شيخ اقدم ابومحمد ازدى نيشابورى، از فقها و متكلّمان بزرگ و از استوانه هاى مذهب اماميّه. وى از اصحاب امام جواد و هادى و عسگرى عليهمالسلام بوده و گفته شده كه از امام رضا عليهالسلام نيز روايت كرده است. از تاريخ ولادت او و ميزان عمرش، اطلاعى در دست نيست، ولى به قرينه اينكه از اصحاب رضا عليهالسلام بوده، مىتوان حدس زد كه در نيمه دوم قرن دوم هجرى (از 170 ه. به بعد) متولّد شده است. تاريخ وفات او طبق نظر مشهور، به سال 260 ه. و در همان زمانى كه امام حسن عسكرى عليهالسلام براى بار دوم بر او درود فرستاد، اتفاق افتاد. او در نيشابور مدفون گشته است. قبر او اكنون زيارتگاه عاشقان است. وى از يك خانواده علمى و فرهنگى برخاست و در نيشابور به تحصيل پرداخت. سپس براى تكميل تحصيلات، رهسپار عراق و حجاز گرديد و در اين مدت، بارها خدمت امامان جواد، هادى و عسكرى عليهمالسلام رسيد و از آنها احاديث بسيارى شنيده است. امام حسن عسكرى عليهالسلام بارها از او و تأليفاتش تجليل كرده و در مقاطع گوناگون، مدح بليغى از او به عمل آورده است. وى پس از كسب مدارج علمى، به نيشابور برگشت و مردم اين شهر مقدم او را گرامى داشتند. پدرش، شاذان، مردى فقيه، از اصحاب يونس بن عبدالرحمن و از ارادتمندان امام كاظم عليهالسلام بود. برادران او، على بن شاذان و محمد بن شاذان و همچنين نوه برادرش، ابوعبداللّه شاذانى، از شاگردانش بودهاند. از جمله استادان او، پدرش، شاذان، از اصحاب يونس بن عبدالرحمن بود.
مشايخ روايى ديگر وى محمد بن أبى عمير، صفوان بن يحيى، حسن بن محبوب، حسن بن على بن فضّال، محمد بن اسماعيل بن بزيع، محمد بن حسن واسطى، اسماعيل بن سهل و بسيارى ديگر بودهاند. از شاگردان معروف او (غير از برادرانش) على بن محمد قتيبى بود كه شيخ طوسى او را مردى فاضل معرفى مىكند و ابوعمرو كشى نيز در تصنيف رجال خود، بر تمام گفتههاى او اعتماد كرده است. وى همعصر فضل بن شاذان رازى بود كه از اهل سنّت روايت مىكرد و ابن نديم در معرفى آثار آن دو دچار خلط شده است. همچنين يكى ديگر از معاصران وى سديدالدين فضل بن شاذان بن جبرئيل قمى، صاحب كتاب، ازاحة العلة است كه شيخ حرّ عاملى در معرفى كتاب مذكور، دچار اشتباه شده و آن را به صاحب ترجمه نسبت داده است.
نجاشى تعداد تصنيفات وى را 180 كتاب و رساله ذكر مىكند و سپس برخى از آثار او را برمىشمارد كه از جمله آنها المعيار و الموازنة، الرّد على الفلاسفة، اثبات الرجعة و الرجعة و أحاديثها مىباشند. وى در جهت تأليف كتابهايش، از مدافعان اصلى مذهب تشيّع نيز به شمار مىرفت. از اينرو، حكومت وقت وى را تحت فشار قرار مىداد و بعضا بازجويىهايى نيز از او به عمل مىآورد. عبداللّه بن طاهر، يكى از فرمانداران بنى عبّاس، به وى گفت: مىخواهم اعتقاد تو را درباره سلف بدانم. فضل گفت: ابوبكر را دوست دارم و از عمر بيزارم. عبداللّه گفت: چرا از عمر بيزارى؟ گفت: به واسطه آنكه عبّاس را از شورا بيرون كرد. اين جواب لطيف، كه متضمّن خوش آمد عبّاسيان بود، باعث شد تا جانش نزد عبداللّه در امان بماند. شيخ طوسى به نقل از ابوعلى بيهقى مىنويسد: فضل بن شاذان در يكى از روستاهاى نيشابور بود كه خبر ورود خوارج و خصومت شديد آنان به وى رسيد، و فضل كه جانش در خطر بود، پا به فرار گذاشت و در اثر خستگى راه و خشونت سفر، مريض شد و از دنيا رفت.
فضل بن شاذان بن خليل
- بازدید: 1747