بيست و شش. بعد از مجموعه رواياتى كه ذكر كرديم، روايتى كه خواهيم آورد، تعجّبآور و شگفتانگيز، نخواهند بود. در اين روايت، از زرّ بن حُبَيش، از عبد الله نقل شده كه گفت: وقتى پيامبر خدا وفات نمود، انصار گفتند: از ما، كسى امير باشد و از شما (مهاجران) هم، كسى امير باشد. عمر، نزد انصار آمد و گفت: اى گروه انصار! مگر نمىدانيد كه پيامبر خدا در روزهاى آخر عمر، به ابو بكر، امر كرد تا با مردم، نماز بخواند؟
انصار گفتند: چرا.
عمر گفت: كداميك از شما، دلش راضى مىشود كه بر ابو بكر، پيشى بگيرد؟
انصار گفتند: به خدا پناه مىبريم از اين كه بر ابو بكر، پيشى بگيريم! 1
پاورقی:
1) . الطبقات الكبرى، ج2، ص224(چاپ بيروت) و ج2، بخش دوم، ص23(چاپ ليدن) . بلاذرى نيز آن را در أنساب الأشراف (ج 1، ص580) ، به سندش، از زرّ بن حبيش، از عبد الله بن مسعود، نقل كرده است.
كلام انصار بعد از وفات پيامبر
- بازدید: 653