ذكر اسامى اهل حق و باطل

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

 در برخى از گزارشات كه درباره مصحف آمده، يكى از ويژگيها نام اهل حق و باطل ذكر شده است. در خبر طبرسى چنين آمده، كه حضرت مصحف خود را عرضه كرد، عرضه‌اى كه در آن نام اهل حق و باطل بود وچون آنها را خوش نيامد گفتند ما را حاجتى به اين كتاب نيست.
«و لقد احضروا الكتاب. . . فلما وقفوا على ما بينه اللّه من أسماء أهل الحق و الباطل و ان ذلك ان ظهر نقض ما عاهدوا ما عقدوه قالوا: لا حاجة لنا فيه 1» .
در برخى روايات آمده كه در اين مصحف، فضائح قوم آمده و چون افشاگرى شده و فضيحتهاى آنان بازگو شده از آن روى برگردانند. 2
آقاى جعفر مرتضى در ويژگيهاى مصحف، ذكر اسامى اهل حق و باطل را يكى و ذكر فضائح قوم را يكى ديگر شمرده است. 3اما بنا بر يك تفسير مى‌توان گفت-اگر اين خبر صحت داشته باشد-منظور از ذكر اسامى اهل حق و باطل توضيحات حضرت به مناسبت آيات مدح و قدح رفتار و گفتار آنان با پيامبر بوده است.
در نتيجه افشاگرى نسبت به كارهايى بوده كه انجام داده‌اند و در شأن نزول آيات ثبت شده است.
در روايتى كه از ابو ذر غفارى نقل شده آمده است: چون پيامبر وفات يافت، حضرت به جمع‌آورى قرآن پرداخت و آن را به مهاجرين و انصار عرضه كرد و همان‌طوركه پيامبر وصيت كرده بود انجام داد و چون خليفه اول آن را باز كرد، در آغاز صفحه، ياد كرد فضائح جماعت را ديد، عمر از جا پريد و گفت آن را بازگردان كه ما را به آن حاجتى نيست. 4
همچنين در برخى ديگر از روايات آمده از ابن بطائنى از عبد اللّه بن سنان از امام صادق كه در سوره احزاب فضائح مردان و زنانى از قريش و غير آنان ياد شده است. 5
در اين باره چه بگوييم، آيا اين مطالب قابل قبول است؟ بدون شك روايات اين دسته، هم از نظر سندى و هم از نظر دلالت به شدت مورد سؤال و مناقشه است، به ويژه در برخى از تعبيرات ذيل اين روايات حكايت از تحريف قرآن مى‌كند، كه به‌هيچ‌وجه قابل قبول نيست، زيرا قرآن با تواتر مسلمانان به اثبات رسيده و با خبر واحد نمى‌توان آن را از حجيت ساقط كرد، و وانگهى و رسوا كردن با جلالت و كرامت قرآن در تباين است، چون هدف و مشى قرآن ارشاد و هدايت است و نمى‌خواهد با ذكر نام اشخاص و سرزنش كردن آنها بصورت مستقيم (در داخل جماعت مسلمانان) آنها را رسوا و بر عليه مسلمانان تحريك كند.
شيوه قرآن اين نيست كه ضعفها و خطاها را برملا كند، مگر آنكه به صورت كلى و بدون ذكر نام و با اشاره به عمل زشت بيان شود.
بنابراين، قرآن كريم جز در چند مورد استثنايى مانند ابو لهب حتى نام سران قريش مانند: ابو جهل، ابو سفيان، عكرمه، وليد و عقبه را هم نمى‌برد، تا چه رسد به كسانى مانند عبد اللّه بن ابى كه در جامعه اسلامى زندگى مى‌كردند و در لباس نفاق به اسلام تظاهر مى‌نمودند.
از اين گذشته كسانى از سران قريش مانند ابو سفيان و بنى اميه پس از فوت پيامبر تا سالها از صحنه قدرت دور بودند و ذكر نام آنها براى مصادر قدرت خطرى ايجاد نمى‌كرد تا با آن مخالفت كنند. اتفاقا كسانى مانند ابو سفيان به سمت امام على آمدند تا با او در مقابل خليفه اول بيعت كنند كه حضرت از اين كار امتناع كرد. 6و اگر منظور از سران قريش خليفه اول و دوّم باشد، كه آنها جزو سران قريش نبودند و پيش از آنان كسان بسيارى وجود داشتند كه نقش منافقانه و منفعت‌طلبانه‌اى داشتند و اگر قرار بود نامى برده شود بايد نام آنها افشا مى‌شد اما نشد. 7
به هر حال، ذكر نام اشخاص تا آنجا كه جنبه بيان اسباب نزول داشته باشد و ناظر به اعمال و رفتار مشركين، منافقين و حتى عده‌اى از مسلمانان باشد كه در فهم موقعيت نزول كمك كند، نه ربطى به تحريف دارد و نه ذكر آن بر خلاف قاعده تفسير آيه است.
اتفاقا در تاريخ تفسير، نمونه‌هاى بارزى از طرح شأن نزولها در كتابهاى تفسيرى و حديثى آمده است، با اين تفاوت كه در اين اسباب نزولها، اخبار متهافت و متناقض بسيار نقل شده و چه بسا زاييده جهل، منفعت‌طلبى‌ها، وابستگى‌هاى قبيله‌اى، حب و بغض‌ها، عدم ضبط تاريخ و عدم تدوين سيره پيامبر بوده است. حال اگر حضرت در مصحف خود اين خصوصيات تاريخى را ثبت كرده باشد، به ويژه در مورد كسانى كه حتى پس از فوت پيامبر در لباس مسلمانى كارشكنى مى‌كرده‌اند و يا حوادث تاريخى آن عصر را شرح داده باشد، نه تنها بر خلاف قاعده نيست، كه در تفسير عامل مهمى براى پيشگيرى از جعل حديث و ذكر فضائل ساختگى خواهد بود.
بنابراين، آنچه از اين دو دسته از اخبار-صرف نظر از صحت آنها- استفاده مى‌شود، تعيين مصاديق و بيان شأن نزول در مورد اشخاص و اعلام قرآن است. اين اعلام شامل كسانى مى‌شود كه بطور كنايه‌آميز نام آنها اشاره شده يا حكمى آمده كه ناظر به حادثه‌اى بوده كه ذكر نام اشخاص طرف حادثه ضرورى بوده است.
اما اشكالى كه به اين روايات وارد شده اين است كه ذكر اسامى مخالفين و افشاگرى درباره آنها بر خلاف مصلحت‌سنجى قرآن و سرزنش رفتار گذشته آنان به ويژه در جنگهاى بدر، احد، احزاب و حنين است، چگونه مى‌توان روش قرآن را كه هدايت و جذب است با دنبال‌كشى، مچ‌گيرى، ملامت و تحقير كردن در فضاى فرهنگى عصر جاهليت مقايسه كرد؟ پاسخى كه در اين باره قابل ذكر است، اينكه درباره محتواى اين مصحف و خصوصيات روش حضرت اطلاعات درستى در دست نيست، تا دقيقا قضاوت كرد چگونه شأن نزول و نام افراد ياد شده است، اما از برخى روايات كه از حضرت به مناسبتهاى مختلف نقل شده، شايد بتواند سياق بحث را روشن كند. به عنوان نمونه در ذيل آيۀ أَ لَمْ تَرَ إِلَى اَلَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ كُفْراً (ابراهيم/28) از حضرت نقل شده است: «انّهم كفار قريش كذبوا نبيّهم و نصبوا له الحرب و العدوان» . منظور از كفّار، كافران قريش بودند كه پيامبر خود را تكذيب و براى او جنگ و دشمنى بوجود آوردند.
و يا فرد ديگر از حضرت از مصاديق اين آيه مى‌پرسد، حضرت مى‌فرمايد: مراد فاجران قريش از بنى اميه و بنى مغيره‌اند 8، يا در بيان اسامى اهل حق در ذيل آيه: فَسْئَلُوا أَهْلَ اَلذِّكْرِ (النحل/43) مى‌فرمايد: ذكر، رسول اللّه است و ما اهل ذكر هستيم 9.
اين شيوه از ذكر اسامى، اختصاصى به تاريخ عصر رسالت نداشت، حتى در ذكر اسامى اهل حق و باطل در تاريخ و بيان قصه‌هاى قرآن صادق است حضرت در مواردى با اين شيوه بيان فرموده است، مثلا در ذيل آيۀ: لَتُفْسِدُنَّ فِي اَلْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ (الاسراء/4) امام على عليه السّلام مى‌فرمايد: فسادى كه قرآن نسبت به تاريخ بنى اسرائيل اشاره دارد يك‌بار ناظر به قتل زكريا و ديگر ناظر به قتل يحيى بوده است. 10و از اين قبيل موارد بسيار است و شايد همين اندازه بتواند بما كمك كند تا نسبت به اين ويژگى مصحف امام آشنا شويم.
پاورقی:
1) -طبرسى، الاحتجاج، ج 2/257، فيض كاشانى، صافى، ج 1/43.
2) -الاحتجاج، ج 1/156. در نسخه سليم اين تعبيرات نيامده اما در پاورقى آورده است. كتاب سليم، ج 2/582. همچنين بحار، ج 89/42، ح 2.
3) -حقائق هامه/160.
4) -مجلسى، بحار الانوار، ج 89/42.
5) -همان/50.
6) -النويرى، احمد بن عبد الوهاب، نهايه الارب فى فنون الادب، ج 19/40، قاهره، مطبعة دار الكتب المصرية،1342 ق به نقل از تاريخ سياسى اسلام، جعفريان، ج 2/23، تهران سازمان چاپ و انتشارات، چاپ اول،1374 ش.
7) -تفصيل اين بحث را در بخش پاسخ به شبهات مصحف امام ببينيد.
8) -مسند امام على، ج 2/117، بحار الانوار، ج 24/55، مستدرك حاكم، ج 2/352، سيوطى، در المنثور، ج 5/41.
9) -مسند امام على، ج 2/126، ح 941.
10) -سيوطى، الدر المنثور، ج 5/239. 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page