يكى ديگر از ويژگيهاى مصحف امام على، اشتمال بر ذكر تأويل آيات است. دليل بر اين اشتمال رواياتى است كه با صراحت از اين ويژگى ياد مىكند: مشتملا على التأويل و التنزيل و در برخى روايات آمده است: «ان كل آية انزل اللّه باملاء رسول اللّه و خط يدى و تأويل كل آية انزلها اللّه على محمد. 1و در جاى ديگر آمده: «و كتبه بيده على تنزيله و تأويله» . 2
در آغاز بايد روشن شود منظور از ذكر تأويل چيست، به ويژه آنكه اين تأويل در برابر تنزيل آمده، در ثانى بيان تأويل چه خصوصيتى را براى كتاب بوجود مىآورد كه حضرت عنايت دارد به آن اشاره كند.
تأويل در معناى رجوع به اصل و ابتداى امر و آنچه كلام به آن بازگشت دارد معنا شده است. 3تأويل كلام به معناى بيان عاقبت و سرانجام كلام هم آمده است. از اين باب آمده: هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاّٰ تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ . 4
يعنى سرانجام كتاب و پيام خدا در هنگامى كه برانگيخته مىشوند را در مىيابند. ابن اثير (م 606) در كتاب النهايه، پس از ذكر معناى رجوع براى ماده تأويل (اوّل) مىنويسد: مراد از تأويل برگرداندن ظاهر لفظ از معناى اصلى است به معنايى كه دليلى بر آن قائم است، كه اگر آن دليل نباشد، نبايد از معناى ظاهرى لفظ دست كشيد. 5در حالى كه اين برگرداندن ظاهر لفظ و بر خلاف ظاهر معنا كردن، سرانجام كلام مىتواند باشد. اوّل را هم اوّل مىگويند چون آغازگر اعداد و شروعكننده و پيشگام آنهاست. و چون مصداق و ريشه و عينيت بخش كلام است، تأويل مىگويند، به همين دليل فرق ميان تفسير و تأويل آنست كه تفسير بحث از مدلول لفظ و اقتضاى ظاهر تعبير است. (از نظر ادبيات، لوازم كلام، دلالت عقلى) . اما تأويل تعيين مرجع لفظ و مشخص كردن مراد واقعى و مقصود نهايى است، به همين دليل گاه مراد نهايى بر مردم پنهان مىماند و از ظاهر لفظ نمىتوان آن را به دست آورد، آنچنان كه خداوند مىفرمايد: تأويل آن را نمىداند جز خدا. (آل عمران/7) 6.
پس هر تأويل تفسير نيست و هر تفسيرى تأويل نيست، بلكه تفسير و پردهبردارى از واقعيات متن و نهايىترين معناى كلام كه گاه با بيان مصاديق انجام گيرد، يا بيان عاقبت و سرانجام يك امر تحقق مىيابد و يا خبر دادن از حقيقت امر باشد، تأويل ناميده مىشود. كسانى مانند طبرى در تفسير جامع البيان از تفسير تعبير به تأويل كردهاند، اما به اين دليل بوده كه مىخواستهاند به همين جهت پردهبردارى اشاره كنند.
از سوى ديگر هرجا تأويل درباره قرآن به كار رفته به همان معناى مصداقى و عينيت بخشيدن به كلام و ناظر به واقعيت خارجى آن آمده است. 7
بنابراين، اگر گفته مىشود در مصحف امام تأويل قرآن بيان شده، يعنى حقايق خارجى آيات قرآن در معارف و شرايع بيان شده است، به اين جهت تمام آيات قرآن هم تفسير دارد و هم تأويل، تفسير بيان معناى ظاهرى قرآن و تأويل مراد واقعى و بيان مصداقى آنست و اگر گفته مىشود، مصحف امام مشتمل بر تأويل است، يعنى نكات و حقايق بيان شده است و اين مطلب چيزى به جز ذكر كلمات قرآن و نظم آيات و حتى تفسير قرآن مىباشد.
البته معلوم نيست تا چه حد اين تأويلات بيان شده و به چه حجم از آيات اشاره شده است، فقط آنچه از اين عبارت استفاده مىشود، اين است كه مصحف امام قطعا تنها در بردارندۀ آيات و از نوع مصحفهاى ديگر نبوده است.
پاورقی:
1) -كتاب سليم بن قيس، ج 2/657، بحار الانوار، ج 89/41، ح 1.
2) -كتاب سليم، ج 2/581، ح 4.
3) -راغب اصفهانى، مفردات قرآن/99، ماده اوّل، تحقيق صفوان عدنان داودى، بيروت، دار الشامية.
4) -سوره اعراف، آيه 53.
5) -ابن اثير، مبارك بن محمد، النهاية فى غريب الحديث، ج 1/80، بيروت، المكتبة العلمية، تحقيق طاهر احمد الزاوى.
6) -مصطفوى، حسن، التحقيق فى كلمات القرآن، ج 1/162، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب،1360، چاپ اول.
7) -ابن تيمية، دقائق التفسير، ج 1/139، تحقيق محمد السيد الجليند، بيروت، مؤسسه علوم القرآن، ط 3،1406 ه-1986 م، طباطبايى، الميزان، ج 5/135.
اشتمال بر تأويل
- بازدید: 466