|
|
- جزئیات
- قال مولانا الحسین بن علی علیهما السلام : مَن حاوَلَ اَمراً بِمَعصِیَةِ اللهِ کانَ اَفوَتُ لِما یَرجو و اَسرَعُ لِما یَحذَرُ. سید الشهدا امام حسین علیه السلام می فرمایند: کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود تحف العقول، صفحه248 / بحارالانوار، ج78، ص120
|
- جزئیات
- الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : لا تُطلِعْ صَدِيقَكَ مِن سِرِّكَ إلاّ على ما لَو أطلَعتَ علَيهِ عَدُوَّكَ لَم يَضُرَّكَ ، فإنَّ الصَّديقَ قد يكونُ عَدوّا يَوما ما . امام صادق عليه السلام : دوستت را از راز خود آگاه مكن، مگر بر رازى كه اگر دشمن از آن آگاه شود نتواند به تو زيانى رساند ؛ زيرا دوست نيز ممكن است روزى دشمن شود . مشكاة الأنوار : 557/1886
|
- جزئیات
- سال 2017 دانشگاه کمبریج گنجینه ای ارزشمند از یهودیان قرائينی قاهره را رونمایی کرد ؛ در میان تمام این اسناد ارزشمند , نوشته ای قرون وسطایی حدود 18 صحفه وجود داشت ؛ و آن قدیمی ترین نسخه از خطبه ی حضرت زهرا سلام الله علیها , مشهور به فدکیه بود...
|
- جزئیات
- حضرت امام باقر عليه السلام در اين زمينه مى فرمايند:ان عليا حمل فاطمة على حمار، و ساربها ليلا الى بيوت الانصار يسألهم النصرة، و تسألهم فاطمة الانتصار له...(1) على عليه السلام فاطمه عليهاالسلام را شبانه در حالى كه وى را بر مركب سوار مى كرد، به در خانه هاى انصار مى آورد و علاوه بر خود على عليه السلام، فاطمه از آنان براى خلافت حضرتش استمداد مى كرد. مرحوم شُبّر با سند معتبر از طريق سليم بن قيس از حضرت سلمان و عموى پيامبر خدا (عباس) نقل نموده، كه حضرت على عليه السلام به همراه فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام به همه ى اصحاب بدر مراجعه نموده و از آنان براى گرفتن خلافت خويش استمداد نمود ولكن جز عده اى قليل اعلان آمادگى نكردند. حضرت به آن گروه افرادى كه جواب مثبت داده بودند فرمود: فردا صبح همگى به نشانه ى بيعت براى مرگ، سرهاى خويش را تراشيده و سلاح بر دست در فلان جا آماده شويد.در اين حديث آمده است كه جز سلمان، ابوذر، مقداد و زبير كس ديگرى به صحنه نيامد.(2) بنا به نقل علامه مجلسی؛ حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) درباره فدک از معاذ بن جبل مددخواهی کرد ولی وی از کمک کردن به دختر رسول خدا خودداری کرد.حضرت زهرا(سلام الله علیها) به معاذ بن جبل فرمود:ای معاذ بن جبل، من به عنوان کمک خواهی نزد تو آمدهام و تو با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بیعت کردی که او و فرزندانش را یاری کنی و آن چه از خود و فرزندانت دفع میکنی از آنان نیز دفع کنی. اکنون ابوبکر فدک را غصب کرده و نماینده مرا از آن اخراج نموده است؛ معاذ گفت: دیگری هم با من هست؟ حضرت فرمودند: نه، هیچ کس به من پاسخ مثبت نداد. معاذ گفت: کمک من به کجا میرسد؟ حضرت زهرا(سلام الله علیها) از نزد معاذ بیرون آمد و فرمود: دیگر با تو سخن نمیگویم تا نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بروم. به خدا قسم کلمهای با تو حرف نمیزنم تا من و تو نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) جمع شویم.(3) --------- 1)ابن ابى الحديد، ج 6، ص 13./بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء ج28 ص 352 2)جلاءالعيون، ج 1، ص 191 3)مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۱۹۱
|
- جزئیات
- با اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فدک را به حضرت زهرا سلام الله علیها بخشیده بودند اما پس از فتنه ی سقیفه توسط خلفا فدک غصب شده ؛ علت اصلی غصب فدک توسط خلفا ؛ در آمد بالای این باغات بود. برای دیدن عکس در اندازه ی اصلی روی آن راست کلیک کرده و پنجره ی جدید باز کنید
|
- جزئیات
- حجة الله علی حجج الله بی تو والله نبود نبی الله عالم از صولت تو متحیر کوچه شد خیبر و تو اسدالله فاطمه یار علی ؛ فاطمه دلدار علی خنده ات باز نماید ؛ گره از کار علی اسم نورانی تو ؛ افضل اذکار لی تا قیامت نشود ؛ چون تو کسی یار علی زنی اما شده ای حیدر کرار علی منشأ حب الله یا زهرا یا زهرا مبدأ نور الله یا زهرا یا زهرا محور آل الله یا زهرا یا زهرا مخزن سر الله یا زهرا یا زهرا مادر ثارالله یا زهرا یا زهرا فاطمه یا زهرا یا زهرا یا زهرا هرکسی نوکرته رحم الله هرکی عبد تو نشد لعن الله من نمیگم به خدا خدا میگه روح لولاک تویی صدق الله شاهبانوی علی ای همه نیروی علی چه بجز نام تو حرز است به بازوی علی او رود جنگ و تو در خانه دعاگوی علی خم نیفتاد کنار تو به ابروی علی علی الگوی تو گردید و تو الگوی علی خط به خط هر سوره یا زهرا یا زهرا عشق تو منظوره یا زهرا یا زهرا سِری و مستوره یا زهرا یا زهرا طاهره منصوره یا زهرا یا زهرا بانوی اسطوره یا زهرا یا زهرا فاطمه یا زهرا یا زهرا یا زهرا ای امورات غمت به یدالله گودی مقتل تو حرم الله افتاده روی سر همه عالم سایه ی پرچمی که رفع الله دست و دلباز حسین صاحب اعجاز حسین امپراطور ولی با همه دمساز حسین ای که با تو شده لوح و قلم آغاز حسین سِر مستودع زهرا شدی احراز حسین یار افسون نظر خانه برانداز حسین مقصد باورها حسین مولا نور روشنگرها حسین مولا شرط پیغمبرها حسین مولا تکیه ی نوکرها حسین مولا سرور بی سرها حسین مولا یا اباعبدالله حسین مولا
|
- جزئیات
- پر میسوزه کبوتر میسوزه تو شعله ها یه مادر میسوزه میسوزه مثل مادر دل حیدر رو در شد کتیبه سوره کوثر ای دنیا بگو به قوم پیغمبر گل تاب فشار در و دیوار ندارد ای وای مادر ؛ ای وای مادر شب میسوزه توی تب میسوزه با مادر داره زینب میسوزه با دستای کوچیکش با چشم تر میندازه برای مادرش بستر این شب ها دیگه غیر از همین دختر نیلوفر بیمار پرستار ندارد ای وای مادر ؛ ای وای مادر از امروز داره دلشوره فردا فردایی که میشه عصر عاشورا عاشورا توی گودال میگه زهرا این شاه مگر میر و علمدار ندارد پر میسوزه کبوتر میسوزه تو شعله ها یه دختر میسوزه میسوزه سر بی تن تن بی سر میسوزه حرم از خنده لشکر رو به علقمه کرده میگه خواهر عباس حرم طاقت آزار ندارد عباس حرم طاقت بازار ندارد علیهم السلام
|
- جزئیات
- زینبت از این زمونه سیره دلش تو موجِ غمت اسیره برا عیادت هرکی اومده بهم با طعنه گفته میمیره کشته زینبُ صورت زردت چیکار کنم با دستای سردت ای وای،ای وای منو بهونه کن ؛ بلند شو مادرم موهامو شونه کن ؛ بلند شو مادرم یا کار خونه کن ؛ بلند شو مادرم مادر ، مادر حالت وخیمه چه بی قراری تا صبح با درد پهلو بیداری برا حسینت غصه میخوری یه کاسهی آب تا که میزاری زیر لب میگی غریبِ مادر خیره میشه به پیرهنُ حنجر ای وای، ای وای قرار بعدیمون ؛ کنار قتلگاه گریه بی امون ؛ کنار قتلگاه روضه برام بخون ؛ کنار قتلگاه مادر ، مادر علیهم السلام
|
- جزئیات
- آروم جونم خانم خونم حرفی بزن با شوهرت یار جوونم قد کمونم چی اومده آخه سرت بمون پیشم ؛ بهار من ؛ کنار من یه کاری کن ؛ نشم تنها ؛ توی غم ها اگه که راه داره بمون اگه که ممکنه نرو تو میدونی که علی ؛ نداری هیچکی جز تو رو وای مظلومه ؛ وای مظلومه تو شب بارون ؛ چشامه گریون ؛ از غم بی صدای تو چه شب سختی ؛ رسیده خانم ؛ برای بچه های تو خودم دیدم ؛ شکست پهلوت ؛ شکست ابروت خودم دیدم ؛ چه کاری کرد ؛ زدت نامرد شب جدایی تلخه و کاشکی میشد نری سفر به جون تو علی میخواست ؛ که نبینی داغ پسر وای مظلومه ؛ وای مظلومه علیهم السلام
|
- جزئیات
- کوتاه بیا ای زخم ؛ کوتاه بیا ای درد کمی با من ؛ تو راه بیا چند شبه نخوابیدم چند شبه صورت زینبو نبوسیدم حرف زدن برام سخته چند شبه احوال بچه مو نپرسیدم دیگه این مادر واسه شون ؛ مادر نمیشه حالم از این بدتر نشه ؛ بهتر نمیشه بازو هام ورم داره من میخوام راه برم ؛ این درد نمیذاره چند روزه که تب کردم هر چی که میکشم ؛ از داغیِ مسماره بی هوا زمین خوردم اون روزی که منو زد یه بی حیا مردم روضه روضه ی کوچه است روضه خون تو بگو ؛ من دیگه کم آوردم چند شبه نخوابیدم چند شبه صورت زینبو نبوسیدم حرف زدن برام سخته چند شبه احوال بچه مو نپرسیدم علیهم السلام
|
- جزئیات
- بیت الاحزان ورق اینگونه نمیخورد ایکاش کودکان را پی تشیع نمیبرد ایکاش تک و تنها، تک و تنها چه کشیدهست علی از سبک بودن تابوت خمیدهست علی جان افلاک برون آمد و لرزید زمین دستی از خاک برون آمد و لرزید زمین علی از بدرقه جان خودش برمیگشت داشت از نیمهٔ پنهان خودش برمیگشت آه مولا چه کند در شب تدفین خودش زیر لب مرثیه میخواند به تسکین خودش زیر لب زمزمه دارد زفراتی زفرات بعد زهرا چه حیاتی چه حیاتی چه حیات علیهم السلام
|
- جزئیات
- دعام اینه که خوب خوب بشی ؛ دوباره خونمونو شاد کنی باید بمونی تا یه روز بیاد ؛ داداش حسنمو دوماد کنی خونه بی تو بی روحه ؛ بی تو شبها تاریکه از نگاهت معلومه ؛ وقت رفتن نزدیکه مادر مگه چند سالته ؛ آرزوی مردن نکن زخم در رو پر و بالته ؛ فکر پر کشیدن نکن پیچیده تو تموم شهرمون ؛ حکایت تو و شهامتت ولی حالا که توی بستری ؛ کسی نیومده عیادتت تا چشماتو میبندی ؛ بابا انگار میمیره انتقام اشکهاتو ؛ مهدی یه روز میگیره مادر مگه چی دیدی که ؛ این جوری زمین گیر شدی صورتت چه پریشون شده ؛ یک شبه چقدر پیر شدی داداش حسنمو ببین توو خواب ؛ که حرفهای عجیبی میزنه مگه چی دیدی توی کوچه ها ؛ با ما داره غریبی میکنه نیمه بازه چشم تو ؛ نیمه شبها بیداری سرد خونه اما تو ؛ مثل آتیش تب داری مادر چرا مونده هنوز ؛ خاک کوچه رو چادرت خونمو توو سکوته ولی ؛گریه میکنه دخترت مادر مگه چند سالته ؛ آرزوی مردن نکن زخم در رو پر و بالته ؛ فکر پر کشیدن نکن علیهم السلام
|
- جزئیات
- آخه غربت چقدر ؛ کسی از داغ تو نرنجید آخه غربت چقدر ؛کسی مشکی برات نپوشید آخه غربت چقدر ؛ آخه غربت چقدر نه یه مجلس ختمی گرفتن برات ؛ نه یه پارچه سیاه زدن همسایه هات دردشون و به کی بگن بچه هات ؛ دردشون و به کی بگن بچه هات کار زمونس ؛ خرمای ختم تو روی طاقچه ی خونه است گلدون یاست وسط باغچه ی خونه است گلدون یاست وسط باغچه ی خونه است آخه غربت چقدر ؛ آخه غربت چقدر آخه غربت چقدر ؛ کسی رو غیر چاه نداری آخه غربت چقدر ؛ جایی واسه یه آه نداری آخه غربت چقدر ؛ آخه غربت چقدر نه یه سنگ مزاری گذاشتم برات ؛ نه یه پارچه ی سبزی کشیدم به جات دردشون و به کی بگن بچه هات ؛ دردشون و به کی بگن بچه هات رفتی و موندم ؛ زینب و با گریه روی زانو نشوندم آخ که با چه حالی برات فاتحه خوندم ؛ رفتی و موندم رفتی و موندم ؛ زینب و با گریه روی زانو نشوندم آخ که با چه حالی برات فاتحه خوندم ؛ رفتی و موندم آخه غربت چقدر ؛ آخه غربت چقدر همسایه ها به مجلس ختمت نیامدن ؛ من بودم و همین دو سه تا بچه های تو زهرا زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتت ؛ یک ختم باشکوه بگیرم برای تو آخه غربت چقدر ؛ آخه غربت چقدر علیهم السلام
|
- جزئیات
- این شبا حالو هوای خونمون خیلی عجیبه التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه من که از فضه شنیدم بهتری الحمدلله در زدم دیدم خودت پشت دری الحمدلله حلالم کن این همه دردو طاقت آوردی به خاطر علی زمین خوردی میبینمت به هم میریزم اگه زهرا عجل وفاتی رو نمیخوندی اگه یه چند روز دیگه میموندی نوزده سالت میشد عزیزم من تنها من مظلوم ازت میخواهم بمون خانم علیهم السلام
|
- جزئیات
- گریه میکنم برات ؛ گریه بلند غم تو شعله کشید ؛ به جون من هی می خواهی بلند بشی ؛ نمی تونی یار پر شکسته ی ؛ جَوون من پاشو خانم ؛ مثل شمع آب شدی آروم آروم خواب می دیدم ؛ که باهام حرف زدی آروم آروم دردِ خانم ؛ رو پیشونیت عرق سرده خانم زخم پهلوت ؛ زندگیمو زیر و رو کرده خانم ای وای به زندگی بدون فاطمه ای وای هنوز خیلی جَوونه فاطمه
|
- جزئیات
- محمد بن خالد طیالسی و او از سیف بن عمیره روایت کرده که میگفت:«پس از آنکه امام صادق (علیهالسلام) از حیره به مدینه تشریف بردند، با صفوان بن مهران و جمعی دیگر از اصحاب برای زیارت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به سوی نجف حرکت کردیم. بعد از زیارت آن امام (علیهالسلام)، صفوان رو به سوی کربلا و قبر امام حسین (علیهالسلام) نمود و به ما گفت: از این مکان آن حضرت (علیهالسلام) را زیارت کنید؛ چراکه من [در سفری به نجف با امام صادق (علیهالسلام) همراه شدم؛ من] در خدمت امام صادق (علیهالسلام) بودم و آن حضرت (علیهالسلام) از این مکان، امام حسین (علیهالسلام) را زیارت نمود. آنگاه شروع به خواندن زیارت عاشورا کرد و بعد از نماز، زیارت علقمه را خواند که بعد از زیارت عاشورا میخوانند. ؛ سیف بن عمیره گفت: به صفوان گفتم: علقمة بن محمد زیارت عاشورا را برای ما نقل کرد؛ اما از این دعا (علقمه) سخنی نگفت. صفوان گفت: در خدمت امام صادق (علیهالسلام) در این مکان آمدیم؛ چون آن حضرت (علیهالسلام) زیارت عاشورا را خواندند، دو رکعت نماز این دعا را هم خواندند. آنگاه به من فرمودند: ای صفوان! مواظب این زیارت و دعا باش و اینها را بخوان؛ من ضامن میشوم که هر کس این زیارت و دعا را چه از راه دور و چه از نزدیک بخواند، زیارت او مقبول شود و سعیاش مشکور گردد و سلامش به آن حضرت (علیهالسلام) برسد و محجوب نماند و حاجت او از جانب خداوند برآورده شود و به هر درجهای که بخواهد برسد و او را ناامید برنگردانند. سپس امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: ای صفوان! من این زیارت را با این ضمان از پدرم گرفتم و پدرم از پدرش امام سجاد (علیهالسلام) با همین ضمان و او از امام حسین (علیهالسلام) با همین ضمان و او هم آن را از برادرش امام حسن (علیهالسلام) با همین ضمان و امام حسن (علیهالسلام) نیز از پدرش امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با همین ضمان و آن حضرت (علیهالسلام) هم آن را از رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلم) با همین ضمان و رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلم) این زیارت را از جبرئیل با همین ضمان و جبرئیل این زیارت را با همین ضمان از خدای عزوجل دریافت کرد و خداوند عزوجل به ذات خود قسم خورده که هر کس حسین (علیهالسلام) را با این زیارت از دور یا نزدیک زیارت کند، من دعا و زیارت او را قبول میکنم و درخواست او را هرقدر که باشد، میپذیرم و درخواستش را به او عطا میکنم و ناامید از طرف من برنمیگردد؛ بلکه مسرور و خوشحال با حاجت روا شده برگشته، راه رستگاری و بهشت را میپیماید و از آتش دوزخ آزاد است و شفاعت او در حق تمام افراد جز دشمنان اهل بیت (علیهالسلام) مورد قبول است. (این مطلب دلیل بر قدسی بودن این زیارت است). ----------- زيارت عاشورا فراتر از شبهه : تبريزي، ميرزا جواد ج 1 ص 123 به نقل از مصباح المتهجد شيخ طوسى، ص 540- 541( الاعلمى) / كامل الزيارات ط دار المرتضوية : ابن قولويه القمي ج 1 ص 175
|
- جزئیات
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام :أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسابِ الإخوَانِ، وَأَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ حضرت علی علیه السلام : ناتوان ترين مردم كسى است كه در دوست يابى (پیدا کردن برادران) ناتوان است، و از او ناتوانتر کسی است که دوستان خود را (که موفق بر به دست آوردن آنان شده) از دست بدهد. نهجالبلاغه، حكمت ۱۲
|
|