عدالت محوری

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

 در بحث اهداف حکومت، به تفصیل بیان شد ه از محوری ترین اصول در دیدگاه امام علی (ع) تحقق عدالت در ابعاد مختلف است.
1/3. قاطعیت در اجرای حق و عدالت
این که امام (ع) بر اساس اصل حق مداری و در راه اجرای عدالت، هیچ ملاحظه ای جز انجام وظیفه و کسب رضای الهی را در نظر نداشت، بر هیچ کس پوشیده نیست. لذا در این جا تنها به چند نمونه از نمودهای این اصال، در دوران حکومت حضرت (ع) اشاره می کنیم:
الف) در مورد زمین های واگذار شده در زمان قبل از خلافت حضرت (ع) که به افرادی بخشیده شده بود، ایشان با شدت سوگند یاد کرد که اگر آن ها را بیابم، به بیت المال باز خواهم گرداند حتی اگر مهریه زنان قرار گرفته باشند.(257)
ب) سخنانی که در ابتدای حکومت و خلافت ایراد کرد و در آن، با صراحت، همه سیاست ها را مطرح کرده و خبر از قاطعیت در اجرای حق و عدالت داد، علی رغم این که بعضی توقع نرمش را از حضرت داشتند.(258)
ج) سخنرانی حضرت، پس از فرونشاندن شورش نهروان، در سال 38 هجری، که در کوفه ایراد شد و در آن، به سابقه خود اشاره می کند که در هیچ جا درباره حق، کوتاه نیامده است.(259)
د) هنگامی که به علت رعایت مساوات در تقسیم بیت المال، مورد انتقاد قرار گرفت و به امام (ع) گفته شد که مردم به دنیا دل بسته اند، معاویه با هدایا و پول های فراوان، آنان را جذب می کند، شما هم از اموال عمومی به اشراف عرب و بزرگان قریش ببخش و از تقسیم مساوی بیت المال دست بردار تا به تو گرایش پیدا کنند، امام (ع) اظهار می دارد که اگر این اموال، از خودم بود، آن ها را به طور مساوی در میان مردم تقسیم می کردم، چه رسد که جزو اموال خدا است.(260)
ه) آن گاه که همه با امام بیعت کردند و عبد اللَّه بن عمر، سعد بن ابی و قاص، محمد بن مسلمه، حسّان بن ثابت(261) و اسمة بن زید، از بیعت سر باز زدند، امام (ع) در سخنانی فرمود:
به خدا سوگند؟ داد ستم دیده را از ظالم ستمگر بستانم و مهار ستمگر را بگیرم و به آبشخور حق وارد سازم، گرچه تمایل نداشته باشد.(262)
و) در برابر ناکثین (طلح و زبیر) که پس از بیعت با امام (ع) به ایشان اعتراض کردند که چرا در امور کشور با آنان مشورت نکرده و از آنان کمک نگرفته است، حضرت (ع) قاطعانه پاسخ می دهد:
به اندک چیزی خشمناک شوید... به من خبر دهید که کدام حقی را از شما باز داشته ام؟(263)
تلفیق قاطعیت با نرمش
نکته دارای اهمیت در سیاست علوی، این است که قاطعیت با نرمش تلفیق شده و به عنوان یک اصل تربیتی، مورد استفاده حضرت (ع) قرار می گرفته است. امام (ع) در ابتدای حکومت خود، پس از جنگ جمل، نامه ای را به وسیله جریر بن عبد اللَّه برای معاویه می فرستند و مشروعیت حکومت خود را بر اساس و مبنای معاویه، که تکیه بر بیعت مردم و تصمیم شورای مهاجر و انصار بوده، توضیح می دهد. هر چند حضرت (ع) اعتقاد و باور خود را به امامت و رهبری، در جای دیگر بیان فرموده است،(264) ولی در مقابل معاویه، با مبنای او به طریق مماشات رفتار می کند و در ادامه، قاطعیت خود را در برابر گردن کشان اعلام می دارد.(265)
و یا در برخورد با گزارشی که از عبد اللَّه بن عباس، فرماندار بصره به حضرت (ع) رسید، مبنی بر بدرفتاری و حشونت وی با قبیله بنی تمیم، حضرت (ع) می فرماید:
سعی کن تا خوش بینی من به شما استوار باشد و نظرم دگرگون نشود.(266)
و در مورد دیگر، به فرماندار فارس ایران(267) درباره شکایت دهقانان مشرک منطقه حکومت ویی، توصیه می فرماید که:
آنان (دهقانان مشرک) را نه شایسته نزدیک شدن یافتم، زیرا مشرکند، و نه سزاوار قساوت و سنگ دلی و بدرفتاری یافتم، زیرا با ما هم پیمانند. پس در رفتار با آنان، نرمی و درشتی را به هم آمیز و رفتاری همراه با شدت و نرمش داشته باش.(268)
وقتی معاویه قصد توطئه در بصره را دارد، امام (ع) در نامه ای به مردم بصره چنین می نویسد:
داستان پیمان شکستن و موضع گیری ستیزه جویانه تان با من، روشن تر از آن است که از یادش ببرید، با این همه، من مجرمان شما را عفو کردم... اما اگر هم اکنون کارهای ناروا و اندیشه های نابخردانه، شما را به مخالفت و دشمنی با من بکشاند، سپاه من آماده و پا در کابند و اگر مرا به حرکت مجبور کنید، حمله ای بر شما روا دارم که جنگ جمل در برابر آن بسیار کوچک باشد.(269)
در سفارشی دیگر به یکی از فرمانداران(270) تصریح می کند که:
درشت خویی را با اندک نرمی بیامیز. در آن جا که مدارا کردن بهتر است، مدارا کن و در جایی که جز با درشتی کار انجام نگیرد، درشتی کن...(271)
2/3. عدالت اجتماعی
مستفاد از آیات الهی و احادیث نبوی، این است که پیامبران الهی دو هدف اصلی را دنبال می کردند:
الف) در بعد فردی: تزکیه انسانو یزکّیهم.(272)
ب) د بعد اجتماعی: عدالت اجتماعی: لِیَقومَ الناسُ بِالقِسطِ(273) بر همین اساس، بالاترین نمود حکومت علوی، عدالت اجتماعی بود که در زمانه رواج تبعیض ها بیش از شاخصه های دیگر، در سخنان حضرت (ع) به چشم می خورد تا جایی که حضرت (ع) را کشته عدالتش خوانده اند.(274)
در خطبه 16، که حضرت (ع) در ابتدای حکومت خود قرائت فرمود، با شدت از اجرای عدالت اجتماع، سخن به میان می آورد:
والذی بَعَثُ بالحقِّ لِتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلةً و لتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلةً وَ لَتُساطُنّ سَوطَ القِدْر، حتی یَعودَ أسفَلُکُم أعلاکم، و أَعلاکم أَسفَلکم، و لَیَسْبِقَنَّ سابِقونَ کانوا قَصُروا وَ لَیَقْصُرَنَّ سَبّاقُونَ کانوا سَبقوا.
سوگند به خدایی که پیامبر را به حق مبعوث کرد! سخت آزمایش می شوید. چون دانه ای که در غربال ریزند، یا غذایی که در دیگ گذارند، به هم خواهید ریخت، زیر و رو خواهید شد. تا آن که پایین به بالا و بالا به پایین رود، آنان که سابقه ای در اسلام داشتند و تا کنون منزوی بودند، بر سر کار می آیند و آنان که به ناحق، پیشی گرفتند، عقب زده خواهند شد.(275)
3/3. عدالت اقتصادی
تأمین عدالت در زمینه اقتصاد و به منظور:
الف) برآوردن نیازهای مادی انسان، در جریان رشد و تعالی.
ب) تأمین استقلال اقتصادی و نفی هر گونه وابستگی و اسارت اقتصادی.
ج) ریشه کن کردن فقر و محرومیت.
از اهداف حکومت اسلامی است، که در قالب قسط و عدل در بعد اقتصادی، مورد توجه قرار می گیرد. وقتی به امام علی (ع) پیشنهاد می شود که دنیا پرستان را با هدایا و تقسیم نامساوی (ناعادلانه) در میان آنان، حامی خود قرار دهد، حضرت می فرماید که اگر این اموال از خودم بود، به تساوی و عدالت تقسیم می کردم چه رسد به این که این اموال، اموال خدا است (و متعلق به بیت المال مسلمین است).(276)
نهج البلاغه راه هایی را که منتهی به عدالت اقتصادی می شود، این گونه معرفی می کند:
1/1. توزیع منابع طبیعی و دآرمدهای عمومی (نامه های 50 و 53).
2/1. استرداد ثروت های نا مشروع (خطبه 15 و نامه 26).
3/1. توجه جدی و حمایت از اقشار آسیب پذیر (ایتام و مستمندان) (نامه های 47 و 53).
4/1. ایجاد زمینه اشتغال و کارهای مورد نیاز جامعه.(277)
5/1. پیگیری سیاست فقر زدایی (نامه 67).
4/3. عدالت قضایی (اجرای دقیق عدالت)
حسن عدالت و قبح ظلم، از بدیهیات عقلی است که در فرهنگ اسلام و منابع دینی (آیات و روایات) تأکید فراوانی بر آن شده است، به طوری که حدود 250 آیه در قرآن، درباره پلیدی و زشتی و وقاحت ظلم آمده است و در سخنان امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه بیش از پنجاه بار، به اشکال مختلف، به قبح ظلم اشاره شده است و این شدت پرهیز حضرت (ع) از هر گونه شائبه ظلم، و پرداختن دقیق آن وجود مبارک، به همه زوایای عدالت، او را به مجسمه دادگری و تجلی گاه عدالت در عالم هستی، تبدیل کرده است.(278) هنگامی که مردم مدینه، در سال 35 هجری با حضرت (ع)بیعت کردند، افرادی مانند عبد اللَّه بن عمر، سعد بن ابی وقاص، محمد بن مسلمه، حسّان بن ثابت و اسامة بن زید، از بیعن سرباز زدند، حضرت (ع) در یک سخنرانی، چنین می فرماید:
و اَیُمُ اللَّه لِأَنصفَنَّ المظلوم من ظالمه، و لاقودنَّ الظّالمَ بخَزامتِهِ، حتی اُورِدَه مَنْهَلَ الحقّ و إن کان کارِهاً.(279)
سوگند به خدا! داد مظلوم را از ظالمش می ستانم و افسار ستمکارش را می گیرم و او را تا چشمه سار حق می کشانم، گرچه او رغبتی بدان نداشته باشد.
هم چنین در وصیت خود به امام حسن و امام حسین (ع) پس از ضربت ابن ملجم، این گونه می فرماید:
ای فرزندان عبدالمطلب! مبادا پس از من دست به خون مسلمین فرو برید و بگویید: امیر مؤمنان کشته شد، بدانید جز کُشنده من، کسی دیگر نباید کشته شود. درست بنگرید! اگر من از ضرت او مُردم، او را تنها یک ضربت بزنید، و دست و پا و دیگر اعضای او را مَبُرید.(280)
بیان شد که حضرت (ع) وحدت رویه قضایی را ابداع فرمود؛ زیرا از گلایه های جدی حضرت (ع)همین اختلاف رأی عالمان، در احکام قطعی اسلام بوده است.(281)
مهم ترین امری که در تحقق عدالت قضایی، تأثیر فراوان دارد، انتخاب قضات شایسته است که شایستگی ایشان موجب می شود احکام نورانی اسلام، که هیچ خللی در آن ها راه ندارد، به زیبایی اجرا شود که فلسفه همان احکام، تحقق عدالت در جامعه است. بر این اساس، حضرت (ع) در فرمان حکومتی خود به مالک اشتر نخعی، برتری علمی، عملی و اخلاقی، توانایی قضایی، اجتناب از خشم و عصبانیت و لجاجت، وارستگی از طمع، ژرف اندیشی، احتیاط و توقف در شبهات، مهارت در استدلال و احتجاج، پر حوصلگی، قاطعیت و خود پسند و ساده لوح نبودن را ویژگی های قضات شایسته می شمارند.(282)
حضرت (ع) در ادامه همین فرمان، بر مراقبت و بازرسی عملکرد قضات، تأمین مادی قاضی و حفظ حرمت قاضی، تأکید می فرماید.
تأکید بر استقلال دستگاه قضایی
یکی از ارکان اعتماد مردم به نظام حکومتی و دوام مشروعیت و مقبولیت مردمی نظام، سلامت دستگاه قضایی است که پناهگاهی در موقع بروز مشکل شناخته می شود. امام (ع) ضمن تبیین چگونگی دستگاه قضایی و سیمای قضات و داوران، به ضرورت استقلال این دستگاه تأکید کرده و به مالک اشتر چنین می نویسد:
ثم اخْتَر للحُکمِ بین النّاسِ أَفضَل رَعیّتِک فی نفسِک، ممّن لا تضیقُ به الأمور... .(283)
سپس از میان مردم، برترین فرد نزد خود را برای قضاوت انتخاب کن، کسانی که امور گوناگون و پراکنده، در تنگناشان نگذارد.
و در ادامه، به صفات قضاوت اشاره می فرماید.
5/3. تبعیض ستیزی
آن چه بیش از هر چیز، بنیان های اعتقاد و باورهای مردم را به حکومت و به ویژه، حکومت دینی متزلزل می کند، وجود تبعیض در ساختار حکومتی و به تبع، در جامعه است. وقتی که در تقسیم مسؤولیت ها به جای شایسته سالاری، رابطه سالاری حاکم شود و در تقسیم منابع و ثروت ها و حتی خدمات، خواص مانع رسیدن این امکانات به عوام و توده مردم شوند، باوری برای مردم جامعه، به حکومت باقی نمی ماند. امام (ع) وارث حکومتی بود که این پدیده شوم را آن قدر در جامعه رواج داده بود که همه به ستوه آمده بودند و همان مردمی که باعث 25 سال انزوای سیاسی حضرت (ع) شده بودند برای بیعت با ایشان هجوم آورده و از آن امام هُمام، رفع تبعیض ها و برچیده شدن بساط ظلم و اجرای عدالت را طلب کردند. لذا در موارد بسیاری، حضرت (ع) مسلک و مرام خود را، مبارزه با هر گونه تبعیض، اعلام داشته و به کارگزاران حکومتی خود، توصیه می فرماید:
الذلیلُ عندی عزیزٌ حتّی آخُذَ الحقَّ له، والقَویُّ عندی ضعیفٌ حتی آخذَ الحقّ منه... .(284)
و در جای دیگر، در یک توصیه اخلاقی، هر گونه تبعیض و ستمی را بر بندگان، ظلم معرفی کرده و می فرماید:
و اللَّه لَأنْ أَبیتَ علی حَسَکِ السَّعْدانِ مُسَهّداً، و أُجَرَّ فی الاغلالِ مُصَفَّداً، أَحَبُّ إلیّ من أنْ ألقزی اللَّه و رسولَه یوم القیامةِ ظالماً لبعضِ العبادِ، و غاصباً لشی ء من الحُطامِ، و کیف أَظْلِمُ أحداً لِنفسٍ یُسرعُ إلی قُفولُها، و یَطولُ فی الثَّری حُلُولُها؟(285)
سوگند به خدا! اگر سراسر شب را بر روی خارهای سعدان (286) به سر ببرم و یا با غُل و زنجیر، به این سو یا آن سو کشیده شوم، خوش تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت، در حالی ملاقات کنم که به برخی بندگان ستم کرده و چیزی از اموال عمومی را غصب کرده باشم. چگونه بر کسی ستم کنم برای نفس خویش، که به سوی کهنگی و پوسیده شدن پیش می رود و در خاک، زمانی طولانی اقامت می کند؟(287)

257) نهج البلاغه، خ 15.
258) نهج البلاغه، خ 16.
259) همان، خ 37.
260) همان، خ 126.
261) حسان بن ثابت اولین شاعری بود که در غدیر خم حضور داشت و پس از اعلام و دستور بیعت از سوی رسول خدا (ص) با امام (ع) بیعت کرد و اشعار بسیار جالبی سرود که پیامبر (ع) از او تشکر کرد و هشدار داد: مادام که با اهل بیت من باشی، فرشتگان تو را امداد خواهند کرد؛ اما پس از 25 سال انزوای سیاسی امام ع) که همه مردم با او بیعت مجدد کردن، او مخالفت ورزید.
262) همان، خ 136.
263) نهج البلاغه، خ 196 (برای اطلاع بیشتر، ر.ک:نهج البلاغه، نامه 41، 45، 70،71 و خ 215 و 221 و ح 107.
264) همان، خ 1،2،93،97،120،144.
265) همان، نامه 6.
266) همان، نامه 18.
267) عمر بن ابی سلمه ارجعی.
268) نهج البلاغه، نامه 19.
269) همان، نامه 29 (پس از هجوم عمرو عاص به مصر و کشته شدن محمد بن ابی بکر، مخالفان امام (ع) در بصره نیز به فکر شورش افتادند. صحّار بن عباس عبدی نامه ای به معاویه نوشت و از او خواست مردی را به بصره بفرستد تا مخالفان را سازماندهی کند و معاویه ابن حضرمی را فرستاد. لذا حضرت (ع) پس از اطلاع، این نامه را فرستاده و سرانجام، طرفداران امام (ع) این حضرمی را شکست داده و او را کشتند) (الغارات، ج 2، ص 373 - 412).
270) احتمال داده شد که مراد، مالک اشتر بوده است.
271) نهج البلاغه، نامه 45.
272) جمعه (62)، آیه 2.
273) حدید (57)، آیه 25.
274) قُتِلَ فی مِحرابه لِشِدَّة عَدْلِه.
275) برای اطلاع بیشتر ر.ک: نهج البلاغه، خ 3، 37، 87، 209.
276) نهج البلاغه، خ 126.
277) محمد باقر محمودی، نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، ج 5، ص 359.
278) برگرفته از: محمد تقی جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج 23، ص 27 - 28.
279) نهج البلاغه، خ 136.
280) همان، نامه 47.
281) همان، خ 18.
282) نهج البلاغه، نامه 53.
283) نهج البلاغه، نامه 53.
284) نهج البلاغه، خ 37.
285) همان، خ 215.
286) خاری سه شعبه که خوراک شتران و سخت گزنده است.
287) برای اطلاع بیش تر، ر.ک: نامه 41، 46، 53 و 59.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page