- جزئیات
- الغيبة الشيخ الطوسي(ره) جلد : 1 صفحه : 139-138 /طبع: دار المعارف الإسلامية عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْعُصْفُرِيِ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّي وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي وَ أَنْتَ يَا عَلِيُّ زِرُّ الْأَرْضِ أَعْنِي أَوْتَادَهَا وَ جِبَالَهَا بِنَا أَوْتَدَ اللَّهُ الْأَرْضَ أَنْ تَسِيخَ بِأَهْلِهَا فَإِذَا ذَهَبَ الِاثْنَا عَشَرَ مِنْ وُلْدِي سَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ يُنْظَرُوا(1) رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: من و یازده تن از فرزندانم و تو ای علی (رزّ) بند و قفل زمين هستيم-يعنی ميخها و كوههای زمين-. بسبب ما خدا زمين را ميخ كوبيده تا اهلش را فرو نبرد، چون دوازدهمين فرزندم از دنيا برود، زمين اهلش را فرو برد و مهلت داده نشوند بسوی آنها ننگرند . --------------------------- 1)عنه البحار: 36/ 259 ح 79 و العوالم: 15 الجزء 3/ 232 ح 220. سخن علامه عسکری (ره) درباره ی این حدیث در کتاب کافی شریف: آنچه در نسخه الکافی (اثنی عشر) آمده تحریف است و آنچه در اصل العصفری (احد عشر) آمده صحیح است. این گفته نیازی به استنباط ندارد، زیرا کلینی(ره) فقط بر اصل العصفری در کافی روایت کرده است و می بینیم که اشتباه از قلم کاتبان است. (مضافا بر اینکه این نکته را باید در نظر گرفت حدیث در حال بیان عظمت وجود معصومین که وجود آنها باعث حفظ اهل زمین از نابودی است میباشد و اگر حتی اثنی عشر(دوازده)را هم صحیح بدانیم حضرت زهرا سلام الله علیها را میتوان در فرزندان پیامبر بر شمرد و اینگونه تعبیر برد که پیامبر اکرم خودشان و حضرت علی و فرزندانشان که با وجود حضرت زهرا دوازده تن میشوند را فرموده اند(سلام الله علیهم اجمعین) و آن بزرگواران حجج الهی و معصومین هستند.)
|
- جزئیات
- اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ بلا و مصائب ما بزرگ شده و بیچارگی ما بسی روشن و پرده از روی کار برداشته شد وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ و امیدم نا امید شد و زمین (با همهی پهناوری اش) بر ما تنگ آمد و رحمتش از ما منع گردید. وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ تنها توئی یاور و معین ما و مرجع شکایت ما و یگانه اعتماد ما. فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد در هر سختی و آسانی بر لطف تو است. خدایا پس درود فرست بر محمد و آل محمد. اُولِى الاَمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ آن زمامدارانى که پیرویشان را بر ما واجب کردى و بدین سبب مقام مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ایشان به ما گشایشى ده فورى و نزدیک مانند چشم بر هم زدن اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى یا نزدیکتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا کفایت کنید فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ که شمایید کفایت کننده ام و مرا یارى کنید که شمایید یاور من اى سرور ما اى صاحب الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى فریاد، فریاد، فریاد، دریاب مرا، دریاب مرا، دریاب مرا السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ همین ساعت، همین ساعت، هم اکنون، زود، زود، زود یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ. اى خدا اى مهربانترین مهربانان به حق محمد و آل پاکیزه اش
|
- جزئیات
- به عالم خالق سبحان ندا داد خلایق را به وحی خود صلا داد نبوت را خدا بر مصطفی داد ولایت را به شاه لا فتی داد شفاعت را به آن خیر النسا داد صبوری را به قلب مجتبی داد شهادت را به شاه کربلا داد به سجاد از کرم روح دعا داد به باقر هم علوم انبیا داد به صادق چشمه ی صدق و وفا داد به کاظم معنی شمس الضحی داد رضایت را به السلطان رضا داد تقی را بخشش و جود و سخا داد به هادی مشعل راه هدی داد حسن را گنج ختم الاُوصیا داد همه خوبیِ عالم را به یکجا به مهدی دلبر و ارباب ما داد زمین پُر از گل نسرین و یاس و لاله شده جهان پر از نفس بهترین سلاله شده بگین به فاطمه تبریک که مهدی زهرا هزارو یکصدو هشتادو پنج ساله شده علیهم السلام
|
- جزئیات
- سید علی خان شیرازی در کتاب «کلم طیب» فرموده است: این دعا، دعای استغاثه به حضرت صاحب الزّمان (صلوات الله علیه) است، هرکجا که باشی دو رکعت نماز بخوان و سپس زیر آسمان رو به قبله بایست و بگو: سَلامُ اللّٰهِ الْكامِلُ التَّامُّ الشَّامِلُ الْعامُّ، وَصَلَواتُهُ الدَّائِمَةُ وَبَرَكاتُهُ الْقائِمَةُ التَّامَّةُ عَلىٰ حُجَّةِ اللّٰهِ وَوَ لِيِّهِ فِى أَرْضِهِ وَبِلادِهِ، وَخَلِيفَتِهِ عَلىٰ خَلْقِهِ وَعِبادِهِ، وَسُلالَةِ النُّبُوَّةِ وَبَقِيَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ، صاحِبِ الزَّمانِ، وَمُظْهِرِ الْإِيمانِ، وَمُلَقِّنِ أَحْكامِ الْقُرْآنِ، وَمُطَهِّرِ الْأَرْضِ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ ، وَابْنِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ، الْوَصِيِّ ابْنِ الْأَوْصِياءِ الْمَرْضِيِّينَ، الْهادِي الْمَعْصُومِ ابْنِ الْأَئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومِينَ . السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ الْمُسْتَضْعَفِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُذِلَّ الْكافِرِينَ الْمُتَكَبِّرِينَ الظَّالِمِينَ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ يَا صاحِبَ الزَّمانِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْأَئِمَّةِ الْحُجَجِ الْمَعْصُومِينَ وَالْإِمامِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِصٍ لَكَ فِى الْوَلايَةِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمامُ الْمَهْدِىُّ قَوْلاً وَفِعْلاً، وَأَنْتَ الَّذِى تَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً، فَعَجَّلَ اللّٰهُ فَرَجَكَ، وَسَهَّلَ مَخْرَجَكَ؛ وَقَرَّبَ زَمانَكَ، وَكَثَّرَ أَنْصارَكَ وَأَعْوانَكَ، وَأَنْجَزَ لَكَ ما وَعَدَكَ، فَهُوَ أَصْدَقُ الْقائِلِينَ وَ ﴿نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوٰارِثِينَ﴾، يَا مَوْلاىَ يَا صاحِبَ الزَّمانِ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، حاجَتِى كَذا وَكَذا (و بجاى کذا و کذا حاجات خود را بیان کند و بگوید) فَاشْفَعْ لِى فِى نَجاحِها، فَقَدْ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحاجَتِى لِعِلْمِى أَنَّ لَكَ عِنْدَ اللّٰهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً وَمَقاماً مَحْمُوداً، فَبِحَقِّ مَنِ اخْتَصَّكُمْ بِأَمْرِهِ، وَارْتَضاكُمْ لِسِرِّهِ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِى لَكُمْ عِنْدَ اللّٰهِ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ، سَلِ اللّٰهَ تَعالىٰ فِى نُجْحِ طَلِبَتِى وَ إِجابَةِ دَعْوَتِى وَكَشْفِ كُرْبَتِى. سپس بخواه هرچه خواهى که به خواست خدا برآورده شود. نویسنده گوید: بهتر آن است که در رکعت اوّل این نماز پس از سوره «حمد» سوره «إِنّٰا فَتَحْنٰا» و در رکعت دوّم پس از سوره «حمد» سوره «إِذٰا جٰاءَ نَصْرُ اللّٰهِ» خوانده شود.
|
- جزئیات
- ما ساده گرفته ایم آمدنت را ما همین به ظاهر شیعیان تو ساده گرفته ایم آمدنت را و همینطور ساده گرفته ایم انتظار آمدنت را و اِلا چرا این همه سرد، چرا این همه ساده؟ تو نرفته ای که بازگردی ، این مائیم که باید برگردیم برگردیم از این همه تغافل و گناه خاموشیم، سکوت میکنیم که نه، لالیـم کران و کورانیم گنگیم که تمسک سکوت طوفانی علی را به خیال خام می بریم سالهاست فریادهامان را با دست خود در گلو خشکاندیم غریب ماندن را هم شاید، راه و رسمی است که باید آموخت اما چرا این همه درد و دریغِ دروغ؟ هنوز طلوع خورشید را ندیدهایم، چرا غروب؟ یابن الحسن ببخش ببخش این تجاهل و تغافل را علیهم السلام
|
- جزئیات
- از کران تا بی کران ها جلوه ی مطلق رسید وارث شیر دلیر خیبر و خندق رسید فاتح دل های عاشق , صاحب بیرق رسید شرح آیات خدا , مصداق جاءالحق رسید شوره زار دیده ی ما لایق باران شده بیشتر یاد توام چون نیمه ی شعبان شده گرمی خورشید دل ها , ماه مجلس آمده تکیه گاه عاشق ناچیزِ مفلِس آمده هر دل غمدیده ای را یار و مونس آمده یاس زهرا س بر سر دستان نرجس آمده هر چه غم از عالم و آدم فراری می شود نام او را می برم دنیا بهاری می شود می برد دل های ما را شور شیدایی او می دهد حاجات ما را لطف زهرایی او بی نیازم از همه با رزق مولایی او زنده گشتم با نفس های مسیحایی او یابن زهرا یابن طاها یابن یاسین آمده دردهای شیعیان را نور تسکین آمده تا تبسم می کند , احساس پیدا می شود در هوایش حسّ و حالی خاص پیدا می شود از کلامش عطر ناب یاس پیدا می شود در نگاهش غیرت عبّاس پیدا می شود نور چشمان علی بن ابی طالب تویی ای امام منتظَر؛ حاضرترین غائب تویی خاکسارم با نگاهت آسمانی می شوم هر سحر سفره نشین مهربانی می شوم شب به شب مهمان بزم همزبانی می شوم تو مرا می خوانی و من جمکرانی می شوم مایه ی آزادی این ناله ی در حَصرِ من دم به دم می خوانَمَت ای سوره ی والعصر من علّت سرمستی دل های ما جام علی ست هر کسی چشم انتظار توست همگام علی ست پرچم تو پرچم تشخیص اسلام علی ست جشن میلاد تو روز بردن نام علی ست می رسی و می شود ذکر لبانت بیشمار لافتی الّا علی لا سیف الّا ذوالفقار ذکر دنیا ذکر عقبا یالثارات الحسین ناله ی عشّاق زهرا س یالثارات الحسین کربلا می خوانَد این را یالثارات الحسین می رسی با یا علی با یا لثارات الحسین مرهم زخم فراق سینه ی ما می رسی ای امید آخر آدینه ی ما می رسی سلام الله علیهم اجمعین
|
- جزئیات
- اَمان اَمان... گاهی که قلب اهل زمان سنگ می شود آقا دلم برای شما تنگ می شود ای نبض آرزوی زمانتا ظهور تو چشمم اسیر حسرت آونگ می شود گاهی سری بزن به خیال شکسته ام وقتی که خطِ یاد تو کمرنگ می شود ای ماه با طلوع هلال نگاه تو لبخند و نور و آینه فرهنگ می شود صلح است ارمغان تو ای قنبر غریب هر چند روز آمدنت جنگ می شود
|
- جزئیات
- قسمتی از نماهنگ "چشم انتظار" کجایی ای بهار من؟ نیامدی نگار من کجایی ای قرار من؟ قرارِ قلب زار من
|
- جزئیات
- السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ اللّهِ فِی خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللّهِ الَّذِی یَهْتَدِی بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ یُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ
|
- جزئیات
- رفته ای جانا دلم خون شد بیا بی تو چشمانم چو جیحون شد بیا مانده ام تنها در این وادی بیا ای تمام هستی ام مهدی بیا مهدی بیا , مهدی بیا از فراقت جان به لب آمد بیا دل ز غم در تاب و تب آمد بیا من به چشمان تو دل بستم بیا عهد با غیر از تو بگستم بیا مهدی بیا , مهدی بیا بی تو هر لحظه بود سالی بیا بی تو هر جمعی بود خالی بیا بی تو هر اشکی شود دریا بیا بی تو هر جانی کند غوغا بیا مهدی بیا , مهدی بیا
|
- جزئیات
- غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد از شما دور شدن زار شدن هم دارد هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمش چشم بیمار شده تار شدن هم دارد آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده این همه عقده تلنبار شدن هم دارد از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند لطف بسیار تلنبار شدن هم دارد نکند منتظر مُردن مایی آقا این بدی مانع دیدار شدن هم دارد دلم جز هوایت هوایی ندارد لبم غیر نامت نوایی ندارد وضو واذان و نماز و قنوتم بدون ولایت صفایی ندارد دلی که نشد خانه ی یاس نرگس خراب است و ویران بهایی ندارد بیا تا جوانم بده رخ نشانم که این زندگانی وفایی ندارد علی اکبر لطیفیان
|
- جزئیات
- روز میلاد تو روزِ آرزوهاست توی شهر سامره چه شوری برپاست تو میون آغوشِ نرجس خاتون خنده بر روی لبِ حضرت زهراست تو که برگردی گرها وا میشه تو که برگردی دنیا زیبا میشه تو که برگردی غصه و غم میره تو که برگردی شادی برپا میشه ای درمانِ دردم من رو بر تو کردم میشه زنده باشم تا دورت بگردم العجل یا مولا , العجل یا مولا صوتِ زیبای دعاتو دوست دارم نمازِ نیمه شباتو دوست دارم من اگه منتظرِ واقعی نیستم بخدا منتظراتو دوست دارم تو که برگردی قطره دریا میشه تو که برگردی عشق معنا میشه تو که برگردی سر بلندی میاد تو که برگردی شیعه آقا میشه ای صحرا نشینم یار بی قرینم میشه زنده باشم رویت را ببینم العجل یا مولا , العجل یا مولا
|
- جزئیات
- این خانواده آینه های خدایی اند در انتهای جاده ی بی انتهایی اند خیل ملک مقابلشان سجده می کنند اینها خدا نی اند ولیکن خدایی اند هر کس که می رسد سرسفره می برند فرقی نمی کند که فقیرانِ کجایی اند صدها هزار مثل سلیمان در این حرم مشغول لحظه های شریف گدایی اند از کریمان سنگ میخواهیم ما ,زَر میرسد در حرم از آنچه میخواهیم,بهتر میرسد اى که دستت میرسد کارى کنى, کارى بکن عمر دارد میرود, دارد اجل سرمیرسد گر به ما کم میرسد,از خصلت کم بینى است ورنه دارد ده برابر ده برابر میرسد من فقط یک نوکرم, کار خودم را میکنم او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد یابن الحسن روحی فداک متی ترانا و نراک ای یوسف زهرا بیا بی تو شود عالَم هلاک شیعه ندارد جز تو کس افتادیم آقا از نفس تنها تو را داریم و بس یابن الحسن روحی فداک یابن الحسن ,یابن الحسن شعری از علی اکبر لطیفیان و حاج غلامرضا سازگار
|
|
- جزئیات
- مجموعه گروههای همخوانی «سلام» به سرپرستی سید هادی گرسویی - ارائهای از کانون هنر «قطره» چرا غیبت مولا کمی طول کشیده چرا چشم من و تو رخ ماه ندیده چرا گوش من و تو صدایش نشنیده صدایی که همه حاکی از آن غربت مولاست همه مدعی عاشقی و او تک و تنهاست به ظاهر همه آماده ی آن صبح ظهوریم همه جان به کف آماده ی آن وقت حضوریم ولی ما خودمانیم... چقدر از پسر فاطمه دوریم چقدر در همه ی عمر رضای دل خود را به رضایش بفروشیم عطایش به لقایش بفروشیم زمان چه بیهدف و ناگزیر در گذر است زمان بدون شما یک دروغ معتبر است زمین دوباره اسیرِ خداییِ بتهاست دوباره دست هُبَل روی شانۀ تبر است عبور کن، و به دروازههای شهر بگو از این به بعد در این شهر اسم شب، سحر است بدون اذن تو که شرط پرکشیدنهاست پرنده میپرد اما اسیر بال و پر است تو نیستی، وَ جهان بیتو کودکیست یتیم زمین سری، که به فکر نوازش پدر است سلام ای وجود خدا را نشانی سلام که روزی رسانِ جهانی دعا میکنم تا بیایی به زودی به پایان رسد این جدایی به زودی مژده ی صبح ظهورو ظَفرش می آید مرد تنهای زمین از سفرش می آید مرهم دردِ بشر ,جمعه ی موعود خدا با همان سیصد و اندی نفرش می آید سالیانیست که رزق همه ی آدم ها از دلِ نافله های سحرش می آید گاهی نسـیـم می شوی و زود می رسی گـاهی به شکـل رایحـۀ عـود می رسی گاهی برای اینکه دل سوی تو پَر زَند از چشممان می آیی و چون رود میرسی روزی تو می رسی و دل شاد میشود بغض گلوی فاطمه آزاد میشود آقا,مولا,شبتان مهتابی عرض تبریک آقا وکمی بی تابی کوچه ها منتظرند دشتها حوصله ی سبزه ندارند دِگر پس چرا دیر آقا این نفس ها به فدای نگاه پُر مهر شما اندکی تند قدم بردارید.... کشتی باورمان نوح ندارد بی تو زندگی نیز دگر روح ندارد بی تو ماه از غصع تَرَک خورد در آن دشت بَلا طفلِ معصوم کتک خورد در آن دشتِ بَلا علم افتاد و علمدار زمین خورد بیا چهره ی مادرتان فاطمه ,چین خورد بیا شاعران:روح الله گائینی(چوب خط جمعه ها) محمد قاسمی/صالح سجادی/حسین رحمانی/رحمان نوازی
|
- جزئیات
- همه جا بروَم به بهانه ی تو که مگر برسم درِ خانه ی تو همه جا دنبال تو میگردم که تویی درمان همه دردم یااباصالح مددی
|
- جزئیات
- باز کن پنجره ای رو به فراسوی زمان فارغ از خاطره ها دور تر از بُعدِ مکان تا بلندایِ فلک بال بزن اوج بگیر مژده ات را برسانند کران تا کران سبزه روئیده خبر زِ آمدن گل دارد پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد گل بریزید به پای قدم خوش خبران شاهِ شمشاد قدان دلبر رعنا دارد آمد از عرشِ خدا نغمه ی زیبای ولایت شب میلاد همان دُرِّ گران مایه ی دریای کرامت که جهان پُر شده از عِطرِ ولادت تا بال گشودند ملائک به یقین زیرِ قدومِ پسر فاطمه امشب همه ی عرش شد از خنده لَبالَب که بریزند به گهواره ی این ماهِ دلارا همه ی اَنجم و شمس و قمرو عرش خدارا و بخشیده خداوند تبارک و تعالی به امام حسنِ عسکری و حضرت نرجس عروسِ گلِ زهرا پسرِ آخر طاها عجب سروِبلندی,چه گیسوی کمندی دو چشمش مثل الماس,و قلبش پُرِاحساس نگاهش همه اخلاص,سرآمد به همه ناس که پیچیده وجودش, به قنداقه ای از عِطرِ گلِ یاس چه عِطری به فضا پخش شده نیمه ی شعبان و در این ماه و شب رحمت و غفران شب میلاد گلِ حضرت باران گلِ باغ علوی,گل وگلستان چه بگویم من از ایشان نه ملک بوده نه انسان همه ی عرشِ خدا از قدمش آینه بندان شبِ میلاد آخر قمرِ روشنِ دین است و امام همه ی عرشو زمین است بریزد گل و نغمه سَرایید که بابا شده مولا وتبریک بگویید به زهرا همگی نُقل بپاشید به روی سرِ نرجس که شده مادرِ آقا وتبریک بگویید که آورده چنین ماه دل آرا همان منجیِ موعود گُلِ حضرت معبود چه بخوانم چه بگویم من از این شاه از این خلقت الله از این صورتِ چون ماه
|
- جزئیات
- تو میای و توی عالم صحراها روشن میشه میایی و می بینی چشمامون روشن میشه همه دردا مرهم میشن آدم ها آدم میشن دورِ تو اهل توحید هم پیمان هم میشن جدا میشه با شمشیرت خیر از شر, حق از باطل از رخسارت می تابه نورِ اسلام کامل ای نور خورشید و ماه ,ادرکنی یا نورالله ,ادرکنی یا بقیه الله تو میایی و کوتاه میشه دست هر چی طاغوته عصر عشقِ پایانش عصر خون و باروته ضربان قلب عالم تکرار نامت میشه چشمای کل ادیان محو اسلامت میشه تو میای و معنا میشه کل آیات قرآن ادرکنی اعلی حضرت ادرکنی صاحب زمان ای نور خورشید و ماه ادرکنی یا نورالله ادرکنی یا بقیه الله تو میای و ظلمت میره با رخسارِ پر نورت بهتر و بهتر میشه دنیا با هر دستورت میشه حکم و دستورتو احکام هر چی دینه تکفیریها میفهمن که اصل اسلام اینه میگیری از ظلم و ظالم انتقام خونِ حق میای و حاکم میشه تو عالم قانونِ حق ای نور خورشید و ماه ادرکنی یا نورالله ادرکنی یا بقیه الله تو میای و روشن میشه چشم های آیینه ها با عشق تو میشه پاک سینه ها از کینه ها تو میای و پرچم میره بالاتر و بالاتر جلوه گر میشن با تو کلِ ابناءُ الحیدر ملکوت دنیای ما ذکر یا مولا علی یا حیدر یا مرتضی عالی اعلا علی یا مولا علی ولی الله,یا مولا علی ولی الله علی اسد الله سِیف الله ای دست و ای شیر حق شد مهدی فرزند تو وارث شمشیر حق علی اُذن الله عین الله دارم از نامت شرر هستم الحمدلله شیعه شاه نجف علی ولی الله وجه الله ای جان جانان من جان قربان فرزندت مهدی صاحب زمان
|
- جزئیات
- قم - غمخانه بی بی شهربانو (سلام الله علیها) برمیگرده گل بهار سر میشه آخر انتظار برمیگرده یه روز سر قرار رسوا میشه دل خراب برمیگرده ابوتراب بر میگرده با تیغ ذوالفقار بیا بیا معجزه کن بگو اَنا المهدی تا زنده بشم بیا بیا دوری بسه بیا که من دولت پاینده بشم مرده بودم زنده شدم عشق تو را بنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم برمیگرده نگارِ من همراهِ شاه بی کفن برمیگرده امید پنج تن با عیسی و جناب خضر برمیگرده امام من با سربند مدد امام حسن بیا بیا صاحب من بیا تو ای منتقم خون خدا منتظر امر تو ایم که پایتخت تو بشه کرب و بلا مرده بودم زنده شدم عشق تو را بنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم دنبالِت بین جاده ام با پاهای پیاده ام سر تا پا مست مست باده ام گرم عشق توئه سرم سرگردونه تو دلبرم میگردم من پی ات قدم قدم دست منو رها نکن رهام کنی بی کس و آواره میشم چاره من تویی تویی اگه نباشی خیلی بیچاره میشم مرده بودم زنده شدم عشق تو را بنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
|
- جزئیات
- دل دل نکن ای دل دست دست نکن ای پا تا کِی تو کویر موندی دلو بزن به دریا دلتنگ شبا مو روزامو شمرده دلتنگ توام یعنی هنوز نمرده هر چی که جز تو خواستم به خدا اشتباه بود اگه نبود نگاهت روزگارم سیاه بود من بی کس و بی قرار و بی تاب مهدی من بی قرار و دریاب دنیا یه طرف با تاج شاهش مهدی یه طرف با یک نگاهِش دنیا یه طرف با دنیاخواهش مهدی یه طرف با یک نگاهِش دل دل نکن ای دل دست دست نکن ای پا تا کِی تو کویر موندی دلو بزن به دریا دنیا همش دروغه کسی به فکر ما نیست به علی اعتماد کن که به جز این روا نیست دنیا یه طرف با دنیاخواهش مهدی یه طرف با یک نگاهِش روزیِ دل ما,دست این و اون نیست هر کی به تو داده دلشو,دل نگرون نیست همه ی زندگی مو دست خودت سپردم به تو که دل ببازم بازی عشقو بردم ای آرزو ای پناه عالم مهدی تویی تکیه گاه عالم دنیا یه طرف با فرّ و جاهش مهدی یه طرف با یک نگاهش دل دل نکن ای دل دست دست نکن ای پا تا کِی تو کویر موندی دلو بزن به دریا دنیا همش دروغه کسی به فکر ما نیست به علی اعتماد کن که به جز این روا نیست دنیا یه طرف با دنیاخواهش مهدی یه طرف با یک نگاهِش اباصالح مولا,اباصالح مولا
|