پيامبر(ص) و رويارويی با مشکلات همسران

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)

مشکلات همسران متعدد
امروزه وقتی مشکلات فردی را که دو همسر دارد، بررسی می‏کنيم و جلو ديدگان خود مجسم می‏نماييم، به راحتی مشکلات فردی را که نُه همسر دارد خواهيم فهميد. گاهی همسران با يکديگر نزاع می‏کنند، گاهی هر يک با شوهر خود به جنگ می‏پردازد، گاه همسران با يکديگر متّحد می‏شوند و بر ضد شوهر توطئه ‏چينی می‏کنند، گاهی حسادت‏ ها، دروغ ‏پردازی‏ ها و ... خانه و کاشانه را به آتش می‏کشد و گاه سر و صدای حاصل از نزاع ‏ها به بيرون از خانه درز می‏کند و آبروی شوهر و خانواده را به خطر می‏ اندازد.
گاهی نزاع‏ ها به دادگاه کشيده می‏شود و تقاضای طلاق، پرداخت يا خودداری از پرداخت مهريه مطرح می‏گردد و در اين بين اموری از قبيل رعايت نکردن حق همسر، کتک زدن وی و ... مطرح می‏شود.
شوهرانی که همسران متعدد دارند معمولاً اين مشکلات را با شيوه ‏های گوناگون حل می‏کنند.
اما بايد ديد پيامبر(ص) که همسر، نُه همسر داشته، چه مشکلاتی داشته و برای حل آنها از چه راهکارهايی استفاده کرده است؟
مشکلات چند همسری پيامبر(ص) از مشکلات چند همسری زمان ما کمتر نبود. زيرا بين آن زنان، عايشه بود که بعدها جنگ جمل به فرماندهی خود برپا کرد که بزرگانی چون طلحه و زبير و مروان از افراد آن بودند.
نيز از همسران، ام‏ سلمه بود که به تنهايی با بچه کوچکش سوار بر شتر از مکه راهی مدينه شد و اگر عثمان بن‏ ابی ‏طلحه پيدا نمی‏شد، ام‏سلمه به تنهايی اين مسير را طی می‏کرد و شجاعت کم نظير خود را بر همگان آشکار می‏نمود. همسر ديگر، جوريه دختر حارث، رئيس قبيله بنی‏ المصطلق بود يا صفيه دختر حيّی بن‏ اخطب و نيز حفصه دختر عمر بن‏ خطاب که هر يک برای خود شخصيت و موقعيتی داشتند، بنابراين مشکلات پيامبر بيش از اين است که بتوان آنها را برشمرد.
نزاع‏های همسران با يکديگر
نقل‏های فراوانی حکايت از اختلاف و درگيری همسران پيامبر(ص) با هم دارد، از جمله:
1ـ در شأن نزول آيات 1 تا 4 سوره تحريم گفته‏ های متعددی نقل شده است، از جمله اينکه پيامبر اکرم پس از نماز صبح به حجره ‏های همسرانش سر می‏زد. نزد يکی از همسران (زينب، سوده، ام‏سلمه و حفصه را نام برده‏ اند) ظرف عسلی بود که برايش هديه آورده بودند. او برای پيامبر از آن عسل شربتی درست می‏کرد. وقتی رسول خدا وارد می‏شد تا سلام کند و برود، پيامبر را نگه می‏داشت تا به او شربت بدهد.
عايشه حسادت کرد و به همسران ديگر پيامبر گفت: وقتی رسول اللّه‏ نزد شما آمد تا سلام کند، بينی خود را بگيريد و بگوييد: دهانت بوی مغافير می‏دهد، تا پيامبر از اين کار دست بردارد و آن زن برای رسول خدا خودشيرينی نکند.
2 ـ در شأن نزول آيه يازده سوره حجرات که مؤمنان را از مسخره کردن يکديگر باز می‏دارد آمده است:
اين آيه در مورد حفصه و عايشه نقل شده است که ام‏ سلمه را مسخره کردند. او با پارچه سفيدی دو کشاله ران خود را می‏بست و دو طرف پارچه از پشتش آويزان بود. عايشه گفت: ببينيد چه چيزی مانند زبان سگ از پشت او آويزان است!
نيز گفته شده که عايشه، ام‏ سلمه را به خاطر کوتاهیِ قدش مسخره می‏کرد!
اين دو نمونه از نزاع برخی همسران پيامبر با هم بود، و نمونه ‏های متعدد ديگری در تاريخ نقل شده است.
3 ـ ابن‏ عباس در ذيل همين آيه نقل کرده است: روزی صفيه گريان نزد پيامبر(ص) آمد و گفت: عايشه مرا سرزنش کرد و گفت: ای يهودی، فرزند يهودی.
4 ـ در تفسير قمی ذيل آيه 6 سوره حجرات آمده است: سبب نزولش اين بود که عايشه به پيامبر(ص) گفت: ابراهيم فرزند تو نيست بلکه فرزند جريح مصری است که هر روز نزد ماريه می ‏رود و ... .
اختلافات و نزاع‏ ها تا اين حدّ بالا بوده است و پيامبر را تا اين اندازه آزار می‏دادند که فرزند او را به ديگری منسوب می‏کردند و خادمه حضرت را به روابط نامشروع متهم می‏ نمودند.
5 ـ روزی پيامبر(ص) در اتاق عايشه بود که خدمتگزار صفيه، ظرف غذايی را برای رسول خدا آورد، عايشه محکم بر دست خادم زد و کاسه افتاد و دو نيم شد و غذا بر زمين ريخت ... پيامبر کاسه سالمی از اتاق عايشه برداشت و به خدمت گزار داد.
6 ـ در کافی از امام باقر(ع) نقل شده است که زنی از انصار نزد رسول اکرم آمد و عرض کرد: زن هيچ گاه به خواستگاری مرد نمی‏رود ولی من زن بی‏ شوهری هستم. آيا نيازی به من داری؟... حفصه به آن زن گفت: چقدر بی‏ حيايی! پيامبر فرمود: حفصه! بس کن، او بهتر از تو است! ...
7 ـ در مورد همين زن که خودش را به پيامبر(ص) بخشيد نقل شده که عايشه گفت: زنان را چه شده است که خود را بدون مهريه می‏بخشند؟!
8 ـ در يکی از سفرهای حج که همسران پيامبر همراه وی بودند، در بين راه شتر صفيه از رفتن ايستاد و او شروع به گريه کرد ... وقتی صبحگاهان شد پيامبر به زينب دختر جحش گفت: خواهرت صفيه را بر شترت سوار می‏کنی؟ زينب با تعجب گفت: من زن يهودی تو را ميهمان کنم؟!
اينکه يک زن حاضر نشود در سفر و در حال اضطرار به هووی خود کمک کند، حتی درخواست عاطفی پيامبر «آيا خواهرت را بر شترت سوار می‏کنی» بر وی اثر نگذارد دلالت می‏کند که نزاع‏ های همسران پيامبر شديد بوده است. در موارد پيشين، بيشتر اسم عايشه مطرح بود و در تاريخ، او بيش از ديگران مطرح است. ممکن است تصور شود نزاع ‏ها معمولاً بين عايشه و ساير زنان بوده ولی قصه زينب (که از زنان خوب پيامبر است) با صفيه که او نيز از زنان خوب و مهربان است، نشان می‏دهد که نزاع ‏ها عميق‏تر از آن است که نقل شده، می‏توان گفت برخی از آنان به خون ديگری تشنه بودند!
ناسازگاری‏ های زنان پيامبر گاهی به تهمت‏ های شديد، گاه به شکستن ظرف يکديگر، گاهی به زير پا گذاشتن سخن پيامبر و آزردن شديد حضرت منجر می‏شد.
نزاع‏های زنان پيامبر با حضرت
همسران پيامبر(ص) نه تنها با همديگر بلکه با رسول خدا نيز نزاع می‏کردند:
1 ـ رسول اکرم(ص) هر روز اوقات فراغت را نزد يکی از همسرانش می‏ گذراند تا رعايت عدالت بشود. روزی که نوبت حفصه بود، نزد او رفت، ولی حفصه اجازه خواست برای کاری نزد پدرش برود. در نبودِ او، حضرت، ماريه قبطيه ـ که مادر ابراهيم و خدمتگزار حضرت بود و به همين جهت روز مشخصی سهم نداشت ـ نزد خود خواند. حفصه برگشت و وقتی فهميد ماريه نزد پيامبر است بنای ناسازگاری گذاشت و گفت: در روز من و در حجره من و با غير من؟! هرگز! ... .
2 ـ رازی پيامبر با برخی همسرانش ـ حفصه يا عايشه ـ در ميان گذاشت و خواست فاش نشود. از آنان تعهد گرفت سرّ را با کسی در ميان نگذارند، ولی سرّ را فاش کردند و خداوند پيامبر را در جريان قرار داد.
3 ـ هنگامی که پيامبر در غزوه خيبر پيروز شد و بر گنج‏هايی دست يافت، همسرانش ـ يا برخی از آنان ـ گفتند: از آنچه به دست آورده‏ای به ما بده. پيامبر فرمود: بين مسلمانان آن طوری که خداوند دستور داده بود تقسيم کردم. زنان غضبناک شدند و گفتند: شايد فکر می‏کنی اگر ما را طلاق دهی، هم‏طرازهايی از قوم خود پيدا نمی‏کنيم که ما را به همسری برگزينند؟
4 ـ آيه چهارم سوره تحريم، مربوط به حفصه و عايشه است و به آنان می‏گويد: «دل ‏هايتان از حق بازگشته، اگر توبه کنيد، برايتان بهتر است»؛ مفسران از قول ابن ‏عباس داستان مفصلی را نقل کرده ‏اند، که از عمر بن‏ خطاب، پدر حفصه نقل می‏کند: نزد حفصه رفتم و از او پرسيدم: آيا با سخن رسول اللّه‏ مخالفت می‏نماييد و با او صبح تا شب قهر می‏کنيد؟ حفصه گفت: بله. گفتم: هر کسی چنين کند، در زيان و خسران است.
ابن ‏عباس نقل کرده است: روزی رسول اللّه‏ با حفصه نشسته بود، بين آنان نزاعی رخ داد، پيامبر فرمود: می‏خواهی بين من و خودت، شخصی را داور قرار دهی؟ گفت: بله. حضرت به دنبال عُمر (پدر حفصه) فرستاد. وقتی عمر آمد، پيامبر به حفصه فرمود: سخن بگو. حفصه گفت: شما بگو، ولی حق را بگو. عمر دستش را بلند کرد و به صورت دخترش زد و دوباره دست بلند کرد و به صورت دخترش زد. پيامبر فرمود: ای عمر، دست نگه دار ... .
نزاع ‏هايی در بيت نبوت که به ديگران کشيده می‏شد
برای طولانی نشدن بحث فقط به برخی حوادث که به بيرون از خانه پيامبر سرايت کرده است اشاره می‏کنيم:
1ـ نزاع پيامبر و حفصه که حضرت، به دنبال عمر فرستاد تا بين آنان داوری کند و به کتک خوردن حفصه از دست پدرش انجاميد.
2ـ ابن ‏عباس در ذيل آيه 4 سوره تحريم داستان مفصلی را نقل می‏کند. قسمتی از آن به نقل از عمر چنين است:
«منزل من در منطقه عوالی و همسايه ‏ام مردی از انصار بود. به طور مرتب روزی او و روزی من خدمت پيامبر می‏رفتيم تا از وحی و اخبار روز و ... آگاه شويم. در آن روزها منتظر حمله قبيله غسّان بوديم که با ما جنگ کنند. روزی همسايه، درِ خانه را زد، بيرون آمدم، گفت: اتفاق مهمی افتاده است. گفتم: قبيله غسّان آمده ‏اند؟! گفت: مهم‏تر از آن ... پيامبر همسرانش را طلاق داده است!
پيش خود گفتم: حفصه زيان کرد. انتظار داشتم چنين اتفاقی بيفتد. پس از نماز آماده شدم و نزد حفصه رفتم، ديدم می‏گريد. گفتم: پيامبر طلاق‏تان داده؟ گفت: نمی‏دانم. اکنون در مشربه ام ‏ابراهيم است. حرکت کردم. به خدمتکار پيغمبر گفتم: برای من اجازه ورود بگير. غلام بازگشت و گفت: پيامبر سکوت کرد و اجازه نداد. به مسجد آمدم. ناگهان افرادی را اطراف خود ديدم که همه می‏گريند. من هم بين آنان نشستم. باز به سراغ غلام رفتم. اذن خواستم و او برگشت و گفت: پيامبر سکوت کرد و چيزی نفرمود. برگشتم. ناگهان غلام مرا خواند و گفت: وارد شو، اجازه داد. وارد شدم و حضرت را ديدم که بر حصيری دراز کشيده بود، گفتم: زنانت را طلاق داده‏ ای؟ فرمود: نه. گفتم: اللّه‏ اکبر: ...»
بله. حادثه بسيار مهمی که از هجوم قبيله غسّان مهم‏ تر است، رخداد مهمی که مسجديان را گريان می‏سازد، حادثه ‏ای که عمر چند بار به خاطر آن اجازه ورود می‏گيرد، پيشامدی که پيامبر رحمت و رأفت را چنان ناراحت می‏کند که از همسران خود جدا می‏شود، اوج نزاع ‏های برخی زنان پيامبر با او را نشان می‏دهد.
راهکارهای پيامبر برای رويارويی با مشکلات همسران
مسلّم است پيامبر اکرم(ص) راهکارهای منفی و خلاف اخلاق و انصافی را که امروزه بين برخی مردان متداول است به کار نمی‏برد. هيچ گاه برای رام ساختن همسران خويش، از زدن، آبرو بردن، مهريه را گرو گذاشتن، تهمت زدن و ... استفاده نمی‏کرد. حتی شنيده نشده که از مقام‏ های ذاتی يا اعتباری خويش استفاده کند، مثلاً هيچ گاه به يکی از همسران خود نگفت چون پيامبر هستم، مخالفت شما با من، مخالفت با پيامبر خداست، بنابراين به ارتداد منجر می‏شود و احکام خاص مرتد را دارد يا هيچ گاه نگفت: چون حاکم مدينه هستم و در مدينه حکومت اسلامی تشکيل داده ‏ام مخالفت شما مخالفت با حاکم اسلام است و حکمش محاربه با خدا و فساد روی زمين است يا هيچ گاه نفرمود چون دارای سن بيشتر و سابقه سياسی اجتماعی بيشتری هستم يا فرشتگان بر من وحی می‏آورند، از شما آگاه‏ترم و بايد از گفته‏ های من پيروی کنيد يا چون پيامبر خدا و راستگو هستم، پس شک و شبهه در کار و سخن من، شک در صداقت و راستگويی من می‏باشد.
پيامبر در اين زمينه‏ ها با همسر مانند دو انسان عادی با هم برخورد داشتند.
در مفاتيح ‏الجنان در فضيلت شب نيمه ماه شعبان آمده است: حضرت امام صادق(ع) فرمود: شب نيمه شعبانی، رسول خدا نزد عايشه بود. نصف شب، حضرت از رخت خواب برخاست و برای عبادت رفت. چون عايشه بيدار شد و فهميد که پيغمبر از رخت خواب بيرون رفته، غيرت زنانگی، او را فرا گرفت و گمان کرد حضرت پيش يکی ديگر از زنانش رفته است. برخاست و چادر خود را به خود پيچيد و رسول خدا را در حجره ‏های زنان ديگرش جستجو می‏کرد. ناگهان نظرش به حضرت افتاد که در سجده است و مثل تکه پارچه‏ ای خود را به زمين چسبانده است. نزديک حضرت شد و شنيد که در سجده با خدا نجوا می‏کند. همين که رسول خدا خواست برگردد، عايشه به سرعت خود را به اتاق رساند و خوابيد. پيامبر که آمد، ديد عايشه نفس نفس می‏زند، فرمود: نفس نفس ‏زدن برای چيست؟ آيا ندانسته ‏ای که امشب چه شبی است؟ شب نيمه شعبان است که در آن روزی‏ها قسمت می‏شود و اجل ‏ها نوشته می‏شود و روندگان به حج معلوم می‏گردند و ... .
عايشه حتی وقتی حضرت را در سجده می‏بيند، مطمئن نمی‏شود و می‏ايستد سجده ‏ها و مناجات‏ های حضرت تمام شود اما نه پيامبر بدين سبب بر عايشه ايراد گرفتند و نه ديگران. بلکه با تحمل، مدارا، رفع شبهه نمودن با يک جمله (که امشب چه فضايلی دارد) و با چشم‏ پوشی، زندگی خود را اداره می‏کرد.
پيامبر از راهکارهای مثبت کمال بهره ‏برداری را می‏کرد. عطوفت و مهربانی پيامبر همراه با مديريت خوب حضرت و ناديده گرفتن اشتباه همسران و گذشت، از ايشان موجودی ساخته بود که همه زنانش او را دوست می‏داشتند، به گونه‏ ای که وقتی از روی احساسات، طلاق را مطرح کردند و پيامبر موافقت کرد و آيه نازل شد، همه پشيمان شدند و ماندن در بيت ايشان را بر هر چيز ديگر ترجيح دادند. به نمونه‏ هايی از اين مهربانی‏ ها و مديريت‏ ها توجه کنيد:
1ـ آنگاه که شتر صفيه در راه حج از رفتن باز ايستاد و صفيه شروع به گريه کرد، پيامبر با دست خويش اشک ‏های او را پاک کرد. گريه صفيه شدت يافت و حضرت او را دلداری داد تا آرام شود. ولی بيشتر گريه کرد. حضرت فرمود که گريه نکند و به مردم دستور داد همان جا فرود آيند در حالی که تصميم به فرود آمدن در آن مکان را نداشت.
2ـ زمانی که حفصه و عايشه بر صفيه فخرفروشی کردند که ما دخترعموهای پيامبر هستيم و از تو برتريم، حضرت به صفيه فرمود: چرا نگفتی چطور شما از من بهتريد در حالی که من پدرم هارون، عمويم موسی و شوهرم محمد است؟!
3ـ پس از اهانت زينب به صفيه و سوار نکردن صفيه بر شتر ـ که بيان شد ـ پيامبر به طور موقت با زينب قطع رابطه کرد تا تنبيه شود و به اشتباه خود پی ببرد اما پس از آن پيامبر به اتاق زينب رفت و آنجا را مرتب کرد و اين گونه عطوفت و مهربانی خود را نشان داد.
4ـ صفيه نقل کرده: تاکنون نيکوسيرت‏ تر از رسول اللّه‏ نيافته‏ ام. شبی مرا پشت سر خود روی شترش سوار کرده بود. داشتم خسته می‏شدم. رسول خدا با دستش مرا گرفت تا نيفتم و آسيبی نبينم و گفت: مقداری صبر کن، تحمل کن، کم کم می‏رسيم.
5ـ وقتی پس از فتح خيبر، بلال، صفيه و دخترعمويش را به اسارت گرفته بود، آنان را از کنار کشته‏ های يهوديان عبور داد و چشم‏شان به جنازه ‏ها افتاد. حضرت، بلال را توبيخ کرد و فرمود: ای بلال! آيا مهربانی از تو رفته است که دو زن را از کنار کشته‏ هايشان عبور می‏دهی؟!
6ـ هنگامی که حفصه با پيامبر نزاع کرد و قرار بر داوری شد، رسول خدا به دنبال عمر فرستاد که بخشی از آن گذشت. عمر همين که اهانت و بی‏ادبی دخترش را ديد، او را کتک زد! اما پيامبر(ص) عمر را از زدن نهی کرد. عمر رو به دخترش کرد و گفت: ای دشمن خدا! پيامبر، غير حق نمی‏گويد، سوگند به کسی که او را مبعوث کرد، اگر مجلس او نبود و او مرا منع نمی‏کرد، آنقدر تو را می‏زدم تا بميری!!
عمر که پدر حفصه است و برای قضاوت آمده است، سخن ناپسند دخترش را تحمل نمی‏کند اما پيامبر چندين ساله، همه گفتارها، کنايه ‏ها، بی ‏ادبی ‏های او و برخی ديگر از همسرانش را تحمل می‏نمايد!
«فبما رحمة مِن اللّه‏ لِنْتَ لهم و لو کنت فَظّا غليظ القلب لانفَضّوا مِنْ حولک؛
پس به [برکت] رحمت الهی، با آنان نرم خو [و پرمهر] شدی و اگر تندخو و سخت‏دل بودی، از پيرامون تو پراکنده می‏شدند.»
اين کار، از عهده هر کسی برنمی‏ آيد! توان بالای بردباری که بدی را با نيکويی پاسخ دهد، در حيطه قدرت افراد معمولی نيست: «و ما يلقّاها الاّ الذين صبروا و ما يلقّاها الاّ ذو حظ عظيم؛
اين خصلت را جز کسانی که شکيبا بوده ‏اند نمی‏يابند و آن را جز «صاحب بهره ‏ای بزرگ» (از ايمان و تقوا) نخواهد يافت.»
اميد که اندکی از اخلاق پيامبر در وجود ما پيدا شود تا صف‏ های طولانی نزاع و مرافعه در دادگاه ها کاهش يابد و کمی طعم شيرين زندگی را بچشيم.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page