
نداشتند، مَثَلِ آنها مَثَلِ ساير كفار و مشركين است كه عقوبت آنها يا در دنيا به آنها
مىرسد يا خدا آنها را مهلت مىدهد تا به عذاب ابدى گرفتار شوند. و اما پيغمبرى كه
خدا به دست او معجزاتى عنايت كرده و حجت بر خلق تمام شده، در وجوب متابعت
آن اگر چنين كند و كسى را در ضلالت اندازد فرداى قيامت نمىشود از او مؤخذه كرد
بنده مىتواند بگويد مىخواستى به او معجزه ندهى و نفرستى ما اگر مخالفت او
مىكرديم مستحق عقوبت بوديم، لذا اگر چنين كند ما هم با او چنين مىكنيم.
«وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ» «لو» امتناعيه است، يعنى محال است كه خدا
چنين پيغمبرى براى هدايت بندگان بفرستد، زيرا تا مقام عصمت و شرايط نبوت در او
نباشد، خدا به دست او معجزه نمىدهد و بندگانش را در ضلالت نمىاندازد و محال
است از معصوم چنين امرى صادر شود. «تَقَوّل» قولى را به كسى بستن كه او نگفته باشد
و افترا به او زدن كه چنين گفته و او نگفته باشد.
«بَعْضَ الْأَقاوِيلِ» وَلَو يك قول باشد كه اگر هزار قول كه از خدا نقل مىكند
صدق باشد و خدا فرموده باشد و يك قول دروغ باشد و گفته خدا نباشد.
«لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ» چند تفسير شده بعضى گفتند: كنايه از اين است كه تمام
قوّت را از او مىگيريم چون انسان قواى او در دست راست اوست[2]، بعضى گفتند: به
تمام قوّت و قدرت او را مىگيريم كه آنى به او مهلت نمىدهيم[3]، بعضى گفتند: او را
ضعيف و ذليل مىكنيم و به خفت و مهانت او را هلاك مىكنيم[4]. «ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ
الْوَتِينَ» «وتين» رگ قلب است متصل به ظهر كه به مجرد اينكه قطع شود انسان
مىميرد كه ما تعبير مىكنيم به رگ حيات كه متعاقب به موت است.
[1]. ترجمه ديگر: و اگر او پارهاى گفتهها بر ما بسته بود44 دست راستش را سخت مىگرفتيم45
سپس رگ قلبش را پاره مىكرديم46.
[2]. ر.ك: تفسير زاد المسير: ج8، ص87؛ تفسير رازى: ج30، 118؛ تفسير قرطبى: ج18، ص275.
[3]. ر.ك: تفسير سمعانى: ج6، ص42؛ تفسير بغوى: ج4، ص390 و المحرر الوجيز: ج5، ص363.
[4]. ر.ك: تفسير التبيان: ج10، ص110؛ مجمع البيان: ج10، ص526؛ تفسير البحر المحيط: ج8، ص322.
آیات 44 تا 46
- بازدید: 847