انسانی كه از خود غافل شود، در نهایت با یک خودِ پوچ و بی ثمر روبهرو خواهد شد، و چون روح انسان جاودانه است با یك بی ثمری جاودانه به سر خواهد برد، و مرگ حقیقی یعنی بی ثمری جان؛ یعنی بی نوری قلب، یعنی ندامت ابدی، و در آن حالت هوشیاری فطرت در عالم قیامت، خود را نخواستن.
ندامت آخرت، ندامتی است كه توانایی مُردن در آن نیست، آن ندامتِ در نفس در آن شرایط، یعنی همواره مردن، مردن و با این حال نمردن. در وصف چنین شرایطی قرآن میفرماید: «ثُمَّ لا یمَوتُ فیها و لا یَحْیَی» (سوره اعلی، آیه 13) سپس کافران در آتشی قرار میگیرند که نه میمیرند و نه زنده میشوند. در آن حال انسان قادر نیست چیزی را كه نمی خواهد؛ نخواهد؛ و از جمله چیزهایی که نمیخواهد و قادر هم نیست از خود دور کند، پشیمانی و نومیدی ابدی است؛ و این پشیمانی در آن عالم، هر اندازه که حجابها مرتفع شد عمیق تر می شود و شخص را تحلیل می برد.
شخصی كه قلبش با خدا آشتی نیست همواره از خود ناامید است و نمی تواند خودش باشد، چون در حقیقت خودش همان بندگی اش است كه او ندارد، پس چنین آدمی خود را در اختیار ندارد بلكه این ندامت است كه او را در اختیار دارد. در دنیا خودی را كه خدا به او داده بود نمی خواست، خودِ دیگری را كه آرزوها برای او ساخته بود طلب می كرد، خودی كه او نبود و خدا نمی خواست كه او آن خود باشد، و لذا خود را از پروردگارش گسست. در قیامت در افق جان خود و در نگاه به فطرتش با خودی روبهرو می شود كه بهتر بود باشد ولی نیست و این ندامت است. همواره در دنیا از آن بودنِ دروغین، ناامید می شد ولی خود را فریب می داد ولذا به خودی كه خدا می خواست برنگشت و حالا با یك ندامت ابدی روبهرو است.
اگر ما در این دنیا خودمان را در ابدیتِ خودمان ببینیم، دنبال خودی می گردیم كه خدا می خواهد ما باشیم، و در نتیجه از ندامت و تنگی رها می شویم، زیرا آن خود، عین ارتباط با خداست، چه در تكوین و از نظر وجود، و چه در تشریع و از نظر انتخاب ما.
دین، حكم خداست برای انسان تا آن گونه باشد كه خدا می خواهد و از طریق دینِ الهی از ناامیدی در دنیا، و ندامت در آخرت رها شود.
هركس كه دینداری پیشه نمی كند یك ناامیدی در درون خود دارد و اگر امروز هم به آن توجه نکرد فردا برایش آشكار می شود و یك ندامتِ عمیق همه جان او را فرا می گیرد.
ندامت ابدی
- بازدید: 396