سخن مؤسّسه
در كنار منش و مشى عالمانۀ علّامه عسكرى، آثار پُربار و ارزشمند ايشان، همواره در محافل علمى-پژوهشى جهان اسلام، شُهره بوده و چون نگينى درخشيده است. اين دانشىمرد جهادگر، با قدرت علمى و استنادات قوى خود، در راه كشف حقايق تاريخ اسلام و گِرهگشايى از مسائل پيچيدۀ آن، گامهاى مؤثرى برداشت و چه بسا راز و رمزهاى يكهزارسالهاى كه در آثار تحقيقى ارزشمند ايشان، از آنها رمزگشايى شد. زندگى علمى علّامه، از ويژگىهاى خاصّى برخوردار بوده است. طرح موضوعات ابتكارى در شناساندن مكاتب خلفا و اهل بيت (عليهم السلام) ، با تكيه بر طرح مسائلى چون وحى قرآنى و وحى بيانى، و مقايسۀ تطبيقى دو مكتب از طريق استناد به معتبرترين مصادر و منابع مورد قبول فريقين، بسيارى از موضوعات اختلافى، براى هميشه، حل گرديده است. علّامه عسكرى، با تحقيقات نوين خود در حوزۀ قرآن و حديث، سيره و تاريخ اسلام، تحوّلى در اين زمينهها به وجود آورد. اين آثار، چراغ راه شيفتگان مكتب اهل بيت (عليهم السلام) در ظلمتسراى تاريخى است كه به وسيلۀ تاريخنگاران يكسويهنگر و وعّاظ دروغپرداز، به نام اسلام، نگاشتهاند.
مؤسّسۀ علمى-فرهنگى علّامه عسكرى، در بهار 1384، در حيات علّامه و به همّت آن بزرگوار و تلاش تنى چند از شاگردان و علاقهمندان به ايشان، تأسيس گرديد. اكنون كه جاى آن علّامة محقّق و عالىقدر را در ميان خود خالى مىبينيم، كارى بس سنگين و دشوار در شناساندن آثار ايشان و پيمودن راه آن عالم عامل، در پيش مىبينيم. لذا براى رسيدن به اين مقصود، دستِ نياز و يارى به سوى همۀ انديشمندان حوزوى و دانشگاهى، دراز مىكنيم تا بتوانيم آموزههاى آن بزرگوار را به گونهاى شايسته و بايسته، در ميان شيفتگان مكتب توحيدى اسلام بگسترانيم. از آن جا كه علّامه عسكرى، در راستاى احياى مكتب اهل بيت (عليهم السلام) به دور از هرگونه تعصّب دينى، بدون دامن زدن به آتش اختلافات، از هيچ تلاشى فروگذار نمىكرد و بدين لحاظ، همۀ فِرَق و مذاهب، در برابر تحقيقات عالمانۀ ايشان، سرِ تعظيم فرود مىآورند، اين مؤسّسه، تلاش دارد تا اين رهاورد ارزشمند را به نسل جوان جوامع اسلامى انتقال دهد و در اين زمينه، اهدافى را در نظر داشته و فعّاليتهايى را به انجام رسانده و يا در دست انجام دارد. از مهمترين اهداف اين مؤسّسه، چاپ و نشر آثار علّامه، با پژوهشى تازه است. ويرايش مناسب هر اثر، مصدريابى نوين، گزيدهنويسى و خلاصهنويسى موضوعى آثار، و ترجمۀ كتب و مقالات ترجمه نشده است. شايان ذكر است كه هماينك ترجمۀ آثار علّامه به ده زبان زندۀ دنيا، در دست تهيه بوده و فارسىْ نگاشتهها و ترجمههاى فارسى آثار ايشان نيز در حال ويرايش است. اميد آن كه با توفيق الهى و يارى همۀ پژوهندگان، همكاران گرامى و دستاندركاران عرصۀ فرهنگ و دانش، و مساعدت دوستداران علّامه، به اين اهداف متعالى دست يابيم. إن شاء الله!
ما بدان همّت عالى نتوانيم رسيد هم مگر پيش نهد لطف شما گامى چند
***
امّا آنچه پيش روست، آخرين نماز پيامبر (ترجمۀ صلاة أبى بكر) است. خصوصيت منحصر به فرد آثار علامه، يعنى استناد به منابع معتبر «مكتب خلفا» ، در اين كتاب، نمودى ويژه دارد و از سلسله آثار علامه عسكرى، اوّلين كتابى است كه با ويرايش جديد، به همّت «واحد آمادهسازى و چاپ» مؤسّسه، به زيور طبع آراسته مىگردد. اميد آن كه مورد پسند جامعۀ علمى كشور، واقع شود و مقبول افتد، تا علاوه بر شناساندن نقش آن علامۀ بزرگوار در احياى مكتب اهل بيت، توانسته باشيم گوشهاى از حقّى را كه بر گردن ما دارد ادا كنيم. إن شاء الله!
مؤسّسۀ علمى-فرهنگى علّامه عسكرى
مقدّمۀ مترجم
جزيرة العرب، همواره در طول تاريخ، شاهد حوادث بسيارى بوده كه با پيدايش اسلام و مطرح شدن مسائل دينى توسّط پيامبر عظيم الشأن اسلام، صفحۀ تاريخ عرب قبل از اسلام، تغيير ماهوى يافت و به تاريخ اسلام، تبديل گرديد.
رفتارهاى نامناسب فردى و اجتماعى و شيوههاى غلط زندگانى و همچنين، اعتقادات و خرافات عرب جاهلى، نشانگر فرهنگ و تمدّن جامعۀ آن روز عرب است؛ مردمانى كه مفاهيم اخلاقى را به غلط، تفسير مىكردند و مثلاً غيرت را در زنده به گور كردن دخترانشان مىديدند و هر كسى كه در اين كار، قساوت بيشترى نشان مىداد، غيرتمندتر جلوه مىكرد و يا شجاعت را در چپاول و غارتگرى و قتل و خونريزى ترسيم مىكردند، به حدّى كه وقتى يكى از آنها، اوصاف بهشت را از زبان پيامبر خدا (ص) مىشنود، مىپرسد: آيا در بهشت هم جنگ هست؟ و وقتى پاسخ منفى ايشان را مىشنود، مىگويد: پس بهشت، به چه درد مىخورد؟ !
داستان زيد بن حارثه، وضعيت عرب جاهلى را مىنمايانَد. زيد بن حارثه، در كودكى به همراه مادرش براى ديدار با اقوام خود، به قبيلۀ ديگرى رفته بودند كه غارتگران، به آنها حمله كردند و او كه نتوانست فرار كند، اسير شد و در بازار عُكاظ، به فروش رفت. كارگزار خديجه (س) او را خريد و خديجه، او را به پيامبر (ص) بخشيد. آن حضرت نيز آزادش كرد و پس از آن كه حاضر نشد پيامبر (ص) را رها كرده، با پدر و عمويش به قبيلۀ خود باز گردد، پيامبر خدا در كنار كعبه و در حضور مردم، اعلان كرد كه زيد، پسرخواندۀ اوست.
بسيارى از اين مردم، پس از ظهور اسلام، دگرگون شدند، مكّه و مدينه، مركز نور شد و بدان جا رسيدند كه آن جوان انصارى، در جنگ بدر به حضور پيامبر (ص) آمد و گفت: اى پيامبر خدا! پاداش كسى كه با اين قوم بجنگد و كشته شود، چيست؟
فرمود: «بهشت» .
گفت: به، به! فاصلۀ ميان من و بهشت، همين خرماهايى است كه مشغول خوردنشان هستم.
آنها را به دور انداخت و جنگيد تا شهيد شد.
آرى! در آن جا، جنگيدن براى رضاى خدا و سعادت اُخروى بود؛ 1امّا جاهطلبان و هواپرستان-كه منافع مادّى و دنيوى خويش را با رشد روزافزون اسلام در خطر مىديدند-، به هر وسيله، مىكوشيدند تا اين شريعت آسمانى را از بين ببرند. لذا ابتدا كوشيدند با تطميع، از دعوت پيامبر (ص) و پيشرفت دين او جلوگيرى كنند، سپس به ارعاب و تهديد، روى آوردند، تا بلكه بتوانند پيامبر خدا را از تبليغ رسالت خويش، باز بدارند؛ ولى پيامبر اكرم، در مقابل تمام اين سختىها و شدايد، ايستادگى كرد و با طاغوت و طاغوتيان، به مبارزه پرداخت و به پيروزى دست يافت. دنياخواهان هم-كه تمام توطئههاى خ-ود را نافرج-ام مىدي-دن-د-، چارهاى جز سر تسليم فرود آوردن در مقابل شريعت آسمانى اسلام نديدند؛ امّا پس از تشكيل نظام اسلامى، همواره به دنبال فرصت مناسبى براى انتقام و براندازى بودند؛ ولى پيامبر خدا براى دفع اين گونه خطرها، چارهانديشى كرده بود و با استعانت از حق تعالى و با سرپنجۀ تدبير خود، فتنههاى دشمنان اسلام را ناكام مىگذاشت.
1) . ر. ك: نقش ائمه در احياى دين، ج1، ص120(جزء شانزدهم) .
پيشگفتار
- بازدید: 492