شکفته شد گل و آمد بهار و سبزه دمید *** ز سر گرفت جوانی جهان پیر امروز
سپرده قبضه شمشیر اقتدار خود *** خدای قادر بی چون به دست شیر امروز
دهید مژده رعایای کشور دل را *** رسید موکب سلطان دستگیر امروز
به شادباش چنین عید، طایر قدسی *** ز بام عرش تو را میزند صفیر امروز
شه سریر ولایت علی ولی خدا *** که یافته شرف از نام او سریر امروز
جلوس کرد به تخت ولایةاللهی! *** نمود راز شب لیلةالحریر امروز
شده ولایت مطلق ز حق بدو تفویض *** از آن مقام ولایت بود خطیر امروز
به تیغ مهر ولایت سپاه کفر بکشت *** سپهر دین و دل از آن بود منیر امروز
بود ولای علی هر که را به دل یک جو *** سؤال ازو چه کند منکر و نکیر امروز؟ !
شود ز نور ولای علی دلت روشن *** کنی تو پاک گر آئینه ضمیر امروز
بگو به اهل طلب کیمیای خاک درش *** کجا به ملک سلیمان دهد فقیر امروز
ز رشک خاک رهش، داغ ها به دل دارد *** ببین به دیده عبرت دل عبیر امروز
که را بود هوس خلد و کوثر و تسنیم *** بگو که نیست تو را از ولا گریز امروز
برای آن که رسالت رسد به اوج کمال *** علی برای پیمبر شده وزیر امروز
ز فضل او رقمی چون رقم زند تا حشر *** شود هزار عطارد اگر دبیر امروز
بزرگ نعمت حق جز ولای مولا نیست *** بود کمکم آن نعمتی کثیر امروز
برای آن که جمال حق آشکار شود *** گرفته پرده ز رخ خالق قدیر امروز
تمام عرش نشینان به امر حق آمد *** برای تهنیت آن یل دلیر امروز
مجله مکتب اسلام ، شماره 12