|
- جزئیات
- مقاله مرتبط : مادرش نذر کرده بود که او را قاتل زوار الحسین علیه السلام کند !! منابع: الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب، ج۶، ص۲۳٫ مجالس المؤمنین، ج۲، ص۵۵۵-۵۵۶ (چاپ کتابفروشی اسلامیه)؛ ج۶، ص۱۵۷-۱۵۸ (چاپ آستان قدس رضوی). الغدیر، جلد مقدمه، ص۲۷۷. الطلیعة فی شعراء الشیعة، ج۲، ص۵۴؛ اعیان الشیعة، ج۸، ص۲۶۳؛ الذریعة، ج۹، ق۱، ص۳۰۱.
|
- جزئیات
- نگاه داشتن ادب و جانب احتیاط در زیارت ضریح مطهر سیدالشهداء علیه السلام
|
- جزئیات
- معرفی کتاب منتخب التواریخ ؛ حدیث تفاخر اراضی
|
- جزئیات
- چهل سال در هیئت استکان شستم که دم آخر امام حسین علیه السلام بیایید بر بالینم.... به خود حضرت قسم تا نیاید تلقین و شهادتین نمی دهم....
|
- جزئیات
- آیا در منابع اهل سنت مدرکی برای گریه بر سیدالشهدا علیه السلام وجود دارد؟ استاد یزدانی:در منابع اهل سنت با سند معتبر ؛ احمدبن حنبل این روایت را در کتاب فضائل الصحابه ی خود نقل کرده است؛ چاپ دار ابن جوزی ج اول ص 840 و 841 ؛ روایت 1154 ؛ با سندش نقل میکند از امام حسین علیه السلام , که ایشان دائما میفرمودند : هرکس چشمش یک قطره اشک برای ما بریزد ؛ همان یک قطره باعث میشود خداوند او را در بهشت جای دهد. همین روایت را ملاعلی قاری در کتاب مرقاة المفاتیح چاپ دارالکتب العلمیه بیروت , ج 11 , ص 315 از کتاب مناقب احمد بن حنبل نقل کرده است و هیچ اشکالی هم به سندش نگرفته است. در کتاب ذخائر العقبی , طبری مکی , ص 52 با همان سند احمدبن حنبل همان روایت نقل شده؛ و در کتب دیگر هم نقل کرده اند. در کتاب استجلاب ارتقاء الغرف که نویسنده ی آن سخاوی است , ج اول ص 431 همین روایت را نقل میکند ,محقق میگوید تمام روات این روایت صحیح است غیر از شیخ ابی بکر قطیعی که ناشناس است. اشکال به احمدبن اسرائیل شیخ قطیعی است اما ما ثابت میکنیم که این شخص مجهول نیست ؛ در کتاب تلقیح فهوم اهل الأثر , ابن جوزی متوفی 597 , ص 369 , در مورد ابوبکر احمد بن سلیمان بن الحسن النجار و ابوحفص بن شاهین از او نقل میکند و این شخص همان احمد بن اسرائیل است. در کتاب الموضح الاهام , خطیب بغدادی , ج 2 , ص 440 , همین شخص:احمد بن سلیمان بن حسن نجاد را آورده است که به جد خود نسبت داده شده که به او میگویند ابن اسرائیل. ذهبی در تذکرة الحفاظ در باره ی میگوید-فقیه حافظ و کان صدوقا عارفا -؛
|
- جزئیات
- داستان زیبای -صافی - غلامی که اشک امام حسین علیه السلام را در آورد و آزاد شد مجمع البحرین فی مناقب السبطین، سید ولی بن نعمة الله حسینی رضوی، ج1، ص396-395 مقتل الحسین(ع) للخوارزمی: ج ۱ ص ۱۵۳؛ مستدرک الوسائل: ج ۷ ص ۱۹۲ ح ۸۰۰۶، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۰، ص ۲۲۴. برای دیدن تصویر در اندازه ی اصلی روی آن راست کلیک کرده و پنجره ی جدید باز کنید
|
|
|
- جزئیات
- سیاهپوشی و عزاداری شیعیان مهاجر زنگبار برای امام حسین علیهالسلام ، آغاز تلنگر و جرقه ای برای بروز سوالات و در نهایت شیعه شدن او... از گذشته سوالاتی داشتم که از بزرگان تانزانیا میپرسیدم و یک سوال مهم دیگر برای من ایجاد شد که شیعیان در زنگبار در روزهایی از سال چرا لباس مشکی می پوشیدند؟این شیعیان مهاجران هندی و بحرینی بودند و با بقیه که مسیحی یا سنی و یا اسماعیلی و غیره بودند فرق داشتند. آن زمان من نتوانستم پیش شیعیان بروم و سوال بپرسم چون آنها حس غربت داشتند و خودشان را از جامعه ی ما کنار می کشیدند. از دیگران وقتی میپرسیدم جوابهایی به من میدادند و لی برای من قانع کننده نبود. میگفتند برای کشته شدن امام حسین علیه السلام میپوشند.یا میگفتند اینها امام خودشان را کشتند.ولی دیگر نمی گفتند امام حسین علیه السلام که بوده است یا برای چه کشته شده است. به دوستم که سلیمان نامی بود گفتم برویم تحقیق کنیم که اینها برای چه اینکار را میکنند. رفتیم نمازخانه ی آنها و من چون شنیده بودم شیعیان چیزی دارند که با آن نماز میخوانند, چند مُهر از آنجا دزدیدم. وقتی آمدم بیرون شروع کردم به جستجو برای اینکه چرا آنها مهر میگذارند و چرا محرم چنین می کنند.از استادم و چند نفر دیگر پرسیدم و با تعدادی از همان شیعیان صحبت کردم و در نهایت به من گفته شد شیعیان در ایران هستند. مسأله ای که ما باید بدانیم این است که استفاده از عقل چون بحث ما نیاز به عقل است. آیه ای در قرآن است که خداوند میفرماید: وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ(اعراف 179) میفرماید ما جهنم را آماده کرده ایم برای کثیری از جنیان و آدمیان ,چرا؟ چه آنکه آنها را دلهایی است بیادراک و معرفت، و دیدههایی بینور و بصیرت، و گوشهایی ناشنوای حقیقت، آنها مانند چهارپایانند بلکه بسی گمراهترند، آنها همان مردمی هستند که غافلاند. نتیجه میگیریم انسان اگر عقلش را به کار بگیرد میتواند به نتیجه برسد. مجری:کربلا رفته اید؟ بله آخرین بار شش سال پیش بود. مجری اولین بار که چشمتان به گنبد و ضریح امام حسین علیه السلام افتاد از او چه خواستید؟ما اعتقاد داریم در سفر اول هرچه بخواهید میدهند. انسان بهترین چیزش را برای یک چیز بهتر گرو میگذارد ,امام حسین علیه السلام خودش ا برای خدا گرو گذاشته است ,من بهترین چیز را خیر آخرت خواستم یعنی دنیای دگر برای من امن باشد,] این دنیا چند صباحی هستیم و میرویم
|
- جزئیات
- ضَحّاک بن عبدالله مشرقی از یاران امام حسین(علیه السلام) که در واقعه عاشورا در کربلا حضور داشت. او پس از اینکه با سپاه عمر بن سعد جنگید و چند تن را کشت، در واپسین لحظات روز عاشورا از نبرد گریخت. ضحاک بن عبدالله از گزارشگران واقعه کربلا در کوفه است. زمانی که به دستور عمر بن سعد اسب های یاران امام (علیهالسّلام) را پی کردند ضحاک اسب خود را در خیمهای پنهان کرد و خود پیاده به نبرد با دشمن پرداخت. او خود نقل میکرد که بارها امام (علیهالسّلام) مرا تشویق کرد و فرمود: «سست نگردی، دستت بریده نشود؛ خداوند از اهل بیت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بهترین پاداشها را به تو ارزانی دارد». زمانی که از یاران امام (علیهالسّلام) جز اهل بیت ایشان و سوید بن عمرو و بشیر بن عمرو کسی باقی نمانده بود، نزد امام (علیهالسّلام) آمد و شرط خود را متذکر شد و از حضرت (علیهالسّلام) اجازه خواست تا برود. امام (علیهالسّلام) فرمود: «با چه وسیلهای میروی؟» ضحاک پاسخ داد: «چون دیدم اسبها را پی میکنند اسبم را در خیمهای مخفی کردهام تا آسیبی نبیند. سوارش میشوم و از معرکه میگریزم.» امام (علیهالسّلام) به او اجازه رفتن داد و فرمود: «خود دانی.» پس ضحاک سوار بر اسب شد و از صحنه نبرد گریخت...(1) استاد اوجی:ضحاک بن عبدالله مشرقی امام شناس بود چون اگر نبود نمی آمد در رکاب امام حسین علیه السلام و بجنگد , اما او تسلیم در برابر امر امامش نبود , چرا سلمان سلمان شد (رحمة الله علیه) چون - لأنه اختار(إِیثَارُهُ) هَوَی أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَلَی هَوَی نَفْسِهِ (2) - کنار امامش بی سلیقه ی مطلق بود , هرآنچه شما بفرمائید یا امیرالمؤمنین علیه السلام. ----------------- 1-)طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۴ - ۴۴۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمد باقر محمودی، ج۳، ص۱۹۷، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۴ - ۴۴۵. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۷۳، بیروت، دارصادر.داربیروت، ۱۹۶۵. 2-)با اختلاف در بعضی الفاظ و نقل از امام صادق و امام رضا علیه السلام - بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، جلد ۱، صفحه ۲۶۷ / امالی شیخ طوسی، ص 133 / بحارالانوار، ج22، ص32 علیه السلام
|
- جزئیات
- سخنرانی (تاریخ روضه حضرت اباعبدالله{علیه السلام} از آدم ابوالبشر) حجت الاسلام بندانی نیشابوری وقتی آدم علیه السلام از بهشت رانده شد و از حوا جدا ماند , چهل سال گریست صاحب كتاب «الدر الثمين» در تفسير آيه ي شريفه ي (فتلقي آدم من ربه كلمات فتاب عليه) [1] ،روايت كرده كه حضرت آدم در پايه ي عرش اسماء پيامبر و ائمه عليهم السلام را ديد، پس جبرئيل به او تلقين نمود كه بگو: «يا حميد بحق محمد، يا عالي بحق علي، يا فاطر بحق فاطمة، يا محسن بحق الحسن و الحسين و منك الاحسان». چون نام حسين عليه السلام را بر زبان جاري كرد اشكش جاري شد و قلبش شكست، و گفت: اي برادر جبرئيل، چرا در ياد كردن پنجمي، قلبم مي شكند و اشكم جاري مي شود؟ جبرئيل عرض كرد: اين فرزند تو به مصيبتي مبتلا مي شود كه همه ي مصيبتها در مقابل آن كوچك است. فرمود: اي برادر، آن چه مصيبتي است؟ جبرئيل پاسخ داد:«يقتل عطشانا غريبا وحيدا فريدا، ليس له ناصر و لا معين». اي آدم، اگر او را ببيني در حالي كه مي گويد:«واعطشاه، واقلة ناصراه، حتي يحول العطش بينه و بين السماء كالدخان ، فلم يجبه أحد الا بالسيوف و شرب الحتوف». پس او را ذبح كنند چون گوسفندي كه از قفا بكشند، و دشمنانش وسائل او را به غارت ببرند، و سر او و يارانش را بهمراه عيالاتش در شهرها بگردانند. اينگونه در علم خداوند منان گذشته است. پس آدم و جبرئيل چون مادر جوان مرده گريستند. [2] . ------------------------ [1] «پس آدم از خداي خود کلماتي آموخت که آن کلمات باعث پذيرفته شدن توبهي او گرديد» (سوره ي بقره ، آيه ي 37). [2] بحارالانوار: ج 44 , ص 245 باب اخبار الله بشهادته ح 44.
|
|
|
- جزئیات
- کشیش مسیحی:من در کربلا و در صحن امام حسین علیه السلام حضور خدا را حس کردم و وقتی داخل شدم انگار نیروی الهی بر من نازل شده بود... اگر تا بحال کربلا نرفته اید حتما برای رفتن به آنجا برنامه ریزی کنید
|
|
|
|
- جزئیات
- نگاه دو گانه بشر به تاریخ
|
|