آینه تناقضات واشکالات

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

 طرح شورای شش نفری جانشینی ، آکنده از تناقضات و اشکالاتی است که به برخی از مهم ترین آنها اشاره می شود.
1. در روزگار زمامداری عمر آن گاه که عده ای بر شیوه انتخاب ایشان و خلیفه قبل خرده گرفتند عمر در سخنرانی عمومی اظهار کرد : این چه سخن است که از بعضی شنیده می شود که می گویند : اگر خلیفه بمیرد ما با فلانی بیعت می کنیم ! بدانید هر کس بدون مشورت مسلمانان با کسی بیعت کند خود و فردی که با او بیعت شده باید کشته شوند.(754)
آیا خلیفه در روز اعلان تشکیل شورای خلافت ، این گفته خود را فراموش کرده بود؟! یا خود را از آن قانون استثنا می دانست ! چگونه زمانی که خلیفه اول بدون مشورت با مسلمانان حکم خلافت را به جناب عمر بن خطاب سپرد (755)
فرمان قتل هر دو صادر نشد ؟!آیا وصیت به تشکیل شورای خلافت بدان معنا نبود که خلیفه با جرات و استبداد رای ،حق انتخاب را از همه مسلمانان سلب کرده است ؟!او در وصیت خود زمانی حق انتخاب را به مسلمانان می سپرد که از میان آن شش تن به هیچ شیوه ، کسی انتخاب نشود و خود می دانست که کار شورا بدانجا نمی کشد. زیرا با تدابیر گوناگون ،طرح را به گونه ای ارائه کرده بود که در هیچ صورت ، کار تعیین زمامدار به مردم واگذار نشود!
2. تا آن جا که بر ما روشن است هیچ تاریخ نگاری ننوشته است که کسی پس از بیان آن وصیت ، بر خلیفه خرده گرفته باشد. شواهد نشان می دهد که هیبت و خشونت رفتار خلیفه ،به خصوص در سه روز آخر عمر ، تا بدان حد اوج داشت که کسی را جرات اعتراض نبوده است. در غیر این صورت سزا بود از وی بپرسند به چه سبب باید نظر آن گروه سه نفری را که عبدالرحمن در میان آنان است بر گروه دیگر ترجیح دهند ؟!چرا اختیار کار از همان ابتدا به عبدالرحمن سپرده نشد ؟ خلیفه کدام یک از آن شش نفر را برای عهده داری زمامداری شایسته تر می دید ؟ چرا مانند ابوبکر که می گفت به خداوند خواهم گفت بهترین فرد این امت را برآنان امیر قرار دادم ، وی بهترین عضو شورا را معین نکرد ؟ بر چه اساس او حق یافت که جانب عبدالرحمن بن عوف را بر داماد و پسر عموی پیامبر(ص)، علی بن ابی طالب علیه السلام ، و دیگران ترجیح دهد ؟
اگر مسلمانان در برتری علی علیه السلام بر ابوبکر اختلاف داشتند ، هیچ گاه در برتری او بر عبدالرحمن بن عوف تردید واختلاف نداشتند. با آن که صدها سال نگارش تاریخ در دست خلفا بوده است ،تا این زمان در هیچ کتاب تاریخی نمی توان نام محققی را یافت که برای عبدالرحمن بن عوف خصوصیات برجسته ای افزون بر امتیازات علی بن ابی طالب علیه السلام یا حتی زبیر بن عوام بر شمرده باشد ، حال آن که شیوه اجرای طرح شورا از سوی خلیفه طوری تعیین گردید که در حقیقت عبدالرحمن دو رای داشته باشد. زیرا با تمایل وی به هر گروه - حتی اگر کس دیگری رای خود را به عبدالرحمن واگذار نمیکرد - جانب او ترجیح می یافت و رای گروه سه نفری که وی در میان آنها است رای نهایی شناخته می شد.
او به خوبی می دانست که فرد پیروز آن گروه ، عثمان است. با این حال گرداننده صحنه شورات را عبدالرحمن قرار داد تا راز نهفته طرح ، مخفی بماند (756)
و هیچ کس نتواند خلیفه را متهم سازد که او از همان نخست به زمامداری عثمان رای داده است. پیشتر نیز خواندیم که عبدالرحمن و عثمان در هنگام وفات ابوبکر نیز تنها مشاوران ابوبکر بودند. عمر نیز در آستانه وفات ساعت ها با این دو به طور خصوصی به گفتگو پرداخته بود.
صد تعجب که خلیفه رمز انتخاب فرمانروایی مسلمانان را به کسی می سپرد که خود در نکوهش وی گفته است : تو مرد سست اراده ای که از اداره خانواده ات نیز ناتوانی. (757)
3. چون خلیفه اعضای شورا را نزد خود فرا خواند ، نخست گفت : شما را بدان سبب برگزیدم که رسول اکرم (ص) در هنگام وفات از شما راضی بود. سپس هر یک از آن را به دارا بودن اوصافی چند نکوهش کرد. جز عیبی که به علی علیه السلام نسبت داد معایبی که برای دیگران بر شمرد تا بدانجا زشت و خفت بار است که امت مسلمان باید از وجود چنین زمامدارانی ، شرمسار باشد. در حقیقت بر شماری آن ویژگی ها برای آن پنج نفر - به خصوص آن چه که به عثمان گفت - بدترین جسارت به امت اسلام بود ، که چنین کسانی بر ایشان حکمرانی می کنند.
خلیفه در حضور آن شش تن معایب هر یک را صراحت بر شمرد.(758)
به طلحه گفت :تو همان کسی هستی که وقتی آیه حجاب (759)
نازل شد،گفتی :چه باک !امروز زنان پیغمبر در پس پرده قرار می گیرند و هرگاه پیغمبر از دنیا برود ما زنان او را به ازدواج خود در می آوریم .در پی این گفته جسارت آمیز تو بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله سخت آزرده شد و این آیه در ادامه نازل شد:و ما کان لکم تؤذوا رسول الله ولا ان تنکحوا ازواجه من بعده ابدا هیچ یک از شما حق ندارید رسول خدا را برنجانید و هرگز نباید زنانش را پس از مرگ او به ازدواج خود در آورید .رسول خدا صلی الله علیه و آله در هنگام وفاتش به سبب آن گفته ار تو آزرده خاطر بود.(760)
اما تو ای زبیر!سوگند به خدا که یک شبانه روز قلبت مهربان نیست .بدخلق و مفسدی .یک روز قلبت خشن و خسیس است و روز دیگری مؤمن و تسلیم ،و روز دیگر کافر و غضب آلود.اگر از کسی و چیزی خرسند باشی به آن ایمان خواهی داشت و اگر ناراضی باشی ،کافری .روزی انسان و روزی شیطانی!
اما تو ای سعد !متکبر،متعصب و اخلال گری .فقط برای جنگ و کشتار شایسته ای اگر ریاست روستایی با تو باشد از اداره آن درمانده شوی .اگر بند مشکی را به دست تو دهند نمی توان آن را حفظ کنی .(761)
اما تو ای علی !اگر شوخ طبع نبودی و در اداره مملکت با صلابت و خشونت رفتار می کردی برای خلافت شایسته بودی .مبادا که آل ابوطالب را بر مردم مسلط کنی !سوگند به خدا ،اگر ایمان تو را با ایمان اهل زمین بسنجند ایمان تو بر همه زیادتی کند.
تو ای عبدالرحمن !مردی سست دل و ناتوانی .از اداره خانواده خود عاجزی .(762)
سپس خطاب به عثمان جمله ای گفت که نویسنده در اینجا ذکر صریح قسمت اول آن خوداریمی ورزد به او گفت :...از تو بهتر است .اگر بر کرسی خلافت تکیه زنی فرزندان ابی معیط را بر مردم مسلط می کنی و اگر چنین کردی مردم تو را می کشند.
راستی در آن زمان در میان امت ،فرد دیگری نبود که از چنان معایب دور باشد !آیا در نگاه خلیفه ،سلمان ،ابوذر ،مقداد،عمار و عباس ،هیچ یک بهتر از آنچه خلیفه به عثمان نسبت داد،نبودند؟! آیا پیامبر اکرم ص) از اینان راضی نبود؟ آیا خلیفه که خلافت را از ابوبکر به امانت گرفت از گناه و خطا و صفات ناپسند پاک بود؟!آیا کسی ازز وی نپرسید که جز این گروه ،دیگری را نیافتی تا از اعضای شورای خلافت قرار دهی ؟!برای آنان که به خیرخواهی عمربن خطاب برای امت و نیز به اسلام دوستی و درایت او معتقدند،جای این پرسش ها باقی است که چگونه او تصمیم داشت شیطانی مانند زبیر یا اخلال گر جنگ دوستی مانند طلحه را فرمانروای مسلمانان کند!؟ چگونه ایشان سرنوشت امت اسلام را به کسی می سپرد که از اداره روستایی عاجز است و بند مشکی را نمی تواند مهار کند ؟!او در پایان ،نقش تعیین کننده را به کسی می سپرد که از اداره خانواده خود عاجز است .آیا بر علی ابن ابی طالب علیه السلام و دیگر اعضای شورا واجب است از کسی پیروی کنند که بند مشکی را نمی تواند مهار کند؟!و اگر او با چنین فردی مخالفت کند باید کشته شود؟!
4.با توجه به آن که خلیفه به خوبی از سرانجام مشاوره اعضای شورا با اطلاع بود و نیز می دانست که عثمان فامیل خود دو دمان اموی را در رأس کارها قرار می دهد و آنها سرنوشت امت اسلامی را به دست گرفته ،همه چیز را تباه می سازند،تا جایی که شورش عمومی ،خلیفه را به کشتن خواهد داد ،به چه سبب طرح شورا را طوری قرار داد که عثمان به فرمانروایی دست یابد؟ آیا عیبی که خلیفه ،علی علیه السلام را بدان نکوهش کرد - در فرض وجود چنین عیبی - در مقایسه با عیوب دیگران تا بدانجا بزرگ بود که سبب شود خلیفه رأی خود را به پیروزی عثمان طراحی نماید؟!
5.شگفت آوراست که خلیفه در آغاز سخن می گوید:علت انتخاب شما و فراخوانی به این مجلس آن است که رسول الله (ص) در هنگام وفات ار همه شما راضی بود!سپس معایبی از آنها بر می شمرد که با آن ادعا سازش ندارد .چگونه رسول الله (ص) از کسی رضایت داشته است که از سرگین حیوانات پست تر است ؟!آیا خلیفه خود به طلحه نگفت تو همان کسی هستی که رسول خدا (ص) در موقع رحلت از تو افسرده خاطر و رنجیده بود.!
6.خلیفه در پایان به ابوطلحه انصاری می گوید:اگر این شش تن پس از سه روز فردی را از میان خود بر نگزیدند همه را بکش !آیا کشتن کسی که رسول خدا صلی الله علیه و آله تا آستانه رحلت از او رضایت داشته و پس از آن نیز تا زمان تشکیل شورا ،گناهی که سزاوار قصاص و کشتن باشد از او مشاهده نشده جایز است ؟!آیا بر نگزیدن فردی از میان خود ،گناهی است که مجازات آن کشتن است ؟!چگونه می توان کسانی را نامزد خلافت مسلمانان کرد که ریختن خون آنان جایز است ؟!افزون بر اینها ،این ابوطلحه انصاری در زمره همان چهارده نفر اصحاب عقبه است که تصمیم داشتند رسول الله (ص) را در هنگام بازگشت از جنگ تبوک ترور کنند.(763)
7.همردیف سازی علی ابن ابی طالب علیه السلام با دیگر اعضای شورا،سیاست و زبردستی ویژه ای بود که وصیت خلیفه در بر داشت .(بررسی و تحلیل حکومت این کار نیازمند نگاشتن کتابی ویژه است) خلیفه نخست از علی علیه السلام چنان تمجید کرد که همه پنداشتند وی خلافت را به او خواهد سپرد .اما طرح او سوابق درخشان علی علیه السلام را به هیچ انگارد و وی را همدوش عده ای کرد که اسلام سوابق خوبی نداشتند(764)
و بلکه به طور کنایی کسی را بر علی علیه السلام ترجیح داد که پیشتر صفاتش را در بیان خلیفه دانستیم.
امام علی علیه السلام در خطبه شقشقیه می فرماید:
چون زندگانی او به سر آمد گروهی را نامزد خلافت کرد و مرا در زمره آنان قرار داد. خدایا ،اان چه شورایی بود ! من از نخستین چه کم داشتم که پیشتر مرا همتراز او پنداشتند و اینک در صف اینان قرار دادند ! (765)
8. در آن طرح ، عبدالله بن عمر فرد ناظری است که بدون حق رای ، در هنگام تساوی دو گروه می تواند در جانب یکی از آنها قرار گیرد و حکم به برتری فرد منتخب آنان نماید. به چه سبب وی که از طلاق زن خود عاجز است از چنین امتیازی برخوردار است ؟!(766)
9. با آن که سرانجام گروه زیادی از مسلمانان به زودی پی می بردند که خلیفه دوم با آن طرح ، به جانشینی عثمان نظر داشته است ، چه سبب شد که وی در نکوهش عثمان ، آن جملات را بگوید ! تردید نیست که ایشان خود بدین نکته آگاه بود و از بدی اقبال عثمان ،خلیفه زشت ترین جمله را در حق او به کار برد. اما به نظر می رسد عمر به این سبب او را تا بدین مقدار خرد شمرد که کسی احتمال ندهد که طرح خلیفه ، ترفندی برای انتخاب عثمان بوده است. زیرا مسلمانان با خود می اندیشیدند که محال است خلیفه با طرح خود ، کاری کند که چنین کسی پیشوای مسلمانان شود. بعدها نیز که مسلمانان از حکومت عثمان ناراضی شدند بیش از آن که خلیفه دوم را مقصر آن اوضاع بدانند ،عبدالرحمن را مقصر می شناختند.

754) صحیح بخاری ، ج 8 ،ص 208.
755) او نه تنها با مسلمانان مشورت نکرد ، به اعتراض آنان نسبت به تعیین عمر بن خطاب توجهی ننمود.تاریخ الامم و الملوک ، ج 3، ص 428.
756) پس از این ، چون گفتگوهای عبدالرحمن با اعضای شورا را مطالعه کنیم به راز نهفته طرح پی می بریم.

757) انساب الاشراف ، ج 5 ،ص 16.
758) تاریخ الامم و الملوک ، ج 5، ص 25 ،الکامل فی التاریخ ، ج 3، ص 125 ، الامامة و السیاسة ،ص 23 و 24 ،چاپ مصر ، 1328 ق.تجارب الامم ،ج 1، ص 263 ،تاریخ یعقوبی ،ج 2، ص 158 - 160. جملاتی که عمر به آن شش نفر گفت در کتابهای شیعه و سنی به طور متفاوت نقل شده است. به ویژه چون جمله ای که به عثمان نسبت داد بسیار زشت و خفت بار است ، در بیشتر منابع سنی درج نگردیده است ،اما ابن ابی الحدید. آن را چنین نقل نموده است: و اما انت یا عثمان فوالله لروثة سرجین الفرس خیر منک. شرح نهج البلاغه ،ج 12 ، ص 259.
759) احزاب 53/.در این آیه به مسلمانان دستور داده شده است که هرگاه از همسران رسول خدا (ص) چیزی خواستند از پشت پرده از آنها بخواهند.
760) شرح نهج البلاغة ،ج 1،ص 185- 186.این کثیر در تفسیر خود می نویسد :طلحه می گفت :اگر رسول خدا بمیرد من با عایشه ازدواج می کنم .زیرا او دختر عموی من است .زمانی که آیه حجاب نازل شد وی گفت :آیا محمد دختر عموهای ما را از ما می پوشاند و با وجود ما با زنان فامیل ما ازدواج می کند !اگر برای او پیشامدی رخ داد ما هم با زنان او ازدواج می کنیم .التفسیر ،ج 3،ص 513،تفسیر قرطبی ،ج 14،ص 228،تفسیر آلوسی ،ج 22،ص 74.بیشتر مفسران سنی در بیان شأن نزول این آیه ،آن گفته ها را به طلحه نسبت می دهند.
761) در نقل گفته های خلیفه ،چون گزیده ای از آنچه کتاب ها نوشته اند ذکر کرده ایم .گاه تعابیر مشابه را پیاپی درج نموده ایم .
762) انساب الاشراف ،ج 5 ،ص 16.
763) نام این چهارده تن در منابع تاریخی شیعه و سنی ذکر شده است و ما در آغاز کتاب آن منابع را بر شمردیم .
764) جز زبیر بقیه افراد مردان خوش سابقه ای نبودند.
765) نهج البلاغه ، خطبه سو.
766) در تاریخ معتبر سنی می خوانیم ن عبدالله بن عمر برای بیعت با یزید صد هزار درهم از معاویه هدیه دریافت کرد. سنن بیهقی ،ج 8 ،ص 159 ت البدایة و النهایة ، ج 9 ،ص 5 ،حلیة الاولیاء ،ج 1،ص 296 ت وی همچنین با عبدالملک بن مروان بیعت کرد. فتح الباری ، ج 5 ، ص 19 ، و در مکه به نماز جماعت حجاج بن یوسف حاضر می شد و به او اقتدا می کرد. المحلی ،ج 4 ، ص 213 ، الطبقات الکبری ،ج 4، بخش 1، ص 11.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page