نظم اجتماعی در نهج البلاغه

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

 گفتیم که سیاست در فرهنگ اسلامی، مدیریت، توجیه وتنظیم زندگی اجتماعی انسان ها در مسیر حیات معقول است،(639) که به عنوان یک وظیفه وتکلیف الهی، متوجه کسانی است که قدرت آن را داشته باشند.
بنابراین، شناخت نیازهای فرد وجامعه وتأمین عوامل مرتفع کننده این نیازها برای کسانی که قدرت ودیگر شرایط آن را دارند، یک تکلیف مقدس در حیات اجتماعی است. بر این اساس، مشارکت همه آحاد جامعه، اعم از دولت وملت، برای تنظیم روابط اجتماعی وتحقق نظم اجتماعی، که زمینه ساز نیل به حیات معقول است، ضروری می باشد وبه عنوان یک ارزش الهی به آن نگاه می شود. حتی دعوت خداوند در آیات الهی، مبنی بر اجابت دعوت خدا ورسول، برای رسیدن به حیات وحیات طیبه، می تواند از باب تأکید بر همین ارزش الهی باشد.(640) علاوه بر این، هم چنان که رشد حیات فردی انسان، نیازمند شناخت قوانین مربوطه واجرای آن است، حیات اجتماعی نیز برای رشد خود، نیازمند شناخت قوانین واجرای قوانین اجتماعی است تا به رشد خود، یعنی حیات معقول برسد.
مردان بزرگ تاریخ، خلاصه عمر خود را در آخرین وصایای خود بیان می کنند. امام علی علیه السّلام در آخرین وصایای خود به فرزندان عزیزش وهمه کسانی که تا قیامت، می خواهند از این کلام بهره مند شوند، تقوای الهی را در کنار نظم در امور، توصیه می فرماید،(641) که شاید کنایه از این باشد که تقوا، به عنوان نظم درونی، ونظم، به عنوان تقوای بیرونی، بر هر مؤمن ومسلمانی واجب است. کسانی که تقوا (تنظیم باورهای درونی، بر اساس احساس حضور در محضر خداوند) ویا نظم در امور (تنظیم اعمال بیرونی، بر اساس باورهای درونی) را نداشته باشند، بهره ای از رهروی راه هدایت، که همان راه انبیا واوصیا است، نخواهند داشت.
حضرت علیه السّلام در خطبه منبریه، در بیان فلسفه حکومت اسلامی، اصلاح امور - که ناشی از تنظیم امور اجتماعی انسان ها است ودر سایه آن، بندگان الهی در امنیت زندگی خواهند کرد - را بیان می فرماید:
اللّهمّ انّک تعلم... ونظهر الاصلاح فی بلادک، فیأمن المظلومون من عبادک(642).
علاوه بر این، در کلام امام علیه السّلام تنظیم روابط فردی واجتماعی انسان ها، در فلسفه بعثت انبیا وامامت اوصیا بیان شده است. امام علیه السّلام در یکی از خطبه ها، ضمن تبیین فرهنگ جاهلیت، جایگاه بعثت پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه وآله را تشریح می فرماید:
انّ اللَّه بعث محمداً صلّی اللَّه علیه وآله نذیراً للعالمین، وأمیناً علی التّنزیل، وأنتم معشر العرب علی شرّ دین، وفی شرّ دار، منیخون بین حجارة خشن، وحیّات صمّ، تشربون الکدر، وتأکلون الجشب، وتسفکون دماءکم، وتقطعون أرحامکم، الاصنام فیکم منصوبة والاثام بکم معصوبة.(643)
خداوند، پیامبر اسلام، حضرت محمد صلّی اللَّه علیه وآله را هشدار دهنده جهانیان مبعوث فرمود تا امین وپاسدار وحی الهی باشد. آن گاه که شما ملت عرب، بدترین دین را داشته ودر بدترین خانه ها زندگی می کردید. میان غارها، سنگ های خشن ومارهای سمی خطرناک فاقد شنوایی، به سر می بردید، آب های آلوده می نوشیدید وغذاهای ناگوار می خوردید، خون یکدیگر را به ناحق می ریختید وپیوند خویشاوندی را می بریدید، بت ها میان شما پرستش می شد ومفاسد وگناهان، شما را فرا گرفته بود.
در این کلام امام علیه السّلام به خوبی دیده می شود که جامعه جاهلی عرب، اختلالات مختلفی از جمله، اختلالات نمادی، هنجاری، رابطه ای وتوزیعی داشته وبعثت بوده که با طرح حیات معقول، نظم اجتماعی را به عنوان ارمغان مکتب توحیدی اسلام، به ایشان عرضه داشته است.(644)
در بحث استراتژی های ایجاد نظم اجتماعی، چهار استراتژی مهم، مورد توجه قرار گرفت ودر این مقام، نگاهی به نهج البلاغه می کنیم تا بیان حضرت علیه السّلام را در این باره بررسی کنیم:
1. قانون مداری ومساوات در اجرای قانون: از مهم ترین استراتژی ها در حکومت امام علیه السّلام برقراری نظم اجتماعی بوده است. قانونی که امام علیه السّلام مبنای تنظیم روابط اجتماعی می داند، قانون وحدود الهی است که در بیان فلسفه حکومت خود، آن را بیان می فرماید:
وتقام المعطّلة من حدودک(645)
وهمین قانون را در آغاز فرمان جامع خود به مالک اشتر نخعی، مبنای روابط اجتماعی معرفی می کند:
أمره بتقوی اللَّه وایثار طاعته، واتّباع ما أمر به فی کتابه من فرائضه وسننه، التی لا یسعد أحد باتّباعها، ولا یشقی الّا مع جحودها واضاعتها.(646)
حضرت علیه السّلام سعادت فرد وجامعه را در تنظیم روابط خود بر اساس اوامر الهی وسنن نبوی صلّی اللَّه علیه وآله دانسته وشقاوت وناهنجاری های فردی واجتماعی را ناشی از اضاعه این قوانین می داند.(647)
حضرت علیه السّلام برای حفظ تعادل اجتماعی، در نامه های 47 و51 یاران وفرزندان خود را به مساوات در اجرای قانون دعوت می فرماید، حتی درباره قاتل خود، هر چند امام جامعه را به شهادت رسانده، ولی حدود الهی اقتضا می کند که همه افراد، در برابر قوانین الهی مساوی باشند ولذا هیچ تبعیضی پذیرفته نخواهد بود.(648)
حتی هم چنان که در بیان حقوق دشمنان واقلیت ها متذکر شدیم، حضرت علیه السّلام پای بندی به عهد وپیمان هایی که با دشمنان بسته شده را یک فریضه ای الهی ومبنای نظم اجتماعی شمرده وبر آن تأکید می کند.(649)
2. توسعه سازمان در ارائه خدمات مشترک وهماهنگی های عمومی: حضرت علیه السّلام در نامه 53، هم درباره توسعه صنعت وبازرگانی وحمایت دولت از صنعتگران وبازرگانان، کسانی که می توانند با چرخاندن چرخ های اقتصادی جامعه، زمینه ساز نظم اجتماعی بهتر باشند، توصیه می فرماید وهم زمامداران خود را از آفات تجارت ونگرش سوداگرانه در اقتصاد، آگاه می سازد وخاطر نشان می کند که وظیفه حکومت است که با هماهنگی ونظارت وبازرسی، مانع بروز اختلالات اقتصادی شود:
ثمّ استوص بالتجّار وذوی الصّناعات... فانّهم موادّ المنافع، وأسباب، المرافق، وجلّابها من المباعد والمطارح فی برّک وبحرک، وسهلک وجبلک، وحیث لا یلتئم النّاس لمواضعها...واعلم مع ذلک، أنّ فی کثیر منهم ضیقاً فاحشاً، وشحّاً قبیحاً....(650)
سپس سفارش مرا به بازرگانان وصاحبان صنایع بپذیر... زیرا آنان منابع اصلی منفعت، وپدید آوردندگان وسایل زندگی وآسایش، وآورندگان وسایل زندگی از نقاط دور دست ودشوار هستند، از بیابان ها ودریاها ودشت ها وکوهستان ها، جاهای سختی که مردم در آن اجتماع نمی کنند... این را هم بدان که در میان بازرگانان، کسانی هستند که تنگ نظر وبد معامله وبخیل واحتکار کننده اند...
3. تبلیغات واطلاع رسانی: عنصر تربیت، انسان سازی، تبلیغ واطلاع رسانی، برای ارائه آگاهی های لازم به افراد جامعه (تا ذهنیت درستی درباره نظام اجتماعی داشته باشند وهمین ذهنین وباور دست، ایشان را بر حفظ نظم اجتماعی ترغیب کند) فراوان در کلمات حضرت علیه السّلام مورد توجه قرار گرفته است.
حضرت علیه السّلام تعلیم وتربیت جامعه را یکی از حقوق جدی مردم، که بر عهده حکومت است، برمی شمرد:
فامّا حقّکم علی... تعلیمکم کیلا تجهلوا وتأدیبکم کیما تعلموا.(651)
حضرت علیه السّلام در شگفت ترین نامه خود به معاویة بن ابی سفیان، سیاست اسلامی ودینی را تربیت درست انسان ها معنا کرده وآن را شأن انبیا واولیای الهی دانسته ومسلک معاویه وامثال او را متابین با مسلک سیاست مداران دین الهی معرفی می کند.(652)
بدیهی است هر نظام سیاسی، که تربیت وتعلیم وتبلیغ را در راه انسان سازی، اساس کار خود قرار داده است به گونه ای حرکت می کند که باور مردم به بنیان های فکری، که اساس نظم اجتماعی است، اولاً حفظ شود وثانیاً رشد پیدا کند.
بر همین اساس، حضرت علیه السّلام آگاهی دادن به مردم از واقعیات موجود جامعه، خدمات، دشمنی ها ونفاق افکنی ها را از وظایف جدی حکومت واز خط مشی های اساسی نظام اسلامی می داند.(653)

639) محمد تقی جعفری، پیشین، ص 47.
640) ر.ک: انفال (8)، آیه 24 (یا ایها الذین آمنوا استجیبوا للَّه وللرّسول اذ ادعاکم لما یحییکم)؛ نحل (16)، آیه 97 (من عمل صالحاً من ذکذ او انثی فلنحییّنه حیوة طیّبه).
641) أوصیکما وجمیع ولدی وأهلی، ومن بلغه کتابی تقوی اللَّه ونظم أمرکم (نامه 47).
642) نهج البلاغه، خ 131.
643) نهج البلاغه، خ 26.
644) همن مطلب در خطبه 157 نیز آمده است (ر. ک: مسعود چلبی، پیشین، ص 107 - 221. در این کتاب، اختلال هنجاری را در پنج شکل قطبی شدن هنجاری، تضاد هنجاری، ناپایداری هنجاری، ضعف هنجاری وبی هنجاری معرفی می کند واختلال نمادی را ضعف در احساسات، پنداشت ها، رموز واصول مشترک می داند واختلال رابطه ای را در میزان وتنوع وچگونگی روابط اجتماعی بین کنش گران فردی وجمعی دانسته وسرانجام، اختلال توزیعی، نابرابری در سیستم توزیع قدرت، ثروت، امکانات مادی، موقعیت ها وفرصت ها است.
645) نهج البلاغه، خ 131.
646) همان، نامه 53.
647) برای اطلاع بیش تر، ر. ک: خ 196 که در پاسخ به بهانه جویی طلحه وزبیر (که چرا حضرت با ما مشورت نمی کند) ایراد شده وحضرت علیه السّلام ملاک عمل خود را قوانین الهی وسنن نبوی صلّی اللَّه علیه وآله می داند.
648) ر. ک: نهج البلاغه، خ 37 و 115 ونامه 41، 46، 53 و59.
649) ر. ک: نهج البلاغه: خ 43، 55، 127، 174، 117، 33، 27، 197، 209، 60،238 و40و نامه 10، 12، 77، 53، 14، 51، 19.
650) نهج البلاغه، نامه 53.
651) نهج البلاغه، خ 34. (همین مطلب، در خطبه 181 نیز آمده است).
652) نهج البلاغه، نامه 28.
653) ر. ک: همان، نامه 58 و 31 و 53 (در این میان، نامه اول نهج البلاغه ویژگی خاصی دارد که حضرت علیه السّلام آن را برای روشنگری مردم کفه از اوضاع پس از عثمان می نگارد).

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page