آيات (1 ـ 2)
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
(وَ الضُّحى)
(وَ اللَّيْلِ إِذا سَجى)
ترجمه :
1. قسم بر روشنايى روز
2. و به شب كه تاريكى او برقرار و ساكن و مستقر مىشود[1] .
تفسير :
(وَ الضُّحى) روشنايى روز از اول طلوع فجر است تا ذهاب حمره مغربيه، و بعضى گفتند: موقعى كه آفتاب پهن مىشود، بعضى گفتند: ظهر است[2] كه خورشيد
وسطالنهار مىرسد و سايه شاخص به منتها درجه كوتاهى مىرسد كه اول وقت نماز ظهر است و اول وقت فضيلت.
]اقسام نور و روشنايى[
اقول : اقسامى از روشنايى داريم: يكى خلقت انوار مقدسه محمد و آل :، و خلقت موجودات كه ماهيات آنها از ظلمت نيستى به روشنايى هستى مىآيند، يكى قلوب مومنين به نور ايمان كه از ظلمت كفر خارج مىشوند، يكى قلوب علما به نور علم كه از ظلمت جهل بيرون مىآيند، يكى توبه كه ظلمت معاصى را برطرف مىسازد، يكى اعمال صالحه كه قلب را روشن مىكند، يكى نامه عمل مومن و نور صورت او كه صحراى محشر را روشن مىكند و از همه بالاتر: (اللهُ نُورُ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ)[3] الآية. و در حق مومنين مىفرمايد: (يَوْمَ تَرَى الْمُوْمِنِينَ وَ الْمُوْمِناتِ يَسْعى
نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ)[4] الآية.
(وَ اللَّيْلِ إِذا سَجى) يعنى ظلمت شب مستقر مىشود، و در حق اصحابِ نار مىفرمايد: (كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً أُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ)[5] .
* * *
[1] . ر.ك: تفسير ابن ابى حاتم: ج7، ص2414؛ تفسير سمرقندى: ج3، ص568؛ و اسباب النزول :ص301. شايان ذكر است در بعضى منابع اين مطلب به حضرت خديجه نسبت داده شده و دربعضى ديگر به مشركان.
[2] . من پيامبر بودم در حالى كه آدم در بين آب و گل بود. ر.ك :مناقب آل ابى طالب: ج1،ص266؛المواقف: ج3، ص340؛ عوالى اللالى: ج4، ص121و بحار: ج16، ص402، ح1.
[3] . اين قول در منابع در دسترس يافت نشد.
[4] . ر.ك: العثمانية «جاحظ»: ص305.
[5] . من و على از نور واحدى خلق شدهايم. ر.ك: امالى صدوق: ص307، ح10؛ شرح الأخبار: ج1،ص220؛ مناقب آل ابى طالب: ج3، ص61 و بحارالأنوار: ج35، ص340، ح33.
آیات 1 و 2
- بازدید: 506